براساس سرشمارى سال ۱۹۹۱ جمهورى کرواسى ۴،۷۶۰،۳۴۴ نفر جمعيت دارد که در مقايسه با سرشمارى سال ۱۹۸۱ که ۴،۶۰۱،۴۶۹ نفر جمعيت داشت، رشدى حدود يک درصد را نشان مى‌دهد. جمعيت مناطق مسکونى و تراکم آنها از سال ۱۸۷۵ (که از آن موقع تا به حال اطلاعات آمارى دقيقى موجود است) در حال افزايش بوده است. براى مثال در سال ۱۸۹۰ کرواسى ۲،۸۵۴،۵۵۸ نفر جمعيت داشته است، و در هر کيلومتر مربع ۹/۵۵ نفر زندگى مى‌کرده‌اند.


رشد جمعيت در هر هزار نفر، مطابق آمار مواليد، ۸/۱۱ نفر و مرگ و مير برابر ۱/۱۱ نفر نشان‌دهنده رشد کم جمعيت معادل %۷ در هر هزار نفر است.


ساختار جمعيتى کرواسى مانند ديگر کشورهاى اين منطقه نتيجه مهاجرت‌هاى مختلف تاريخي، تغيير مرزها و ديگر عوامل طبيعى و جبرى است.

پراکندگى جمعيت

در کرواسى مجموعاً ۶۶۹۴ ناحيه مسکونى وجود دارد که ۲۰۵ ناحيه آن شهرى و ۶۴۸۹ ناحيه روستائى است. براساس آمار سرشمارى سال ۱۹۹۱ در مناطق مسکونى شهرى ۲،۷۱۶،۹۴۹ نفر زندگى مى‌کنند و ۱/۵۷% از کل جمعيت را تشکيل مى‌دهد و در مناطق روستائى ۲،۰۴۳،۳۹۵ نفر زندگى مى‌کنند که ۹/۴۲% از جمعيت را در برمى‌گيرد.


در حالى‌که در هر کيلومتر مربع در کشور ۲/۸۴ نفر زندگى مى‌کند ميزان تراکم در شهرها به‌دين شرح است. شهر زاگرب ۵۴۴/۵، چاکوتس Cakovec) ۱۶۴/۱)، دونيا استوبيت Donia Stubica) ۱۲۳/۴)، ايوانتس Ivance) ۱۲۰/۳)، کارلواتس Karlovac) ۱۲۶/۹)، کاشتيلا Kastela) ۱۲۴/۹)، کراپينا Krapina) ۱۴۳/۸)، نووى معرف Novi Marof) ۱۰۳/۲)، اوسيک Osijek) ۲۴۹/۷)، پروگردا Predgrada) ۱۱۳/۵)، پولا Pula) ۱۴۷/۴)، رييکا Rijeka) ۳۹۳/۶)، اسلاونسکى برود Slavonski Brod) ۱۰۶/۶)، اسپليت Split) ۱۳۸۶/۷)، وارژدين Varazdin) ۲۵۰/۷)، وکوار Vukovar) ۱۳۸/۷)، زابک Zabok) ۱۶۳/۴)، زادار Zadar) ۱۲۰/۳ ) نفر در هر کيلومتر مربع است.

عمر و سن توسط جمعيت

براساس اطلاعات موجود سن و عمر متوسط جمعيت کرواسى به قرار ذيل است:


سن متوسط در سال ۱۹۸۹ براى مردان ۳۵ و براى زنان ۵/۳۸ سال بود و عمر متوسط در سال‌هاى ۸۹-۱۹۸۸ براى مردان ۶۸ و براى زنان ۶/۷۵ سال بوده است. تعداد زنان در اين مدت نسبت به مردان ۱۵۰۰۰۰ نفر بيشتر بوده است.

ازدواج و طلاق

در سال ۱۹۹۱ در ميان هر هزار نفر ۶ ازدواج صورت گرفته است، و در هر هزار ازدواج به‌طور متوسط ۷/۱۹۵ مورد به طلاق انجاميده است که نسبت به ۱۰ سال گذشته (۱۹۸۰) که در هر هزار نفر ۳/۷ ازدواج صورت مى‌گرفت ازدواج يک روند نزولى ديده مى‌شود. در ده سال پيش شمار طلاق‌ها ۴/۱۶۰ از هر هزار ازدواج بود. تعداد طلاق‌ها هم هر سال بيشتر مى‌شود.

