تغيير درصد اقوام در ناحيه‌اى خاص يا تراکم بيش از حد گروهى در ناحيه‌اى و به‌ويژه در نواحى مرزى موجب تغيير در نظام سياسى يا موجب وجود بحران‌هاى شديد سياسى يا جنگ‌ها در سطح داخلى يا بين‌المللى مى‌شود.


هرگونه تغيير و تحول جغرافيائى و جمعيتى در مسائل قومي، زبانى و مذهبي، از قبيل افزايش درصد جمعيت، تراکم يک گروه در يک ناحيه يا يک محله يا يک روستا، تراکم يک گروه هم‌زبان و هم‌نژاد در مرزهاى مشترک دو کشور همسايه، مسائل حاد و سياسى ايجاد مى‌کند.


در خراسان شمالى در سحطى حدود ۴۰،۰۰۰ کيلومتر مربع تقريباً تمامى گروه‌هاى قومى موجود در ايران زندگى مى‌کنند. حضور اين گروه‌ها علاوه بر ويژگى‌هاى فرهنگى و انسانى خصوصيات منحصربه‌فردى را به خراسان شمالى مى‌دهد.


- در کمتر نقطه‌اى از جهان در سطحى چنين کوچک به اين چنين مخلوطى از اقوام و زبان‌ها و لهجه‌هاى متفاوت برخورد مى‌کنيم.


- در حال حاضر اين اقوام با همهٔ تفاوت‌ها و ويژگى‌هاى قومى ـ زيبانى و فرهنگى او على‌رغم داشتن تاريخى آشفته و گاه خون‌آلود با هم به آرامش و مسالمت زندگى مى‌کنند. در کمتر نقطه‌اى از جهان حتى در کشورهاى اروپائى به ناحيه‌اى با اين چنين اختلاط قومى و زبانى که از چنين آرامشى برخوردار باشد برخورد مى‌کنيم.


- اين زندگى مسالمت‌آميز و درآميختگى قومى ـ فرهنگى در بين اقوام و زبان‌هاى مختلف در شمال خراسان ويژگى بزرگ انسانى اين ناحيه است.


گروه‌هاى قومى ـ زبانى چگونه به خراسان آمده‌اند. اين گروه‌ها را مى‌توان به طرق مختلف تقسيم‌بندى کرد که تقسيمات زير يکى از آنها است:


- برخى از مردم خراسان از قديم‌الايام و از قبل از اسلام در اين سرزمين ساکن بوده‌اند و در حقيقت مردمان بومى اين سرزمين هستند. اما عده‌اى نيز به دلايلى که در زير مى‌آيد در طول تاريخ در سده‌هاى گذشته يا حتى در قرن اخير و دهه‌هاى اخير از سيار نقاط ايران به خراسان آمده‌اند و هنوز اين مهاجرت به‌سوى خراسان ادامه دارد. گروه‌هاى فارس‌زبان بيشتر از اين دسته هستند.


- به‌علت آنکه خراسان شمالى دروازهٔ ايران به طرف آسياى مرکزى و سرزمين‌هاى ماوراءالنهر و ترکستان بوده، از مهاجمان و مسافران شرقى هر گروهى که به ايران حمله مى‌کرده با وارد ايران مى‌شده، بخشى از جمعيت خود را در اين سرزمين ساکن مى‌کرده است يا خود ساکن مى‌شده‌اند. انواع گروه‌هاى ترک، که وقتى به ريشه تاريخى آنها باز مى‌گرديم، برخى متعلق به دوره غزنويان، سلجوقيان، خوارزمشاهيان، ايلخانيان و تيموريان مى‌باشند از اين گروه هستند. بنابراين ريشهٔ عده‌اى از ترکان خراسان چون ترکان گرايلي، جانى قربانى و غيره مربوط به قبل از دوران صفويه هستند. در زمان صفويه و پس از آن نيز گروه‌هاى مختلف ترک، البته در ابعاد محدودتر، به خراسان کوچانده شده‌اند، که مثلاً برخى دهات شاهسونى از آن قبيل هستند.


- قبل از دورهٔ صفويه تعداد معدودى کرد در خراسان بوده‌اند ولى از زمان شاه اسماعيلى و شاه عباس است که شمار کردان در خراسان افزايش يافته است. شاه اسماعيل و شاه عباس عده‌اى از ايرانيان نواحى ديگر و به‌ويژه کردها را به شمال خراسان کوچانده‌اند. بنابراين امروزه در شمال خراسان به گروه‌هاى مختلف قومى و زبانى برخورد مى‌کنيم که پدران آنها يا از روى رغبت يا از روى اجبار به‌صورت گروهى و براى حفاظت از سرحدات شمالى به اين نواحى کوچانده شده‌اند، که بزرگ‌ترين گروه آنها کردها هستند. گروه‌هاى لر، شاهسون، برخى از على‌ميرزائى‌ها و ميش مست‌ها، بلوچ‌ها و عرب‌ها نيز از آن جمله هستند.


- چون در خراسان شمالى در طول قرن‌ها گروه‌هاى کوچ‌نشين و نيمه‌ کوچ‌نشين بومى يا مهاجر حضور فعال داشته‌اند و فعاليت‌هاى کوچ‌گرى از زمان صفويه و آمدن ايلات کرد اوج گرفته است، بخشى از عشاير در مسير ييلاق و قشلاق خود که گاه به ۴۰۰ کيلومتر مى‌رسد، در روستاهائى که قبلاً ساخته شده بود يا در روستاهائى که خود بنا کرده‌اند اسکان يافته‌اند. بدين ترتيب پراکندگى قومى در شمال خراسان گسترش بيشتر يافته است به‌طورى که در کانون‌هاى کرد زبان به ترک‌ها يا در اعماق کانون‌هاى ترکمن‌‌زبان به کردها و برعکس برخورد مى‌کنيم. مراتع سرسبز خراسان شمالى هميشه اقوام کوچ‌نشين و نيمه کوچ‌نشين جنوبى را به خود جلب مى‌کرده است و هنوز هم جلب مى‌کند. علت حضور بخشى از بلوچ‌ها، سيستانى‌ها، قاينى‌ها، تربتى‌ها و... همين سرسبزى مراتع است.


