کردستان

مراسم ازدواج و برگزارى جشن عروسى در استان کردستان با توجه به ويژگى‌هائى که ريشه در فرهنگ و ادب و سخن اين منطقه دارد از شيوه‌هاى متفاوتى با ديگر مناطق ايران برخوردار است.


اين شيوه‌ها گرچه در هريک از نقاط اين استان اشکال گوناگونى دارد اما در مجموع در نحوه برگزارى جشن عروس داراى وجه مشترکى مى‌باشد.


شهرت مراسم عروسى در استان کردستان بيشتر مربوط به شب‌نشينى‌هاى سنتى است که پيش از برگزارى جشن اصلى عروسى ترتيب داده مى‌شود.


اين شب‌نشينى‌ها تا چند سال قبل بسته به بضاعت مالى خانواده‌هاى عروس و داماد بين سه تا هفت شب ادامه داشت اما امروز به‌دلايلى که پرداختن به آن ضرورتى ندارد به يک الى دو شب محدود شده است.


مقدمات ازدواج پسران و دختران جوان با مجلس خواستگارى و گفتگو بر سر تعيين مهريه و خريد طلا و لباس توسط داماد براى عروس و تعيين تاريخ عقد و عروسى آغاز مى‌شود که در برخى مناطق روستائى اخذ شيربهاء توسط خانواده عروس نيز هنوز مرسوم است.


مسئله مهريه و شيربهاء در اين مناطق گاهى منجربه توافق در مورد گرفتن و دادن دختر بين دو خانواده مى‌شود به اين ترتيب که خانواده داماد تقبل مى‌کند در برابر عروس، دخترى را به‌عقد و ازدواج يکى از پسران خانواده عروس درآورند و به اين ترتيب بسيارى از مسائل مالى دوطرف حل مى‌شود.


اين شيوه در استان کردستان مشکلات اجتماعى عمده‌اى را به‌دنبال داشته و به‌همين دليل به‌تدريج در حال منسوخ شدن است.


در هر حال پس از طى اين مقدمات مراسمى با عنوان شيرينى‌خوران، برگزار مى‌شود که طى آن با اعلام نامزدى رسمى دختر و پسر خطبه عقد نيز بين آنان جارى مى‌شود و مراسم عروسى به زمان ديگرى موکول مى‌شود.


با نزديک شدن روز عروسى مجالس شب‌نشينى از سوى خانواده‌هاى دو طرف به‌طور جداگانه ترتيب مى‌يابد که در آن از کليه نزديکان دو خانواده دعوت به‌عمل مى‌آيد.


در گذشته‌اى نه چندان دور هم‌زمان با اين شب‌نشينى‌ها و يک شب قبل از روز عروسى مراسم حنابندان مرسوم بوده بدين ترتيب که دختران جوان دو خانواده و دوستان عروس در يک مجلس خصوصى شبانه به دست‌هاى خود و عروس حنا مى‌بستند که اين خود يک نوع آرايش دست‌ها نيز به‌شمار مى‌رفت اين مراسم امروز در شهرها منسوخ شده اما در نواحى روستائى همچنان پابرجا است و اهميتى خاص براى آن قائل هستند.


زنان و مردان و دختران و پسران کرد در مجالس شادى خصوصاً شب‌نشينى‌هائى که به‌مناسبت عروسى‌ها برپا مى‌شود با پوشيدن لباس‌هاى زيبا و تماشئى هماهنگ با نواى سازهاى محلى يک در ميان کنار هم قرار گرفته و درحالى‌که با گرفتن دو سر يک دستمال فاصله خود را حفظ مى‌کنند دايره‌وار به رقص محلى کردى که اصطلاحاً ”چوبي“ گفته مى‌شود و ريتم‌هاى گوناگونى دارد مى‌پردازند.


هدايت حلقه پايکوبى و عوض کردن حرکات رقص محلى را شخصى که در ابتداى همه در طرف راست قرار مى‌گيرد و دستمال بلندى را به شيوه خاصى هماهنگ با حرکات پا به گردش در مى‌آورد بر عهده دارد که در لهجه محلى ”سرچوبي“ ناميده مى‌شود.


