مهاجرت

طبق آمار موجود در سال ۱۹۹۰، ۲۵۲۰۵ نفر به کشور نروژ مهاجرت کرده‌اند و اين در حالى است که در طى همين سال، ۲۳۴۳۹ نفر به خارج از کشور کوچ نموده‌اند، به طور کلى ميانگين مهاجرت به داخل بيش از مهاجرت به خارج مى‌باشد.


در نروژ براى مهاجرينى که مدت قابل‌ملاحظه‌اى در آن کشور اقامت داشته باشند حقوقى در نظر گرفته شده است.


اصولاً نيروى کار مهاجر به اين کشور، نسبت به ساير کشورهاى اروپايى از درصد پائين‌ترى برخوردار بوده است. آمار ثبت شده در سال ۱۹۷۹ نشانگر وجود ۲ هزار تُرک، ۱۱۵۰ مراکشي، و ۶۲۰۰ نفر پاکستانى است. تا پايان سال ۱۹۹۰، تعداد مهاجران فوق به بيش از دو برابر رسيده بود، از نيمهٔ دوم دههٔ ۱۹۸۰ و سال‌هاى آغازين دههٔ ۱۹۹۰، مهاجران ديگرى از کشورهاى ايران، روماني، يوگسلاوى و هند به اين کشور وارد شدند.


در سال‌هاى اخير مسألهٔ نژادپرستى و احساسات ضدّخارجيان در نروژ افزايش چشمگيرى داشته است. بعضى از مقامات نروژي، اگرچه مدعى هستند مسألهٔ نژادپرستى در اين کشور در مقايسه با ساير کشورهاى اروپائى از شدت کمترى برخوردار است، ولى واقعيت اين است که عده‌اى آن را در نروژ پذيرفته‌اند و در جستجوى راه حل مناسبى براى آن مى‌باشند.


در دهه‌هاى گذشته، فقط اتباع کشورهاى اروپائى به نروژ مهاجرت کرده‌اند و مهاجرت خارجيان از کشورهاى آسيائى فقط در چند دهه اخير آغاز شده است.


تا دههٔ ۱۹۷۰، بلکه به دليل بدى اوضاع اقتصادي، تعداد بسيار زيادى از نروژى‌ها، مجبور به مهاجرت به سوى آمريکا شدند، به طورى که امروز تعداد مهاجرين نروژى در آمريکا، بسيار و بيشتر از ايتاليائى‌ها و ايرلندى‌هاى مهاجر در آمريکا مى‌باشند.


پس از اکتشاف نفت، تعداد زيادى پاکستاني، به عنوان کارگر به نروژ آورده شدند و با بهبود اوضاع اقتصادى و کمبود شديد کارگر در کارهاى طاقت‌فرسا، اين کشور پذيرش پناهندگان را آغاز نمود.


در حال حاضر، سياستمداران نروژي، متوجه افزايش شديد احساسات ضدّخارجيان شده‌اند. و اعلام نموده‌اند که مسألهٔ يوگسلاوى مى‌تواند زنگ خطرى براى تمام کشورهاى اروپايى به حساب آيد.


به دليل اختلافات فرهنگى و افزايش بيکاري، احساسات بر ضدّ خارجيان در نروژ رو به افزايش است. زيرا نسل جوان که خود را در معرض بيکارى و آينده‌اى نامشخص مى‌بيند، حضور خارجيان را به عنوان رقيبى براى خود هرگز قبول نمى‌کند و شعار نروژ براى نروژى‌ها روز به روز رو به گسترش است. در اين زمينه نخست‌وزير نروژ، با توجه به عضويت اين کشور در بازار مشترک و آزادشدن کار براى اعضاء بازار مشترک، مبارزه جدى در اين زمينه آغاز نموده است.