- جنگ‌ها و انقلابات داخلى و خارجى نيز موجب آن گرديده است که عده‌اى به خراسان کوچ کنند مثلاً جنگ‌هاى داخلى افغانستان در قرن گذشته موجب آن شده است که عده‌اى هزاره‌جات که هم‌اکنون بيشتر به بربرى مشهور هستند در خراسان ساکن شوند. برخى از اين افراد جذب شهرها يا روستاهاى موجود شدهظاند و برخى ديگر روستاهاى مستقلى را بنيان نهاده‌اند. جنگ‌هاى داخلى ايران و جنگ‌هاى ايران با عثمانى و کشورهاى هم‌جوار نيز موجب آن شده است تا عده‌اى از هم‌وطنان به سرزمين خراسان کوچ کنند. در جنگ‌ تحميلى عراق ضد ايران نيز تعدادى از خانوارهاى غرب کشور به‌خصوص از خوزستان به خراسان آمده‌اند که مسلماً عده‌اى از آنها هميشه در اين خطه خواهند ماند، هر چند که اين گروه‌ها بيشتر جذب شهرها شده‌اند و امکان يکسان سازى آنها با فرهنگ محلى بيشتر از کسانى است که در روستاها ساکن شده‌اند.


- عده‌اى از مالکين بزرگ به‌ويژه شاهزادگان قاجار براى آبادى املاک خود در خراسان رعاياى خويش را از ساير نقاط به خراسان شمالى کوچانده‌اند يا تشويق به آمدن کرده‌اند. بدين ترتيب گاه روستاهائى يا گروه‌هاى قومى و زبانى با لهجه‌هاى مختلف ايجاد شده است که در حال حاضر نيز اين گروه‌ها به اصالت خود وقوف کامل دارند. مثلاً در روستاى بزنگان که در اواخر قرن گذشته توسط يکى از شاهزادگان قاجار بنا شده است به افرادى از مرو، کرمان، گناباد، يزد، تربت حيدريه و هزاره‌جات برمى‌خوريم.


- وجود مرقد مبارک حضرت امام‌رضا (ع) در خراسان موجب شده است که عده‌اى از شيفتگان بارگاه ملک پاسبان على بن موسى‌الرضا (ع) از گوشه و کنار ايران و جهان جلاى وطن و ترک ديار کنند و در سرزمين خراسان رحل اقامت افکنند. برخى از اين افراد در شهر مقدس مشهد و عده‌اى زياد در روستاهاى اطراف مشهد مقيم شده‌اند که امروزه فرزندان آنها به‌صورت خانوادگى و گروهي، کانون‌هاى فرهنگى ويژه‌اى را تشکيل مى‌دهند.


- در برخى روستاها و شهرک‌ها و شهرهاى نوار مرزى ايران و ترکمنستان و به‌ويژه در مسير راه‌هاى کاروانى سابق، مثلاً کلات‌هاى نادري، درگز، باجگيران به گروه‌هاى مختلف قومى و به‌ويژه به ترک‌هاى آذرى برخورد مى‌کنيم. دليل اقامت اين گروه‌ها، به‌ويژه به ترک‌هاى آذرى در اين نقاط دوردست آن است که از ۱۸۸۴ ميلادى و کمى جلوتر از آن و تا جنگ جهانى اول راه بين آذربايجان و شهر مقدس مشهد نه از طريق راه‌هاى فعلى بلکه از طريق باکو، درياى مازندران و عشق‌آباد و باچگيران، يا درگز يا کلات نادرى و راه‌هاى فرعى ديگر بوده است عده‌اى از اين مسافران حضرت رضا (ع) که از آذربايجان بزرگ يا قفقاز مى‌آمده‌اند در اين مسيرها اقامت گزيده‌اند و هم‌اکنون درصدى از مردم را تشکيل مى‌دهند.


ترک‌هاى خراسان به دو گروه عمده تقسيم گرديده، گروه ترک‌هاى به‌ اصطلاح بومى معروف به ترک‌هاى قوچاني، درگزي، بچنوردى که قدمت اقامت آنها به چند قرن مى‌رسد و گروه ترک‌هاى آذرى که معمولاً حدود يک قرن و کمتر از آن است که در خراسان ساکن شده‌اند. اين دو گروه از نظر زبانى نيز با هم تفاوت دارند. البته لهجهٔ ترک‌هاى به اصطلاح مقيم نيز با هم تفاوت‌هائى دارد مثلاً لهجهٔ ترک‌هاى گرايلى و ترک‌هاى جانى قربانى با يکديگر تفاوت دارد. بنابراين اختلاط قومى ـ زبانى خراسان ريشه‌ها و تاريخى متفاوت دارد که متأسفانه جز در مورد کردها در ساير موارد مطالعات چندانى انجام نشده است. مثلاً برخى از بلوچ‌ها مثل بلوچ‌هاى رسولخانى سرخس در اواخر قرن گذشته جهت سرحددارى به خراسان آمده‌اند، يا برخى از اعراب ناحيهٔ سرخس از مناطق جنوبى خراسان مهاجرت کرده‌اند و برخى ديگر از قديم‌الايام در اين ديار ساکن بوده‌اند. با اندک تصرف از فصل‌نامه تحقيقات جغرافيائي.