ايل شاهسون نيز مثل ساير ايلات و عشاير ايران داراى تشکيلات اجتماعى و سياسى خاص مىباشند که نظام سنتى اين تشکيلات از بزرگترين واحد تا کوچکترين آن بدين شرح است:
ايل از تعدادى طايفه، هر طايفه از تعدادى تيره، هر تيره از تعدادى گويک و هر گويک از چند اوبه و هر اوبه از تعدادى خانوار تشکيل مىگرديد.
(ايل <--- طايفه <--- تيره <--- گوبک <--- اوبه <--- خانوار)
دو اتحاديه ايلى (ال) (طايفههاى مشکين شهر و اردبيل) ايل شاهسون را تشکيل مىدهد، در رأس هر يک، (البگي) از سوى دولت مرکزى حفظ نظم، وصول ماليات و تأمين افواج ايلى را به عهده داشت. اداره نمودن طايفه به عهدهٔ بگ (بيگ) بود که از طرف البگى انتخاب مىشد، (امروزه اکثر طايفههاى اردبيل تختهقاپو شدهاند) آنچه از آنان باقى مانده، همراه کوچنشينان مشکين شهر که بيش از ۳۰ طايفه هستند. کوچ مىکنند. پس از اصلاحات ارضى تقريباً آخرين مبانى قدرت ايلى از بين رفته است.
در گذشته هنگامىکه تسلط دولت مرکزى ضعيف مىشد، طايفههاى کوچکتر در لواى خان ايل ديگر متمرکز شده بخشى از ايل او مىشدند.
بعد از تيره نوبت به گويک مىرسد که هستهٔ مرکزى آنرا تشکيل مىدهد و گروه نسبتاً بزرگى است، گوبک معمولاً از ۲۰ تا ۳۰ خانوار که از ۳ تا ۶ پشت به نياى مشترکى مىرسند، تشکيل شده است. نام تيره معمولاً از همين نياى مشترک اشتقاق مىيابد. عناصر خارجى بيشتر بهصورت خويشان سببي، خدمتکاران و چوپانان اجير شده وارد تيره مىشوند. گاهى تيرههاى يک طايفه نيز مدعى تبار مشترکى هستند چنانکه در کتابهاى مختلف آوردهاند اين شاهسون در آغاز تشکيل ۳۲ طايفه بودهاند ولى به مرور زمان طايفههاى فرعى ديگرى از تجزيهٔ طايفههاى بزرگ يا توسعهٔ تيرهها بهدست آمده است.
طايفههاى شاهسون در دو ناحيهٔ عمده (اردبيل و مشکين شهر) زندگى مىکنند و از اينرو به دو گروه تقسيم مىشوند.