مشخصات آمارى جمعيت زاگرب

در شهر زاگرب براساس سرشمارى سال ۱۹۹۱، ۹۳۰،۵۵۰ نفر زندگى مى‌کردند که ۶/۸ درصد نسبت به سال ۱۹۸۱ افزايش نشان مى‌داد. از اين تعداد ۴۰،۲۱۵ نفر از جمعيت زاگرب در خارج از کشور اقامت دارند که ۳/۴% جمعيت اين شهر محسوب مى‌شوند. شهر زاگرب ۱۷۰۹ کيلومتر مربع مساحت دارد و در هر کيلومتر مربع به‌طور متوسط ۴/۵۴۴ نفر زندگى مى‌کنند. تعداد خانواده‌ها در اين شهر در سال ۱۹۹۱ بالغ بر ۳۱۷،۷۱۲ بود که در اين‌صورت به‌طور متوسط تعداد اعضاء هر خانواده ۹/۲ نفر مى‌شود. براساس اطلاعات موجود از سال ۱۹۸۹ جمعيت شهر ۱۰۸۱ نفر افزايش يافته است. تعداد متولدين در هر هزار نفر ۶/۱۱ و تعداد فوت‌شدگان برابر ۳/۱۰ نفر است که رشد جمعيتى برابر با ۲/۱ درصد را نشان مى‌دهد. بنابراين رشد جمعيت در شهر زاگرب بيشتر از رشد جمعيت متوسط کشور است. در ميان هر هزار نفر جمعيت زاگرب ۲/۶ مورد ازدواج صورت مى‌گيرد و از هر هزار ازدواج ۶/۲۶۴ مورد آن به طلاق منتهى مى‌شود که بالاتر از مقدار متوسط در کل کشور است. در شهر زاگرب براساس آمار ۳۰ سپتامبر ۱۹۹۰، تعداد ۳۸۳،۱۶۱ نفر کار مى‌کنند که از اين تعداد ۱۷۸،۷۲۲ نفر زن هستند.

سابقه تاريخى تشکيل جمعيت

ديدگاه‌هاى مختلفى در مورد اينکه کروات‌ها از کجا ريشه گرفته‌اند، وجود دارد. دانشمندان و محققان پى بردند که نام کروات (خروات (Hrvat) در زبان صرب و کروات) کلمه‌اى با ريشه و منشاء اسلاوى نيست و معتقد هستند که اين کلمه از خرواتوس (Choroatos) آمده که در کتيبه سنگ قبرى در نزديکى شهر يونانى تانيا (Tania) در قسمت تحتانى رود Don يافت شده است. برطبق يافته‌هاى ديرينه‌شناسان در اوايل قرن بعد از ميلاد مسيح کل ساکنين قسمت شمالى درياى سياه را قبيله‌هاى اسلاو و سارماتيان‌ها تشکيل مى‌دادند. سارماتيان‌ها عشاير ايرانى بودند که در قرن دوم از ميلاد مسيح به سمت غرب از شمال قفقاز گذشته و نسبت به ديگر قبايل به برترى سياسى دست يافتند و به احتمال زيادى برخى از قبايل اسلاو نيز حاکمان پارسى زبان داشتند.


تئورى ديگرى کلمه خروات و خرواتوس را مرتبط با کلمه (Hu-Urvatha) که به معناى دوست در زبان آلان‌ها است مى‌داند. آلان‌ها قبيله ايرانى از قبايل سارماتيان‌ها در آن زمان بوده‌اند. از طرفى در کتب تاريخى مربوط به قرن دوم بعد از ميلاد از وجود صربوى (Serboi) در ميان قبايل سارماتيان‌ها در شمال قفقاز نوشته شده است. همچنين بيشتر محققان معتقد هستند که صرب و کروات هر دو از قبيله اسلاو با حاکمان ايرانى بودند يا اينکه قبايل ايرانى بودند که اسلاو شدند.


