بىگمان، آرامگاه، بهجزء مسجد بيشتر از هر نوع معمارى در ايران در روزگار اسلام مورد توجه عام مىباشد، آرامگاه در نسج جامعه و فرهنگ ايرانى ريشه دوانده و کمتر شهرى در اين کشور است که سهمى از چنين بناهائى نداشته باشد. بهعلاوه صدها دهکده که در عرض و طول ايران قرار گرفته و هر يک داراى يک يا چند مسجد است و با وجود بر اين در شمار بناهاى عمومى صاحب امامزادهاى مخصوص به خود است که مورد احترام اهالى مىباشد. با احتمال بسيار زياد چنين ساختمانهائى مربوط به زمانى نامشخص است و هويّت فرد مدفون آن طورىکه در ميان عامه شهرت دارد بر چيزى اساسىتر از روايت محلى متکى نيست. با اين همه در نظر مردمى که به زيارت اين اماکن مقدسه مىروند يا به عادت و وظايف دينى ديگر مىپرازند، اصالت هويتى که مورد پندار عموم است بدون خدشه مىباشد و بدينگونه جاى چنين بنائى در زندگى مذهبى همه مردم بىچون و چرا است.
توجه کمترى به اشکال معمارى که در آرامگاههاى ايرانى سدههاى ميانه به خود گرفته مبذول گشته است. گذشته از هر چيز، تنوع اشکال که در اين نوع بنا در طول قرون حاصل گرديده با مقايسه مثلاً با مسجد يا کاروانسرا نسبتاً جزئى مىباشد.