ـ پیرمرد بیمار و ثروتمندی (پیکا)، زیر نفوذ پرستار طماعش (والتی) قرار دارد. نوه پیرمرد (ماتونی) به دیدار او میآید، اما پرستار با بدگوئی نمیگذارد تا آن دو به یکدیگر نزدیک شوند. بنابراین جوان، به ناچار، پدربزرگ را ترک میکند و پس از مدتی، در لباس سینمادار دورهگرد، بار دیگر وارد خانه میشود. او یک جلسه نمایش فیلم برای پدربزرگ و پرستار ترتیب میدهد که موضوع فیلم، نمایش تارتوف مولیر است... پس از پایان جلسه، جوان هویت واقعی خود را بروز میدهد و پرستار را بهعنوان "تارتوف" دیگری افشاء میسازد.
ـ شاهکاری "متفاوت" از مورنا. استاد در برداشتی بسیار آزاد از نمایشنامه مولیر و در پس لایهای کمدی (که البته تماشاگر امروزی را به سختی میخنداند) کاری میکند که در همه فیلمهایش تماشاگر شاهد آن است؛ یعنی به قولی: "نمایش آن چیزهائی برای تماشاگر که کارگردان میل دارد هستی بخشیدن به دنیای فیلمش در خارج از قاب تصاویر موفق میشود. در تارتوف، باید از بازیهای بینظیر یانینگس (در نقش "تارتوف") و کراوس (در نقش "اورگون") نیز یاد کرد. اگرچه خود مورنا در گفتوگوئی ابراز میداشت: "معمولاً فیلمبرداری یک فیلم پیش از آنکه فیلمساز بتواند عادت ایفاء نقش را از سر بازیگرانش به در کند، تمام میشود!".