- مادهٔ ۳۶۷:
هر جنايتى که بر عضو کسى وارد شود و شرعاً مقدار خاصى بهعنوان ديه براى آن تعيين نشده باشد جانى بايد ارش بپردازد.
رأى وحدت رويهٔ هيئت عمومى ديوانعالى کشور:
مستفاد از مادهٔ ۳۶۷ قانون مجازات اسلامى مصوب ۱۳۷۰، ارش اختصاص به مواردى دارد که در قانون براى صدمات وارده به اعضاء بدن ديه تعيين نشده باشد. در مادهٔ ۴۴۲ قانون مزبور براى شکستگى استخوان اعم از آن که بهبودى کامل يافته و يا عيب و نقص در آن باقى بماند، ديه معين شده است که حسب مورد همان مقدار بايد پرداخت گردد. تعيين مبلغى زائد بر ديه با مادهٔ مرقوم مغايرت دارد. علىهذا نظر شعبهٔ ۱۲ دادگاه تجديدنظر مرکز استان صحيح و منطبق با قانون مىباشد.
اين رأى برطبق مادهٔ ۳ از مواد اضافهشده به قانون آئين دادرسى کيفرى مصوب مردادماه ۱۳۳۷ براى دادگاهها در موارد مشابه لازمالاتباع است.
روزنامهٔ رسمى شمارهٔ ۱۵۴۰۱ - ۲۲/۱۰/۱۳۷۶.
ديهٔ مو
مادهٔ ۳۶۸
هرگاه کسى موى سر يا صورت مردى را طورى از بين ببرد که ديگر نرويد عهدهدار ديهٔ کامل خواهد بود و اگر دوباره برويد نسبت به موى سر ضمان ارش است و نسبت به ريش ثلث ديهٔ کامل را عهدهدار خواهد بود.
مادهٔ ۳۶۹
هرگاه کسى موى سر زنى را طورى از بين ببرد که ديگر نرويد ضامن ديهٔ کامل زن مىباشد و اگر دوباره برويد عهدهدار مهرالمثل خواهد بود و در اين حکم فرقى ميان کوچک و بزرگ نيست.
تبصره:
اگر مهرالمثل بيش از ديهٔ کامل باشد فقط به مقدار ديهٔ کامل پرداخت مىشود.
مادهٔ ۳۷۰
هرگاه مقدارى از موهاى از بين رفته دوباره برويد و مقدار ديگر نرويد نسبت مقدارى که نمىرويد با تمام سر ملاحظه مىشود و ديه بههمان نسبت دريافت مىگردد.
مادهٔ ۳۷۱
تشخيص روئيدن مجدد مو و نروئيدن آن با خبره است و اگر طبق نظر خبره ديه يا ارش پرداخت شده و بعد از آن دوباره روئيده بايد مقدار زائد بر ارش به جانى مسترد شود.
مادهٔ ۳۷۲
ديهٔ موهاى مجموع دو ابرو در صورتى که هرگز نرويد پانصد دينار است و ديهٔ هرکدام دويست و پنجاه دينار و ديهٔ هر مقدار از يک ابرو بههمان نسبت خواهد بود و اگر دوباره روئيده شود ارش است و نسبت به آن مقدار که روئيده نمىشود ديه با احتساب مقدار مساحت تعيين مىشود.
مادهٔ ۳۷۳
از بين بردن موهاى پلک چشم موجب ارش است خواه دوباره برويد خواه نرويد و خواه تمام آن باشد و خواه بعض آن.
مادهٔ ۳۷۴
از بين بردن مو در صورتى موجب ديه يا ارش مىشود که به تنهائى باشد نه با از بين بردن عضو يا کندن پوست و مانند آن که در اين موارد فقط ديهٔ عضو قطع شده يا مانند آن پرداخت مىگردد.
ديهٔ چشم
مادهٔ ۳۷۵
از بين بردن دو چشم سالم موجب ديهٔ کامل است و ديه هرکدام از آنها نصف ديهٔ کامل خواهد بود.
تبصره:
تمام چشمهائى که بينائى دارند در حکم فوق يکسان هستند گرچه از لحاظ ضعف و بيمارى و شبکورى و لوچبودن با يکديگر فرق داشته باشند.
