قصهٔ اول: دوربین عکاسی دورهگردی به نام ̎رحیم̎ دزدیده میشود و او برای یافتن سارق جستجوی خود را آغاز میکند. وقتی با سارق روبهرو میشود، او را مردی مییابد که برای ادامه زندگی خود و خانوادهاش دچار مشکلات زیادی است، لذا از تنها وسیله کسب خود میگذرد.
قصهٔ دوم: باربری هنگام حمل بار تصمیم به سرقت آن میگیرد، اما گرفتار توهمات خود میشود.
قصهٔ سوم: یک راننده، شب هنگام، مسافری را سوار میکند و طی سفر درباره مسافرش پی به حقایق تازهای میبرد. او هم رزم پسر شهیدش بوده است.