جنبش‌هاى ناسيوناليستى و مبارزات استقلال طلبانه

در پى شکست قيام‌هاى ضداستعمارى، از اوايل قرن بيستم به ‌تدريج انديشه سازمان دادن به حرکت‌هاى ناسيوناليستى مطرح شد. در سال ۱۹۰۸، يک تشکيلات آموزشى به نام بوداى اوتومو (Boedi Oetomo به معناى تلاش زيبا) پا گرفت که بعدها به سياست گرائيد. سپس در سال ۱۹۱۲، اتحاديه بازرگانى اسلامى توسط حاجى سمن‌هودى با هدف تأمين منافع تجار مسلمان تشکيل شد که بعداً به اتحاديه اسلامي تغيير نام داد و به عنوان تشکيلاتى سياسى وارد صحنه شد و افرادى مثل حاجى عمر سعيد چوکووامنيوتو و حاجى آگوس سليم رهبرى آن را بر عهده گرفتند. همچنين در سال ۱۹۱۲ بود که يکى از حرکت‌هاى اسلامى تجددگرا، به نام محمّديه توسط کيائى حاجى احمد دهلان در شهر جوکجاکارتا تأسيس شد. اهداف اوليه اين سازمان نوگراى اسلامى اصلاح امور اجتماعي، آموزشى و اقتصادى مسلمانان بود.


در پى شکست قيام‌هاى ضداستعمارى، از اوايل قرن بيستم به ‌تدريج انديشه سازمان دادن به حرکت‌هاى ناسيوناليستى مطرح شد. در سال ۱۹۰۸، يک تشکيلات آموزشى به نام بوداى اوتومو (Boedi Oetomo به معناى تلاش زيبا) پا گرفت که بعدها به سياست گرائيد. سپس در سال ۱۹۱۲، اتحاديه بازرگانى اسلامى توسط حاجى سمن‌هودى با هدف تأمين منافع تجار مسلمان تشکيل شد که بعداً به اتحاديه اسلامي تغيير نام داد و به عنوان تشکيلاتى سياسى وارد صحنه شد و افرادى مثل حاجى عمر سعيد چوکووامنيوتو و حاجى آگوس سليم رهبرى آن را بر عهده گرفتند. همچنين در سال ۱۹۱۲ بود که يکى از حرکت‌هاى اسلامى تجددگرا، به نام محمّديه توسط کيائى حاجى احمد دهلان در شهر جوکجاکارتا تأسيس شد. اهداف اوليه اين سازمان نوگراى اسلامى اصلاح امور اجتماعي، آموزشى و اقتصادى مسلمانان بود.


در سال ۱۹۱۲ حزب ديگرى به نام حزب هند با هدف استقلال کشور تأسيس شد که دولت استعمارى هلند از شناسائى آن سرباز زد و درسال ۱۹۱۳ رهبران اين حزب را به هلند تبعيد کرد. سپس در سال ۱۹۱۴، نخستين تشکيلات چپ‌گراى اندونزى، به نام سازمان سوسيال - دموکراتيک هند توسط سه نفر از هلندى‌ها تأسيس شد که بعدها به عنوان اولين حزب کمونيست آسيا در خارج از حيطه روس درآمد. در سال ۱۹۲۰ اتحاديه اسلامي به دو جناح چپ و راست انشعاب يافت که جناح چپ آن بعدها به حزب کمونيست اندونزي (تأسيس ۱۹۲۴) ملحق شد.


در طول جنگ جهانى اول (۱۸-۱۹۱۴) فعاليت‌هاى سياسى در اندونزى شدّت گرفت. اتحاديه اسلامي در نخستين گردهمائى خود در باندونگ در سال ۱۹۱۶، خواستار تشکيل حکومت خودمختار اندونزى، با همکارى هلندى‌ها شد. مقامات هلندى در پاسخ به اين گراريش، در سال ۱۹۱۸، شوراى مردمي را تشکيل دادند، که بيشتر نقش مشورتى داشت و فاقد قدرت اجرائى بود. در پايان جنگ جهانى اول، دولت هلند، به‌دليل بعضى از ناآرامى‌ها داخلي، وعده اعطاى حکومتى خودمختار به اندونزيائى‌ها داد ولى هرگز بدان عمل نکرد.


