مى‌گويند نخستين کسى که طرح زورخانه را ريخت ”پورياى ولي“ بود. زورخانه به مکانى مى‌گويند که مردان در آن ورزش مى‌کنند. بيشترين زروخانه‌ها در کوچه پس کوچه‌هاى شهر ساخته شده است. بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف کوچه است. دَرِ آن کوتاه و يک لختى است و هرکه بخواهد از آن بگذرد و داخل زورخانه بشود بايد خم شود. در گذشته اين در به يک راهروى باريک با سقف کوتاه باز مى‌شد و از آن راهرو به ”سردم“ زورخانه مى‌رسيد اما امروزه برخى از دَرِ ورودى‌هاى زورخانه‌ها به‌صورت دولختى و با فاصله يک پله نزديک به سردم باز مى‌شود.

سردم

سردم محل دم برآوردن و شعر خواندن مُرشد است که معمولاً در يکى از غرفه‌هاى چسبيده به راهرو يا نزديک در ورودى زورخانه ساخته مى‌شود، و آن صفه‌اى است نيم‌گرد که کف آن از کف زورخانه يک متر تا يک متر و نيم بلندتر است. در جلوى سردم چوب‌بستى است که به آن زنگ و پر قو آويخته‌اند. بر روى سکو زير چوب‌بست، اجاقى کنده شده که در آن آتش مى‌ريزند و هرگاه اجاق نداشته باشند منقل فلزى الکتريکى زير چوب‌بست مى‌گذارند، و مُرشد ضرب خود را با حرارت آتش اجاق يا منقل گرم مى‌کند تا صداى آن رساتر آيد. علت وجودى سردم در زورخانه‌ها ظاهراً از يادگارهاى زمان رواج تصوّف است، ورزشکاران صوفى ملک و آن زمان با استفاده از شيوهٔ تصوّف، محل ضرب‌گيرى مُرشد و سکوئى را که مُرشد در آن مى‌نشسته ”سردم“ ناميده‌اند. برخى نيز بر اين باور هستند که مُرشد با نشستن در چنين جائى مى‌تواند به راحتى رسم تشريفات و آداب و تعاريف زورخانه را در حق واردين و خارج شوندگان ادا کند.

گود

در ميان زورخانه گودالى است هشت پهلو به درازاى ۴ تا ۵ متر و پهناى ۴ متر و به عمق سه چارک تا يک متر که در اصطلاح زورخانه ”گود“ ناميده مى‌شود. در گذشته کف گود را چند لايه بوته و خاشاک گذاشته و روى آن خاک‌رس ريخته و هموار مى‌کردند. بوته و خاشاک را به منظور نرمى و حالت فنرى کف گود مى‌ريختند و هر روز روى اين کف را پيش از آنکه ورزش آغاز شود با آب، گُل نَم مى‌زدند تا از آن غبار برنخيزد، اين عمل باعث مى‌شد تا رطوبت هوا بيشتر شود و چه بسا که باستانى‌کاران در سنين پيرى به پادرد مبتلا بشوند. امروزه ساختن چنين گودهائى از ميان رفته است و سطح گودها را با کف‌پوش‌هاى پلاستيکى هموار مى‌کنند. سراسر ديوارهٔ گود ساروج اندود شده و لبهٔ هزارهٔ آجرى آن‌را با چوب مى‌پوشانند تا اگر ورزشکاران هنگام ورزش به لب گود بخورند تن آنها زخمى نشود.


گود زورخانه محلى است که ورزشکاران در آن عمليات ورزش باستانى و کشتى پهلوانى را انجام مى‌دهند. از ديدگاه باستانى‌کاران گود محلى مقدس و جاى پاکان و نيکان است. چنانکه ورزشکاران وقتى وارد گود مى‌شوند حالت کسانى را دارند که با خلوص نيت به يک مکان مقدس وارد شده‌اند.


ورزشکاران ضمن عمليات ورزش باستانى دائماً با ذکر مذهبى و گفتار اخلاقى خود را مشغول مى‌نمايند. جاى شک و شبهه‌اى نيست بزرگترين گامى که نهاد زورخانه در جهت بقاى خود برداشته همان پاسدارى از آداب و سنن وابسته به آن است که هر يک از اين آداب و سنن کاربردى دارند و هيچ‌کدام خالى از علت نمى‌باشند.


در بالاى گود و گرداگرد آن غرفه‌هائى ساخته شده که جاى نشستن تماشاچيان و گذاشتن جامهٔ ورزشکاران و لنگ بستن و تنکه پوشيدن آنان است، يکى دو غرفه از اين غرفه‌ها نيز جايگاه افزارهاى ورزشى است.