جدول مهاجرت

سال ۱۹۸۸ ۱۹۸۹ ۱۹۹۰
مهاجرت به داخل ۲۹،۹۶۴ ۲۵،۸۴۷ ۲۵،۲۰۵
مهاجرت به خارج ۱۹،۸۲۱ ۲۷،۳۰۰ ۲۳،۴۳۹

جدول مهاجرت به و مهاجرت از نروژ در سال ۱۹۸۸

نرخ خالص مهاجرت مهاجرت به خارج مهاجرت به داخل
اروپا ۸۵۹ ۱۴/۶۰۱ ۱۵/۴۶۰
- دانمارک ۴۲۳ ۳/۲۹۸ ۳/۷۲۱
- سوئد ۱۲۳۳- ۴/۸۶۸ ۳/۶۳۵
- انگلستان ۳۵۲ ۱/۶۷۹ ۲/۰۳۱
- آلمان ۱۳۰ ۶۳۵ ۷۶۵
آمريکا ۱۷۳۹ ۲/۹۸۸ ۴/۷۲۷
- ايالات متحده ۲۴۱- ۲/۱۰۵ ۱/۸۶۴
آسيا ۵/۹۲۲ ۱/۰۴۸ ۶/۹۷۰
- پاکستان ۹۲۷ ۱۵۹ ۱/۰۸۶
آفريقا ۱/۷۴۵ ۸۷۲ ۲/۶۱۷
اقيانوسيه ۵۷- ۲۴۰ ۱۸۳
جمع ۱۰/۱۴۳ ۱۹/۸۲۱ ۲۹/۹۶۴

سابقه تاريخى تشکيل جمعيت

در قرن نهم ميلادي، تهاجم اقوام شمالي، به صفحات شمالى اروپا، از اسکانديناوى تا گرينلند و ايسلند انجام گرديد، اين قوم را منابع اروپائي، نورس (Norse) و نورديک نوشته‌اند. بدين ترتيب، سراسر سواحل غربى شبه جزيرهٔ اسکانديناوى مورد تعرض و سپس تصاحب اين اقوام واقع گرديد. سواحل اسکانديناوى براى اقوام مهاجم که دريانورد بودند شرايط بسيار مساعدى را ايجاد نمود. نروژى‌ها، شبيه دانمارکى‌ها و سوئدى‌ها از اصل توتنى (Teutoni) هستند.


نورس‌ها معروف به وايکينگ‌ها کرانه شمال غربى اروپا را از قرن ۸ تا ۱۱ غارت کردند. نورس‌ها در قرن ۹ ميلادى کشورى را بوجود آوردند که پادشاهى نروژ ناميده شد. در اواخر قرون وسطي، چون دانمارک بر نروژ استيلا يافت، اين کشور جزئى از پادشاهى دانمارک به شمار آمد، سپس چون در اوايل قرون جديد سوئد در منطقه اسکانديناوى قدرت يافت، نروژ و سوئد به يکديگر پيوستند و پادشاهى سوئد - نروژ را به وجود آوردند.


در اوايل قرون معاصر، بار ديگر سرنوشت نروژ و دانمارک به هم پيوند خورد و از اتحاد آن دو پادشاهى نروژ و دانمارک ايجاد گرديد که چندسالى دوام نداشت و مجدداً سوئد و نروژ به يکديگر نزديک شدند و پادشاهى سوئد - نروژ را به وجود آوردند که اين اتحاد تا سال ۱۹۰۵ ادامه يافت و از آن سال به بعد، نروژ تحت عنوان پادشاهى نروژ، به صورت کشورى واحد و مستقل درآمد.


پادشاهى کنونى نروژ، شاه هارالد متولد ۱۹۳۷، است که در سال ۱۹۶۸ با شاهزاده خانم سونجاهارالدسن غيراشرافى ازدواج کرد. شاه هارالد در ۲۱ ژانويه ۱۹۹۱ وارث تخت پادشاهى شد و رسماً تاج‌گذارى کرد. وى فرزند پادشاه اولاف پنجم است.