تحلیل ، تجزیه و تحلیل
- موضوع
- علم و آموزش
- واژه نامه
- فرهنگ توصیفی علومتربیتی
- واژه فارسی
- تحلیل ، تجزیه و تحلیل
- واژه انگلیسی
- Analysis
- توضیحات
- ۱- یک اصطلاح آشنا برای برنامهریزان و به طورکلی به معنای عمل بررسی یا بازبینی است. از نظر واژهشناسی " تحلیل" معنای فعل یونانی analusis (با همان تلفظ analysis ) است ، که به معنای تجزیه یک کل به اجزاء و عناصر تشکیلدهندهاش برای پیبردن یا شناختن ماهیت ، نسبت ، عمل و روابط اجزاست. و تحلیل نظامها ، درواقع ، روشی از تفکر بهصورت منطقی است که شیوههائی برای حل مسائل و چگونگی پیگیری و ادامه راه حلهای عملی را ارائه میدهد. ۲- موشکافی و بررسی یک پدیده از ابعاد متفاوت برای رسیدن به پاسخ یا نتیجهٔ مطلوب است. تحلیل یکی از روشهای پژوهش علمی است از جمله مسائل آموزشی که به وسیله آن بخشهای معدد یک پدیده و ارتباط این بخشها با یکدیگر و در مجموع مورد بررسی قرار می گیرد. ۳- شامل خردکردن و یا تجزیه یک کل به اجزاء تشکیلدهندهاش برای پیداکردن یا شناختن ماهیت ، نسبت ، عمل ، و روابط اجزاست. ۴- در منطق عملی است که برای دریافتن فکر روشن در باره بک چیز یا موضوع مرکب ، آن را به سادهترین اجزایش ، که معلوم و روشن میباشند ، تجزیه میکنند. ۵- در روانشناسی ، عملی است که شامل تشخیص و تمیز عنصرها و عاملهائی میباشد که در پیدایش و تکوین یک حالت عقلی مرکب ، مشترکند.