ابن وکیع
اِبْنِ وَکیع، ابومحمد حسن بن علی (د 393ق/1003م)، ادیب و شاعر مصری. وکیع لقب نیای دوم او محمد بن خلف است (ابن خلکان، 2/106-107؛ نک : ابن ندیم، 127؛ ابن جوزی، 6/152). ابن وکیع که در اصل بغدادی بود، در نِنّیس مصر تولد یافت (ابن خلکان، 2/104). نیایش وکیع (د 306ق/918م) که قاضی اهواز و برخی شهرهای دیگر بود، در فقه، قرآن، نحو، تاریخ و شعر دست داشت و از جملۀ تألیفا...
ابن ولاد
اِبْنِ وَلاد، شهرت چند تن از افراد خاندانی نحوی از اعراب تمیمی که 2 تن از آنان نامبردارند. جدّ آنان، ولید بن محمد که ولاد نیز خوانده میشد، اصلاً بصری بود، ولی در مصر رشد یافت و سپس به عراق آمد (قفطی، 3/354). به گفتۀ قفطی (همانجا) وی محضر درس خلیل بن احمد فراهیدی (د ح 170ق/786م) را درک کرد، اما با توجه به تاریخ درگذشت ولید در 263ق (سیوطی، 2/318)، این نکته نا...
ابن ولید قمی
اِبْنِ وَلیدِ قُمی، ابوجعفر محمدبن حسن بن احمد (د 343ق/954م)، محدث و فقیه امامی. تاریخ ولادت وی معلوم نیست، ولی از آنجا که از محمدبن حسن صفار (د 290ق) بسیار روایت کرده (به عنوان نمونه، نک : ابن بابویه، «مشیخه»، 434) و از سوی دیگر به قرینۀ عدم روایت مستقیم وی از احمدبن ابی عبداللـه برقی (د 280ق به بعد) میتوان ولادت او را درحدود 270ق تخمین زد. از جزئیات زندگ...
ابن ونان
اِبْنِ وَنّان، ابوالعباس احمدبن محمد حِمْیَری فاسی (د 1187ق/1773م)، ادیب و شاعر مراکشی. ونّان، نام جد او بود که نسبش به اعراب بنو مَعقِل ساکن تُوات در صحرای مغرب میرسید. این اعراب بعدها به فاس نقل مکان کردند (کنون، شرح، 5؛ زرکلی، 1/243). خاندن وی در فاس به بنوملوک معروف بودند و او را از باب انتساب به قبایل کهن یمن و یا انصار حمیری میخواندند (کنون، همان، 52...
ابن وهاس
اِبْنِ وَهّاس، نک : خزرجی، علی بن حسن. </p>
ابن وهب، ابوالحسین
اِبْنِ وَهْب، ابوالحسین اسحاق، نویسندۀ آغاز سدۀ 4ق. از این نویسنده کتابی ارجمند بر جای مانده، اما از احوال خود او، هیچ نمیدانیم، حتی نام و کتاب او نیز در همین دهههای اخیر کشف شده است. به قطع میتوان گفت که ابن وهب به همان خاندان معروفی که از زمان یزید بن ابی سفیان (در شام) تا اواخر سدۀ 3ق (در بغداد) به کار کتابت مشغول بودهاند، تعلق دارد. بنابراین، سلسله ن...
ابن وهب ، ابو محمد
ِبْنِ وَهْب، ابومحمد عبداللـه بن وهب بن مسلم فِهری قرشی (125-197ق/743-813م)، فقیه و محدث مالکی مصر. انتساب او به فهر به سبب ولاء با این قبیله است (بخاری، 3(1)/218). ولادت او را در 124ق و وفاتش را در 196 یا 198ق نیز نوشتهاند (قاضی عیاض، ترتیب، 2/432؛ قس: ابن خلکان، 3/36). او در مصر چشم به جهان گشود و در حدود 17 سالگی به تحصیل علم پرداخت. در مدینه به خدمت مال...
ابن وهبون
اِبْنِ وَهْبون، ابومحمد عبدالجلیل بن وهبون مُرسی (مق ح 483ق/1090م)، ادیب و شاعر دورۀ ملوک الطوایفدر اندلس که احتمالاً به سبب بزرگی سر، به وی لقب عامیانۀ دَمْغه داده بودهاند (ابن بسام، 1(2)/479؛ عباس، حاشیۀ الذخیره، 1(2)/479). ابن وهبون ظاهراً در مُرسیه متولد شد، سپس برای فراگیری دانش به اشبیلیه رفت و نزد ابوالحجاج اعلم شَنتَمری دانش آموخت و در ادب چیرگی یا...
