تناسب آب و هوائى با زندگى کوچ‌نشينى سبب شده که در اين استان، بخشى از جمعيت به دامدارى پرداخته و به ييلاق و قشلاق بپردازند، بخش شمالى و شمال‌شرقى خوزستان شامل مناطق شوش، مسجد سليمان، دزفول، شوشتر، ايذه تا محدوده باغ ملک و جانکى در شمال رامهرمز محل زندگى ييلاقى ايلات بختيارى و بخشى از ايلات لرستان و ايلام مى‌باشد.


علاوه بر ايلات مقيم، گروهى از ايلات استان کهکيلويه و بوير احمد در جنوب شرقى خوزستان و حوالى بهبهان، کوچ ييلاقى مى‌کنند و زمستان را در اين استان مى‌گذرانند.


علاوه بر عشاير مهمان، عشاير بومى در مناطق غربى استان از شمال به جنوب در مناطق موسيان، شوش، دشت آزادگان، باوي، بنى طرف، هنديجان، شادگان و اطراف آبادان و خرمشهر به‌سر مى‌برند.


جمعيت عشايرى اين استان اعم از عشاير مقيم و مهمان در ۱۳۶۶ در دوره ييلاقى بيش از ۴۰،۰۰۰ نفر و در دوره قشلاقى حدود ۱۹۰،۰۰۰ نفر بود.


بخشى از عشاير اين استان اعرابى هستند که در طول تاريخ و به مرور زمان از صحراى عربستان کوچيده و سال‌هاى دراز در خوزستان ماندگار شدند. قبايل بنى‌کعب، بنى‌طرف و بنى‌صالح از آن جمله هستند.


طايفه بنى‌صالح از يمن به ايران کوچيد و آنگاه در مناطق غرب اهواز و منطقه هويزه ماندگار کشت.


زبان عشاير بومى غربى و عشاير مهاجر استان که فصل زمستان را در مناطق قشلاقى خوزستان مى‌گذرانند به زبان و گويش خاص خود (لري) سخن مى‌گويند. محور اساى فعاليت و زندگى عشاير استان اعم از مقيم و مهمان دامدارى است و در ۱۳۶۶ جمعيت عشاير کوچنده قبايل عرب‌زبان خوزستان بيش از ۲۰۰۰ نفر بود.

توزيع جغرافيائى

در بين شهرستان‌هاى استان خوزستان، شهرستان آبادان فاقد جمعيت عشاير قشلاقى است. به بيانى ديگر اين شهرستان در دوره قشلاق خانوار عشاير کوچنده ندارد. شهرستان‌هاى رامهرمز، بهبهان و شوشتر در دوره ييلاقى عشاير ندارند. اين سه شهرستان به‌علت گرماى بيش از حد تابستان و فقدان مراتع و آب کافي، نمى‌تواند در تابستان پذيراى عشاير باشد. شهرستان انديمشک نيز با اينکه در دوره قشلاقى ۲۶۴۴ خانوار عشاير کوچنده را با جمعيتى برابر ۱۸،۳۱۵ نفر را پذيرا مى‌شود، در تابستان فقط ۱۷۳ خانوار با جمعيتى برابر ۱۱۴۹ نفر را در خود جاى مى‌دهد.


شهرستان اهواز به‌علت گرماى بيش از حد تابستان و نيز عدم وجود چراگاه‌هاى مناسب، فقط ۵۵ خانوار از قبايل عرب را پذيرا مى‌شود. در دوره قشلاق نيز فقط قبايل عرب در دشت اهواز دوره قشلاقى خود را در اين شهرستان مى‌گذرانند. در دوره ييلاقى قبايل عرب دام‌هاى خود را در اراضى کشاورزى و به‌خصوص اراضى زيرکشت غلات درو شده مى‌چرانند.


شهرستان‌هاى ايذه و مسجد سليمان و دزفول که در حد شمالى استان قرار دارند، وضعيت مناسبى را براى استقرار عشاى کوچنده در ييلاق و قشلاق فراهم مى‌کنند. در اين منطقه کوه‌هاى مرتفعى که ادامه کوه‌هاى زاگرس مبانى است، شمال منطقه را احاطه کرده است. اين رشته کوه‌ها اغلب از جنگل پوشيده شده و حد مرزى بين استان خوزستان و چهارمحال و بختيارى و لرستان و را طرفى استان کهگيلويه و بويراحمد را به‌وجود مى‌آورند که به‌وسيله رودهاى پرآبى چون کارون، دز و خرسان که از دره‌هاى عميق مى‌گذرند، از استان‌هاى ياد شده جدا مى‌شوند.


شهرستان ايذه قلمرو ييلاقى و قشلاقى ايل‌هاى بختيارى و بهمئى است، در حالى‌که شهرستان مسجد سليمان با دارا بودن مناطق کوهستانى جنگلى در شمال، مطلقاً در قلمرو ايل بختيارى قرار دارد.


شهرستان‌هاى دشت آزادگان در غرب استان خوزستان و در حد مرزى بين ايران و عراق و شهرستان بندر ماهشهر در جنوب استان و در ساحل خليج‌فارس يا دارا بودن دشت‌هاى وسيع، در قلمرو قبايل عرب قرار دارد. در دشت آزادگان قبايل بنى‌طرف و بنى‌صالح و دشت بندر ماهشر قبيله بنى‌کعب که از معروف‌ترين قبايل عرب به‌شمار مى‌روند، ييلاق و قشلاق مى‌کنند.