سرچوبى با ادمه رقص به‌نوبت به ساير افراد واگذار مى‌شود و غالباً کسانى داوطلب سرچوبى مى‌شوند که از تبحر بيشترى نسبت به سايرين برخوردار باشند. هنگام اجراء رقص ديگر مهمانانى که نظاره‌گران هستند هريک به فراخور حال خود سرچوبى را شاباش مى‌کنند که معمولاً اين‌کار با سپردن مبالغى اسکناس به‌دست نوازندگان و چرخاندن آن بر سر و شانه سرچوبى انجام مى‌شود. زنان و مردانى که در اين پايکوبى کنار هم قرار مى‌گيرند قرابت نزديک با هم دارند و نسبت به يکديگر محرم هستند و به‌ندرت ديده مى‌شود که کسانى بدون داشتن محرميت وارد حلقه رقص شوند.


با پايان يافتن شب‌نشينى روز عروسى فرا مى‌رسد که در اين روز نيز ضمن ادامه رقص و پايکوبى و دادن ناهار به مهمانان نزديک عصر داماد در حالى‌که تعدادى از مهمانان خصوصاً دختران و پسران جوان وى را همراهى مى‌کنند، به‌طرف خانه عروس حرکت مى‌کنند و پس از صرف چاى و شيرينى و کسب اجازه از والدين عروس وى را به خانه داماد مى‌آورند و در اينجا شادى و نشاط حاضران به اوج خود مى‌رسد.


عروس و داماد پس از ورود به محل برگزارى مراسم وارد حلقه رقص شده و طبق يک سنت ديرينه هريک به نوبت سرچوبى را در دست مى‌گيرند و در حالى‌که جمع زيادى از دختران و پسران آنان را همراهى مى‌کنند دقايقى به آرامى به پايکوبى مى‌پردازند.


با رقص عروس و داماد، مبالغ هنگفتى از محل شاباش‌ها نصيب نوازندگان مى‌شود.


با پايان يافتن جشن عروسى و پس از گذشت يک هفته کليه دعوت‌شدگان دو طرف به استثناءِ مردان و پسران در منزل داماد جمع مى‌شوند و با برگزارى مراسم ديگرى که گستردگى مراسم شب‌نشينى و عروس را ندارد هداياى خود را که عمدتاً شامل پول نقد است به عروس و داماد مى‌دهند.


اين هدايا که در اصطلاح محلى ”هفته“ گفته مى‌شود با هدف کمک به تشکيل به زندگى جديد زوج‌هاى جوان و جبران هزينه‌هاى عروسى ارائه مى‌شود و هرکسى تلاش مى‌کند هديه او ارزشمندتر از هداياى سايرين باشد.

عروسى در تکاب

تکاب که در چند فرستگى کردستان واقع شده داراى عادات و رسوم قديمى است مثلاً اگر جوانى بخواهد زن بگيرد حتى‌المقدور بايد دخترى را که قبلاً تعريف آن‌را شنيده ببيند، به اين جهت به‌بهانه بردن آب به خانه دختر مى‌رود بعد از آنکه جوان دختر را ديد و پسنديد مادر و خواهر خود را براى خواستگارى مى‌فرستد. خانواده دختر بعد از اينکه به‌ميزان مالى جوان پى بردند راضى مى‌شوند او را به‌دامادى قبول کنند. بعد از اين تشريفات خانواده داماد موظف است مقدارى در حدود ۵۰ من آرد گندم و قدرى نخود و مقدار زيادى کشمش و مبلغى پول که در حدود ۱۵ الى ۱۰۰ تومان باشد به پدرِدختر بپردازد. بعد روزى را براى جشن انتخاب مى‌کنند، سپس براى دعوت مهمانان به جشن، خانواده دختر از کشمشى که از خانه داماد آمده است در بشقاب‌ها مى‌گذارد و براى آشنايان مى‌فرستد و بدين ترتيب عده زيادى براى شرکت در جشن دعوت مى‌شوند. روز جشن، عروس را در يک اتاقى قرار مى‌دهند و دست‌هاى او را تا مچ حنا مى‌بندند و ميهمانان را نيز در همين اتاق پذيرائى مى‌کنند، بعد يکى از زنان پير را که زن متمولى باشد انتخاب مى‌کنند. وظيفه اين پيرزن اين است که بشقاب‌ها را از همان کشمش که از خانواده داماد آمده پر کرده و به‌وسيله زن ديگرى در بين مهمانان توزيع کند.