ابن هانی، ابوالحسن
اِبْنِ هانی، ابوالحسن (ابوالقاسم) محمدبن هانیء بن محمد (د 362ق/973م)، شاعر اسماعیلی اواخر دورۀ امویان در اندلس و عصر فاطمیان در مغرب. به رغم شهرت ادبی و سیاسی او و آگاهیهای فراوانی که از احوال و عقاید وی در دست است، نکاتی از زندگی و شخصیت او هنوز در پردۀ ابهام است. مثلاً با آنکه بخش اعظم زندگی وی در زادگاهش اندلس گذشته است، منابع جز اطلاعاتی کلی و مختصر از ا...
ابن هانی، ابوعبدالله
اِبْنِ هانی، ابوعبداللـه محمدبن علی بن هانی لخمی سبّی (د ذیقعدۀ 733/ ژوئیۀ 1333)، شاعر، ادیب و نحوی معاصر نصریان غرناطه. اصل او از اشبیلیه است (ابن خطیب، 3/143؛ سیوطی، 1/192)، اما وی در سبته پرورش یافت و زادگاه او نیز ظاهراً همین شهر بوده است. ابن هانی در سبته نزد مشاهیر علم و ادب به تحصیل پرداخت. قرائات و نحو را از ابواسحاق غافقی، ابوعبداللـه بن حریث و ابوب...
ابن هائم
اِبْنِ هائِم، ابوالعباس شهابالدین احمد بن محمد بن عماد بن علی مقدسی (753 یا 756-815ق/1352 یا 1355-1412م)، ریاضیدان، فقیه، نحوی و ادیب مصری، سبب شهرت وی به مقدسی، اقامت طولانی او در بیتالمقدس بوده است (ابن قاضی شهبه، 3/17). وی در قاهره زاده شد و مراحل نخست پرورش خود را در همان دیار گذراند و از کسانی چون تقیالدین ابن حاتم، جمالالدین اسیوطی، زینالدین عراق...
ابن هباریه
اِبْنِ هَبّاریّه، ابویعلی محمد، ملقب به نظامالدین (ح 414-509ق/1023-1115م)، شاعر هجو سرای عرب در عهد سلجوقیان. هبار نام جد مادری او بوده است (ابن خلکان، 4/457).مآخذ موجود همه گزارشهایی یکسان را که غالباً از عمادالدین کاتب گرفتهاند، دربارۀ او تکرار کردهاند، از این گزارشها چنین بر میآید که وی در بغداد زاده شده (ابن اثیر، 3/381؛ ابن خلکان، 4/453؛ ابن شاکر، 1...
ابن هبل
اِبْنِ هَبَل، ابوالحسن مهذبالدین علی بن احمد بن علی بن عبدالمنعم بغدادی (23 ذیقعدۀ 515-13 محرم 610ق/2 فوریۀ 1122-3 ژوئن 1213م)، ادیب، حکیم و پزشک. وی در بغداد زاده شد و به سبب اقامت در موصل و خلاط (اَخلاط) به موصلی و خلاطی نیز شهرت یافته است (قفطی، انباه، 2/231؛ منذری، 2/266؛ ابن کثیر، 13/73). ابن هبل در بغداد پرورش یافت و به آموختن حدیث، ادب و طب پرداخت و...
ابن هبیره
اِبْنِ هُبَیْره، ابوالمظفر عونالدین یحیی بن محمد بن هبیرۀ شیبانی (499-560ق/1106-1165م)، ادیب، محدث، فقیه حنبلی و وزیر دو تن از خلفای عباسی. اگرچه در تبارنامۀ مفصلی نسب او را به بنی بکر بن وائل، از اعراب عدنانی، رسانده اند، اما نویسندگان بعدی غالباً آن را بر ساختۀ دوران وزارت وی دانستهاند (عمادالدین، خریده، القسم العراقی، 1/96، 97؛ ابن جوزی، یوسف، 8 (1)/256...
ابن هبیره فزاری
اِبْنِ هُبَیْرۀ فَزاری، شهرت چند تن از امیران عرب در روزگار امویان. نیای آنان مُعَیّه یا معاویه بن سُکَین (بلاذری، فتوح، 402؛ ذهبی، 4/562) و نیای مادری آنان کعب بن حسان بن شهاب رئیس بنی عَدی در روزگار خود بود (ابن قتیبه، المعارف، 408). اینان از بنی فزاره (از اعراب عدنانی) بودند و در بیابانهای شمال جزیره العرب و شامات میزیستند، پس از امارت یافتن عمر (نخستین...
ابن هذیل، ابوزکریا
اِبْنِ هُذَیْل، ابوزکریا یحیی بن احمد (د 25 ذیقعدۀ 753ق/2 ژانویۀ 1353م)، فیلسوف، ریاضیدان، طبیب و ادیب اندلسی. بیگمان اگر بزرگی همچون ابن خطیب، شاگرد ابن هذیل نبود، هیچگاه نامی از وی باقی نمیماند. تقریباً تمام آگاهی ما از زندگانی او، منحصر به اطلاعاتی است که ابن خطیب نوشته و دیگران از وی نقل کردهاند. وی از خاندانی ثروتمند و اصیل از مردم ارجدونه (ارشدونه...