در سال ۱۹۲۳ به علت وخامت اوضاع اقتصادى و افزايش اعتصابات کارگرى، دولت هلند با تجديد‌نظر در قوانين جزائي، آزادى‌هاى عمومى را محدود کرد، ولى حرکت‌هاى اعتراضى همچنان ادامه يافت. در سال ۱۹۲۲ تامان سيسوا بنيان نهاده شد که هدف اصلى آن ارتقاء وضعيت آموزشى بود. سپس در سال ۱۹۲۴ اتحاديه دانشجويان اندونزى توسط محمّد حتّى و ديگران تشکيل شد که بعداً به يکى از نيروهاى مهم ناسيوناليست در راه کسب استقلال تبديل شد. حزب کمونيست اندونزي نيز در سال‌هاى ۱۹۲۶ و ۱۹۲۷ شورش‌هايى را عليه حکومت استعمار برپا نمود که سرکوب شد و رهبران آن تبعيد شدند.


محمّد ‌حتى و بعضى از ديگر رهبران ناسيوناليست اندونزى در سال ۱۹۲۷ در نخستين گردهمائى بين‌المللى اتحاديه عليه امپرياليسم و سرکوب استعماري در بروکسل همراه با جواهر نعل‌نهر و بسيارى از رهبران ناسيوناليست آفريقائى و آسيائى شرکت کردند.


سوکارنو و تعدادى ديگرى از چهره‌هاى ملى‌گراى اندونزى در سال ۱۹۲۷، حزب ناسيوناليست اندونزي را تشکيل دادند که زبان اندونزيائى را به عنوان زبان رسمى برگزيد و سياست عدم‌همکارى با هلند را در پيش گرفت. در همين سال (۱۹۲۷) اتحاديه سراسرى جوانان ناسيوناليست اندونزى بنيان نهاده شد. در گردهمائى سال ۱۹۲۸ جوانان اندونزيائى پيمان معروف به ميثاق جوانان پذيرفته شد که شامل سه رکن بود: وطن واحد (کشور اندونزي)، ملت واحد (ملت اندونزي) و زبان واحد (زبان اندونزيائي).


سوکارنو در سال ۱۹۲۹ توسط مقامات هلندى دستگير شد که اين امر اعتراضات گسترده‌اى را به‌دنبال آورد. وى در سال ۱۹۳۱ آزاد شد ولى مجدداً در سال ۱۹۳۳ تبعيد گرديد و تا سال ۱۹۴۲ (زمان حمله ژاپنى‌ها) در بازداشت به‌سر مى‌برد. تحولات مهمى که در سال‌هاى بعد رخ داد عبارت بود از: تشکيل حزب وحدت اندونزي در سال ۱۹۳۱؛ انحلال حزب ناسيوناليست و تشکيل حزب اندونزي (مبتنى بر ناسيوناليسم و طرفدار استقلال) و نيز تشکيل سازمان تعليم و تربيت ملى اندونزي در همان سال (۱۹۳۱)؛ دستگيرى رهبران ناسيوناليست مثل محمد‌حتّى و سوتان شهرير (۱۹۳۴)؛ تشکيل حزب اندونزى بزرگ با هدف استقلال اندونزى (۱۹۳۵)، مخالفت مقامات هلندى با درخواست استقلال اندونزى (۱۹۳۶)، تشکيل جنبش مردم اندونزي (۱۹۳۷) و بالاخره تشکيل فدراسيون سياسى اندونزي(۱۹۳۹).


مجموع اين حرکت‌هاى ملى و اسلامى، با پاسخ مناسبى از سوى هلندى‌ها روبه‌رو نشده و دامنه اعتراضات روزبه‌روز بيشتر مى‌شد تا اينکه جنگ جهانى دوم آغاز شد و اندونزى به تصرف ژاپن درآمد.