مادهٔ ۳۷۶
چشمى که در سياهى آن لکهٔ سفيدى باشد اگر مانع ديدن نباشد ديهٔ آن کامل است و اگر مانع مقدارى از ديدن باشد بهطورى که تشخيص ممکن باشد به همان نسبت از ديه کاهش مىيابد و اگر بهطور کلى مانع ديدن باشد در آن ارش است نه ديه.
مادهٔ ۳۷۷
ديهٔ چشم کسى که داراى يک چشم سالم و بينا باشد و چشم ديگر وى نابيناى مادرزاد بوده يا در اثر بيمارى يا علل غيرجنائى از دست رفته باشد ديهٔ کامل است و اگر چشم ديگر خود را در اثر قصاص يا جنايتى از دست داده باشد ديهٔ آن نصف ديه است.
مادهٔ ۳۷۸
کسى که داراى يک چشم بينا و يک چشم نابينا است ديهٔ چشم نابيناى او ثلث ديه کامل است خواه چشم او مادرزاد نابينا بوده است يا در اثر جنايت نابينا شده است.
مادهٔ ۳۷۹
ديهٔ مجموع چهار پلک دو چشم ديهٔ کامل خواهد بود و ديهٔ پلکهاى بالا ثلث ديهٔ کامل و ديهٔ پلکهاى پائين نصف ديهٔ کامل است.
ديهٔ بينى
مادهٔ ۳۸۰
از بين بردن تمام بينى دفعتاً يا نرمهٔ آن که پائين قصب و استخوان بينى است موجب ديهٔ کامل است و از بين بردن مقدارى از نرمهٔ بينى موجب همان نسبت ديه مىباشد.
مادهٔ ۳۸۱
از بين بردن مقدارى از استخوان بينى بعد از بريدن نرمهٔ آن موجب ديهٔ کامل و ارش مىباشد.
مادهٔ ۳۸۲
اگر با شکستن يا سوزاندن يا امثال آن بينى را فاسد کنند در صورتىکه اصلاح نشود موجب ديهٔ کامل است و اگر بدون عيب جبران شود موجب يکصد دينار مىباشد.
مادهٔ ۳۸۳
فلج کردن بينى موجب دو ثلث ديهٔ کامل است و از بين بردن بينى فلج موجب ثلث ديهٔ کامل مىباشد.
مادهٔ ۳۸۴
از بين بردن هريک از سوراخهاى بينى موجب ثلث ديهٔ کامل است و سوراخ کردن بينى بهطورى که هر دو سوراخ و پردهٔ فاصل ميان آن پاره شود يا آنکه آن را سوراخ نمايد در صورتىکه باعث از بين رفتن آن نشود موجب ثلث ديهٔ کامل است و اگر جبران و اصلاح شود موجب خمس ديه مىباشد.
مادهٔ ۳۸۵
���هٔ از بين بردن نوک بينى که محل چکيدن خون است نصف ديهٔ کامل مىباشد.
ديهٔ گوش
مادهٔ ۳۸۶
از بين بردن مجموع دو گوش ديهٔ کامل دارد و از بين بردن هرکدام نصف ديهٔ کامل و از بين بردن مقدارى از آن موجب ديهٔ همان مقدار با رعايت نسبت به تمام گوش خواهد بود.
مادهٔ ۳۸۷
از بين بردن نرمهٔ گوش ثلث ديهٔ آن گوش را دارد و از بين بردن قسمتى از آن موجب ديه بههمان نسبت خواهد بود.
مادهٔ ۳۸۸
پارهکردن گوش ثلث ديه دارد.
مادهٔ ۳۸۹
فلج کردن گوش دو ثلث ديه و بريدن گوش فلج ثلث ديه را دارد.
تبصره:
هرگاه آسيب رساندن به گوش به حس شنوائى سرايت کند و به آن آسيب رساند يا موجب سرايت به استخوان و شکستن آن شود براى هرکدام ديهٔ جداگانهاى خواهد بود.
مادهٔ ۳۹۰
گوش سالم و شنوا و گوش کر در احکام مذکور در موارد فوق يکسان هستند.