به‌هرحال اسناد و شواهد موجود اين امکان را قوت مى‌بخشد که منشاء و اصل کروات‌ها از ايران است. بر روى کتيبه داريوش پادشاه ايرانى در پانصد سال قبل از ميلاد مسيح در بين ۲۳ قوم نام برده شده، به قوم خاروات و سرزمين خارواتيس که احتمالاً در غرب افغانستان فعلى و شرق ايران است نيز اشاره شده است. کتاب مقدس اوستا نيز به منطقه قديمى خارواتيس به‌نام خاراکسواتيت اشاره کرده است.


به‌هرحال اوايل قرن هفتم ميلادى دو قبيله صرب و کروات، حکومت پادشاهى خود را در اروپاى مرکزى مستقر کردند، به‌نحوى که کروات‌ها بخشى از جنوب لهستان فعلى و صرب‌ها در سرزمين فعلى چک استقرار يافتند. سپس در اواسط اين قرن قوم کروات به رهبرى ۵ برادر (کلاوکاس (Klukas)، لاويوس (Loveios)، کوسنتس (Kosence)، موهلو (Muhlo) و هروباتوس (Hrobatos)) و دو خواهر (بوگا (Buga) و توگا (Tuga)) با دعوت امپراتور بيزانس، هراکليا (‌Heraklija) به‌عنوان متحدين بيزانس‌ها در جنگ عليه آوارها شرکت مى‌کنند که پس از پيروزى بر آنها به مناطق سابق رومى دالماتسيا پانونيا و ايليريک مهاجرت کرده و در آن نواحى ۳ سازمان سياسى کشورى را سازماندهى مى‌کنند.


۱. کرواسى سفيد يا ساحلى (از راشه در ايسترا (Istra) تا رودخانه ستينا -Cetina)

۲. کرواسى قرمز (از ستينا تا دريما (Drima) و دراج) تحت رهبرى بيزانت‌ها

۳. کرواسى پوساوسکى (Posavski) (بين رودخانه‌هاى گوزد (Gvozd) و دراوا (Drava)، ساوا و دانوب) تحت رهبرى آوارها.


کروات‌ها بلافاصله پس از مهاجرت با توجه به وضعيت سياسى منطقه به دين مسيحيت گرويدند و در سال ۸۱۷ ميلادى با تقسيم امپراتورى روم، کروات‌ها در کرواسى ساحلى تحت حاکميت Lator يکى از فرمانرواهاى سرزمين فعلى ايتاليا و کرواسى پوساوسکى تحت حاکميت آلمان‌ها قرار گرفتند. اما در سال ۸۶۴ شاهزاده ترپيمپر (Trpimir) از سلسله ترپيمپروس (Trpimirovic) براى استقلال کرواسى قيام کرد و طى نبردهائى عليه ونيزها، بيزانتها و بلغارها به پيروزى رسيد. مدرکى از وى به تاريخ ۴ مارس ۸۵۲ به‌جا مانده که در آن خود را شاهزاده کروات‌ها مى‌نامد. تصور مى‌شود که کرواسى در زمان اين شاهزاده به‌طور کامل مستقل بوده است. اين نوشته اولين نوشته به زبان و خط لاتين است که از کروات‌ها نام برده شده است.


در سال ۸۷۹ پاپ ايوان هشتم نامه‌اى به پسرش برانيمير، اسقف کروات تئودوزيبا (Teodozija)، کشيش‌ها و ملت کرواسى مى‌نويسد و در آن از ساختار سياسى حکومتى جديد کروات‌ها دفاع و آن را مورد پذيرش قرار داده و از اين ‌که کرواسى به دامان کليساى روم بازگشته ابراز خشنودى مى‌نمايند. وى به‌درخواست شاهزاده برانيمير در تاريخ ۲۱ مى همين سال در کليساى اسوتى‌پترا (SV-Petra)، شاهزاده، ملت و کشور کرواسى را تائيد مى‌نمايد. براساس قوانين بين‌المللى آن زمان و رسوم دربار واتيکان اين امر منجر به رسميت شناختن يک ملت و کشور بوده است. از اين رو استقلال کرواسى براى اولين بار در محافل بين‌المللى به رسميت شناخته شد.


