ورود
|
عضویت
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۲۲
جستجو
جستجو
Toggle navigation
انتخاب خدمات آفتاب
اخبار
اخبار سیاسی
اخبار اقتصادی
اخبار فرهنگی
اخبار ورزشی
اخبار اجتماعی
اخبار فناوری
اخبار سلامت
اخبار ایران و جهان
پیشخوان روزنامه ها
دانش سرا
مقالات
کتاب الکترونیکی
دانستنی ها
لینک های مفید
فرهنگ فیلم
لغت نامه دهخدا
دائره المعارف
کتابهای منتشر شده
بانک های اطلاعاتی
چندرسانه ای
60 ثانیه با اخبار
کیوسک آفتاب
فیلم
عکس
پادکست
اینفوگرافی
آفتاب پلاس
دیجیتال مارکتینگ
خدمات دیجیتال مارکتینگ
نیازمندیها
بانک مشاغل
وبگردی
بنر
مشاوره کسب و کار
رپورتاژ آگهی
کمپین
خدمات
سایتچین
گردشگری
مجله گردشگری آفتاب
گزارش لحظه ای جاده ها
نقشه ترافیک تهران
تفریح و سرگرمی
شبکه های اجتماعی
موسیقی
فیلم و سریال
تئاتر
آشپزی
کارت تبریک
فیلم های سینما
بازی های اینترنتی
شعر و ادب
گل و گیاه
ضربالمثل
فتوبلاگ
سخن بزرگان
تعبیر خواب
داستان سرا
فال و طالع بینی
چیستان
شخصیتها
لطیفه
واژه نامه های آفتاب
اقتصاد و تجارت
فرهنگ علوم اقتصادی
فرهنگ توصیفی اصطلاحات پول ، بانکداری و مالیه بین المللی
فرهنگ گمرک و تجارت
کشاورزی، جنگلداری و شیلات
فرهنگ کشاورزی و منابع طبیعی
صنعت
فرهنگ صنایع غذایی
کامپیوتر و اینترنت
لغت نامه کامپیوتر
مدیریت
فرهنگ جامع مدیریت
بهداشت و درمان
راهنمای کامل داروهای ژنریک و گیاهی ایران ـ داروهای ژنریک
راهنمای کامل داروهای ژنریک و گیاهی ایران ـ داروهای گیاهی
فرهنگ پزشکی دورلند
علم و آموزش
فرهنگ توصیفی علومتربیتی
فرهنگ عمومی
هنر
فرهنگ فیلمهای سینمای ایران (۱۳۶۵ـ۱۳۵۱)
حقوق
فرهنگ حقوقی
ساختمان
فرهنگ تشریحی معماری و ساختمان
کار و تأمین اجتماعی
فرهنگ کار و تأمین اجتماعی
فرهنگ عمومی
نمایش ۱ تا 25 از ۵۲,۳۹۹ مقاله
‹
1
2
...
2082
2083
2084
2085
2086
2087
2088
...
2095
2096
›
اشعه مجهول، اشعه ایكس، با اشعه ایكس امتحان كردن، عكسبرداری با اشعه ایكس.
X ray
(طب) درمان با اشعه مجهول.
X ray therapy
مایل به زردی، گزانتیك، صفراوی.
Xanthic
گزانتین، ماده رنگی روناس و گل زرد.
Xanthin
(xantippe) زن سقراط، (مج.) زن ستیزه جو، زن غوغایی.
Xanthippe
شخص بور و سفید پوست، شخص مو زرد و سفید پوست.
Xanthochroid
(طب) وجود لكههای زرد غیر منظم در زیر پوست.
Xanthoma
(xanthippe) زن سقراط، (مج.) زن ستیزه جو، زن غوغایی.
Xantippe
(زیست سناسی) ناجوری، جورواجوری، خلق ناگهانی.
Xenogenesis
(ش.) گزنون، نوعی گاز بی اثر.
Xenon
بیگانه دوست، بیگانه پرست، اجنبی پرست.
Xenophile
دشمن بیگانه، بیگانه ترس.
Xenophobe
(حق.) بیگانه ترسی، بیم از بیگانه.
Xenophobia
همزیست با بیگانه.
Xenoplastic
(xerographiy) عكسبرداری و كپیبرداری ازترسیمات بهوسیله اثرنور برروی كاغذ و غیره.
Xerographic
(xerographic) عكسبرداری و كپیبرداری ازترسیمات بهوسیله اثرنور برروی كاغذ و غیره.
Xerography
(xerophilous) قابل زیست در محیطهای خشك، خشكزی.
Xerophile
(xerophile) قابل زیست در محیطهای خشك، خشك زی.
Xerophilous
(طب) خشك و غیر شفاف شدن ملتحمه چشم، رمد چشم، مرضی در اثر كمبود ویتامین.A
Xerophthalmia
(گ.ش.) گیاه زیست كننده در نواحی خشك و بی اب.
Xerophyte
خشك و گرم.
Xerothermic
(christmas=) كریسمس.
Xmas
نگارش روی چوپ، منبت كاری روی چوب.
Xylograph
منبت كاری روی چوب.
Xylography
چوب خوار.
Xylophagous
نمایش ۱ تا ۲۰ از ۵۲,۳۹۹ مقاله
‹
1
2
...
2082
2083
2084
2085
2086
2087
2088
...
2095
2096
›