در اين موقع هر شخصى که بشقاب را گرفت فوراً بايد بشقاب را خالى کرده و مبلغى به‌ميزان شأن و مقام او در توى آن بگذارد. سپس زنى که بشقاب را آورده است با صداى بلند که همه حاضرين بشنوند مى‌گويد: ”فلان خانم زن فلانى فلان مقدار در بشقاب گذاشتند خدا برکت دهد“. آنگاه عموم حاضرين در يک آن مى‌گويند ”خدا برکت دهد“ به اين ترتيب کشمش که به‌منزله شيرينى مجلس است در بين ميهمانان پخش شد و مبلغى از ميهمانان جهت مخارج عروسى جمع مى‌شود بعد از يکى دو روز عروس را به‌همراهى داماد به نزد ملاى ده برده و ملا هم صيغه عقد را جارى مى‌سازد. دوره نامزدى دختر ممکن است چندين ماه طول بکشد در اين مدت داماد اصلاً نمى‌تواند دختر را به‌طور وضوح در ميان پدر و مادر او ببيند. اگر چنين کارى در حضور آنان صورت گيرد داماد علاوه بر اينکه کتک مفصلى مى‌خورد ممکن است پدر و مادر دختر براى اينکه در حضور آنها چنين گستاخى روا داشته بساط عروسى را بر هم بزنند. فقط داماد مى‌تواند در نيمه‌هاى شب که پدر و مادرِدختر در خواب هستند از بام خانه، خود را به درون خانه دختر رسانده و عروس خود را ملاقات کند در اين ملاقات‌ها، داماد در خور شأن خود براى دختر هدايائى تقديم مى‌دارد.


موقعى‌که به شب عروسى يکى دو روز مانده عروس را به همراهى دسته موزيک که از يک تار و يک دايره تشکيل يافته به حمام مى‌برند. مدت اقامت عروس در حمام ممکن است از پنج ساعت بيشتر طول بکشد و در اين مدت هرقدر مى‌تواند به سر و دست‌ها و پاها حنا مى‌مالد. سپس عروس موقعى‌که مى‌خواهد به خانه برگردد يکى از خواهران کوچک وى موظف است پيشاپيش او تا در خانه برقصد. البته اين رقص با دسته نوازندگان محلى همراه است.


يک شب به عروسى مانده در خانه داماد جشنى موسوم به ”پشت حنا“ ترتيب مى‌دهند در اين جشن خانواده داماد کشمش را مابين ميهمانان به‌طورى که در منزل عروس پخش مى‌کردند قسمت مى‌کنند و مبلغى به همان طريق به‌دست مى‌آورند. صبح آن شب، جهيزيه‌هاى عروس را به خانه داماد انتقال مى‌دهند و صبح روزى که بايد عروس به خانه شوهر برود عموم ميهمانان که قبلاً دعوت شده‌اند حاضر مى‌شوند. بعد از مدتى رقص محلى چندين نفر با طبل از طرف خانواده داماد که براى بردن عروس آمده‌اند وارد مى‌شوند. سپس عروس را براى بردن آماده مى‌کنند. بعد عروس با تشريفات خاص به خانه داماد مى‌رود و داماد از بالاى بام مشتى پول و شيرينى به همراهى دو يا سه سيب به طرف عروس مى‌اندازد. بعد از آنکه عروس وارد خانه شد پنج انگشت خود را در ظرفى که شيره در آن ريخته‌اند فرو مى‌برد. بعد هريک از انگشتان را به ترتيب در دهان داماد، پدر و مادرِداماد و خواهر و برادرِداماد فرو مى‌برد. آنها نيز هريک انعامى براى عروسى مى‌دهند. سپس عروس را به‌دست داماد مى‌سپارند.