در قرن نهم، کروات‌ها کشور خود را در شمال دالماتسيا ايجاد و تحت سلطنت شاه‌توميسلاو (۹۲۸-۹۱۰) دامنه اقتدار حکومت خويش را تا قسمت ساحلى توسعه داده و به‌صورت قدرت دريائى قابل توجهى در آدرياتيک درآمدند. پتار کرشيمير در سال‌هاى ۱۰۷۴-۱۰۵۸ به‌عنوان پادشاه کرواسى و دالماتسيا تاجگذارى و حکومت کرد. اما در اوايل قرن دوازدهم کرواسى تحت نفوذ و حاکميت پادشاهى مجارستان درآمده و استقلال خود را به‌طور مؤثرى از دست داد.


در اوايل قرن پانزدهم، ترک‌هاى عثمانى ابتدا به سرزمين کرواسى نفوذ کردند و تا سال ۱۵۹۴ که در سيساک با شکست مواجه شدند، در صحنه سياسى حضور داشتند. قبل از اين در سال ۱۵۲۷ گروه اشراف کروات فرمانروائى هابسبورگ را به رسميت شناخته که از آن به بعد تا سقوط امپراتورى اتريش - مجارستان عليه استيلاى وين - بوداپست مبارزه ادامه داشت.


آنچه که ملت و کشور کرواسى را به‌عنوان يک واحد مستقل در طول تاريخ معرفى مى‌نمايد تصميمات مجلس کرواسى در مقاطع مختلف تاريخى مى‌باشد. در اين مورد مى‌توان به موارد زير اشاره نمود:


- تصميم پارلمان کرواسى در سال ۱۵۲۷ ميلادى در انتخاب پادشاه از سلسله هابسبورگ (Hubesbur)


- تصميم پارلمان کرواسى در مورد احکام سلطنتى از سال ۱۷۱۲


- نتايج کار پارلمان کرواسى از سال ۱۸۴۸ در مورد بازسازى پادشاهى کرواسى زير نظر حکومت بان (Ban) براساس حقوق تاريخى کشورى و طبيعى ملت کرواسي


- توافقنامه کرواسى - مجارستان در سال ۱۸۶۸ در مورد روابط پادشاهى دالماسي، کرواسي، اسلوونى و پادشاهى مجارستان براساس سوابق حقوقى دو کشور و احکام سلطنتى از سال ۱۷۱۲


- تصميم پارلمان کرواسى از تاريخ ۲۹ اکتبر ۱۹۱۸ در مورد لغو روابط با اتحاديه امپراتورى اتريش - مجارستان و همزمان پيوستن به پادشاهى صرب - کروات - اسلوونى با حفظ استقلال خود در مناطقى که تا آن موقع جزء امپراتورى هابسبورگ بوده است.


در اول دسامبر ۱۹۱۸ شوراى ملى تصميم گرفت که ملل کروات، صرب و اسلوونى با صربستان و مونته‌نگرو متحده شد و پادشاهى صربستان را به‌وجود آورند (که بعدها در سوم اکتبر ۱۹۲۹ به يوگسلاوى تغيير نام داد) اما اين مصوبه را پارلمان کرواسى هرگز تصويب نکرد. لذا تأسيس بانوويناى کرواسى (Banovina of Croatia) در سال ۱۹۳۹ موجب احياء دوباره ماهيت کشورى کرواسى در پادشاهى يوگسلاوى شد.


سابقه تشکيل کشور کرواسى در زمان جنگ جهانى دوم، که بعدها نشانه‌هائى از آن در تصميمات شوراى مردمى ضد فاشيستى کرواسى (۱۹۴۳)، در قانون‌اساسى جمهورى مردمى کرواسى (۱۹۴۷) و سرانجام در قوانين اساسى جمهورى سوسياليستى کرواسى (۱۹۹۰-۱۹۶۳) ديده مى‌شود منجر به الحاق آن در فدراسيون يوگسلاوى سابق شد که با سست شدن پايه‌هاى سيستم کمونيستى کروات‌ها در اولين انتخابات در سال ۱۹۹۰، برخواسته ديرين خود پافشارى نموده و طى صدور اعلاميه‌اى در سال ۱۹۹۱ تشکيل حکومت مستقل در کرواسى را اعلام نمودند.