ابن هذیل، علی
اِبْنِ هُذَیْل، علی بن عبدالرحمن بن هذیل فزاری اندلسی، ادیب و نویسندۀ سدۀ 8ق/14م. آنچه دربارۀ ابن هذیل میدانیم از دوران حکومت محمد پنجم، ابن یوسف بن اسماعیل نصری، معروف به الغنی ب اللـه (755-760 و 763-793ق) آغاز میشود و البته اگر کتابهای وی به دست ما نمیرسید، شاید این اندک اطلاع را نیز از او نمیداشتیم، چنانکه حتی ابن خطیب که خود در دربار محمد پنجم بوده ا...
ابن هرمز
اِبْنِ هُرمُز، نک : اعرج. (03685)</p>
ابن هرمه
اِبْنِ هَرْمه، ابواسحاق ابراهیم بن علی بن سَلَمه بن عامر بن هرمۀ قرشی (90-176ق/709-792م)، شاعر مدیحهسرای مدینه در عصر اموی و اوایل عصر عباسی. سلسلۀ نسب او، با اندکی اختلاف در منابع کهن، به قبیلۀ قیس بن حارث بن فِهر ختم میشد که نسبت قبیلۀ قریش به او میرسد و انتساب وی به فهری و قرشی از همین جاست (ابن معتز، 20؛ طبری، 7/437؛ ابوالفرج، 4/367؛ خطیب بغدادی، 6/12...
ابن هشام، ابوعبدالله
اِبْنِ هِشام، ابوعبداللـه (ابوعلی) محمّد بن احمد بن هشام لخمی (د 577ق/1181م)، ادیب، نحوی و لغوی اندلسی. وی احتمالاً در اشبیلیه به دنیا آمده، اما بیشتر عمر خود را در سبته گذرانده، از اینرو علاوه بر لخمی نسبت سبتی نیز یافته است (نک : ابن دحیه، 183؛ ابن عبدالملک، 6/70؛ EI2, S). وی نزد ابوبکر ابن عربی و ابوطاهر سلفی به تحصیل علم پرداخت و از آنان روایت کرد (ابن...
ابن هشام، ابومحمد جمال الدین
اِبْنِ هِشام، ابومحمد جمالالدین عبداللـه بن یوسف انصاری (ذیقعدۀ 708-761ق/1309-1360م)، نحوی عصر ممالیک مصر. اطلاعاتن ما از زندگی او، به اندازۀ شهرت و بلندی آوازۀ وی نیست. نخستین و عمدهترین منبعی که شرح حال او را آورده، ابن حجر عسقلانی است که حدود یک سده پس از وی میزیسته است و منابع کهن پس از او چیزی بر اطلاعات اندک وی نیفزودهاند. سلسله نسب ابن هشام به قبی...
ابن هشام، ابو محمد عبدالملک
اِبْنِ هِشام، ابومحمد عبدالملک بن هشام بن ایوب حِمَیری (د 213 یا 218ق/828 یا 833م)، محدث، مورخ، ادیب، نسبشناس و تدوین کنندۀ مشهورترین کتاب دربارۀ سیرۀ پیامبر. از زندگی وی آگاهیهای ناچیزی در دست است. نخستینبار در سدۀ 6ق/12م سهیلی (1/33، 43) در شرح خود بر سیره و پس از او قفطی (2/211-212) اشارههای کوتاهی به زندگی او کردهاند. برخی آگاهیها نیز از طریق ذهبی (1...
ابن هشام خضراوی
اِبْنِ هِشامِ خَضْراوی، نک : ابن برذعی. (00952)</p>
ابن همام
اِبْنِ هُمام، ابوعبداللـه کمالالدین محمد بن عبدالواحد سیواسی (ح 790-861ق/1388-1457م)، فقیه و عالِم جامع الاطراف حنفی. پدرش همامالدین عبدالواحد قاضی سیواس بود که در قاهره و اسکندریه نیز مناصبی یافت. مادر ابن همان دختر قاضی اسکندریه بود (نک : ابن امیر حاج، 1/5). او در اسکندریه به دنیا آمد (سخاوی، الضوء، 8/127) و نزد پدر و سایر علمای آنجا درس خواند (لکنوی، 1...
ابن همام اسکافی
اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی، ابوعلی محمد بن ابی بکر همام بن سهیل بن بیزان، ملقب به کاتب (258-19 جمادیالآخر 336ق/872-5 ژانویۀ 948م)، از محدثان ایرانی تبار امامی مذهب. سبب انتساب وی به اسکاف (از نواحی نهروان بین بغداد و واسط) روشن نیست، ولی احتمال میرود نیاکانش که زرتشتی بودهاند (نجاشی، 379)، در آنجا سکنی داشتهاند. همچنین به سبب انتساب وی به جدش بیزان، سمعانی...