آفتاب

واژه نامه های آفتاب

ارسطو


موضوع
علم و آموزش

واژه نامه
فرهنگ توصیفی علوم‌تربیتی

واژه فارسی
ارسطو

واژه انگلیسی
Aristotle

توضیحات
ارسطو (۳۸۴.۳۲۲ ق.م) پدر علم جدید است. ارسطو در مسائل مختلفی همچون فلسفه ، زیباشناسی ، متافیزیک ، بیولوژی ، منطق ، فیزیک و روان‌شناسی کار کرده است. از مطالعات خاص او در مورد حافظه و یادگیری ، کشف سه قانون تداعی معانی یعنی قانون مجاورت ، قانون مشابهت و قانون تضاد است.ارسطو برخلاف افلاطون که بر واقعیت کلیات تأکید می‌کرد ، بیش ازهرچیز متوجه امور جزئی بود و به علم زیست‌‌شناسی علاقه خاص داشت ، ارسطو عقیده دارد که تمام جوهرها ، به استثنای خدا ، از ماده و صورت ساخته شده است. صورت عبارت از بودنی و ماده عبارت از شدنی است. ارسطو در مباحث خود از چهارگونه علت نام می‌برد ۱- علت مادی ۲- علت فاعلی ۳- علت صوری ۴- علت غائی. این عقیده ارسطو در مورد انواع علت را می‌توان با مثالی روشن ساخت. هنرمندی را تصور کنیم که می‌خواهد مجسمه‌ای بسازد. محتوای مجسمه علت مادی ، هنرمند علت فاعلی ، شکل مجسمه علت صوری و هدف هنرمند مظهر علت غائی است و به‌عقیده ارسطو مهمترین علت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ، علت غائی است. آرمان تربیتی ارسطوئی بر مبنای نظر صریحی درباره بشر قرار دارد ، ارسطو براین عقیده است که مهمترین صفت اختصاصی بشر استعداد عقلانی است. ازاین‌رو معتقد به پرورش عقل است و می‌گوید حیات عاطفی تنها مقدمه‌ای بر رشد عقلانی ماست. به بشر سه نفس اعطا شده است: نفس نباتی ، نفس حیوانی و نفس ناطقه؛ نفس ناطقه که مهمترین آنهاست دارای دو قسمت است؛ یکی عملی و دیگری نظری. ارسطو اوقات فراغت را مهمترین رکن تربیت می‌داند و می‌گوید فرد تنها در اوقات فراغت می‌تواند تفکر و تأمل کند و از قوای عالی‌تر خود آگاه شود. ارسطو کار را در درجه دوم می‌داند. برحسب نظر ارسطو ، دولت برآورنده نیازهای اجتماعی ماست؛ بنابراین دولت باید متصدی تربیت باشد و از تمام فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عوامانه جلوگیری کند. به‌نظر ارسطو بهترین حکومت ، حکومت طبقه موسط است. بهترین روش اخلاقی زندگی ، زیستن برحسب قانون طلائی یعنی "میانه‌روی" است. مثلاً جرأت که هنر است میانهٔ دوکرانه نادرست ترسوئی و گستاخی است. برحسب نظر ارسطو ، در تربیت سه اصل را باید در نظر گرفت نخست "طبیعت" که اساس فعل و انفعالات حیاتی ماست و موجب سائق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عاطفی می‌شود. دوم عادت که به‌معنای تسلط بر اعمال غیرعقلانی است. به‌نظر ارسطو مهمترین بخش تربیت ، سومین اصل آن ، یعنی پرورش عقل است. ارسطو از آنجاکه نخستین‌بار به تدوین و تنظیم کتاب منطق دست زده است ، او را "معلم اول" می‌خوانند. ارسطو به تأثیر تلقین و تکرار ، اهمیت می‌دهد و کار مهم تعلیم و تربیت را ایجاد عادت که به نظر او "طبیعت ثانویه" است ، می‌داند. البته بر آرای تربیتی ارسطو انتقادهائی وارد است. نخست اسنکه ارسطو در تعئین اهداف تربیت و تعریف آن از حد جامعه و مصالح و آرمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آن پا فراتر نمی‌گذارد و از این‌نظر برداشت او از تعلیم و تربیت به برداشت بعضی از جامعه‌شناسان افراطی معاصر شباهت دارد. دوم اینکه تعلیم و تربیت را امتیازی ویژه گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی خاص می‌داند و قشرهای وسیعی از جامعه را از تعلیم و تربیت نسبتاً کامل و یا حتی هرگونه تعلیم و تربیت محروم می‌سازد. ، سوم اینکه تربیت را به تربیت عقلی محدود می‌داند.