قلاع، جمع قلعه، دژ، از آغاز خانه‌سازى انسان‌ها همواره با انديشه براى يافتن راه‌هاى گوناگون دفاع در برابر دشمنان و حيوانات وحشى همگام و همراه بوده است. از اين‌رو مساکن اوليه که به‌صورت خانه‌هاى منفرد بدون ديوار ساخته مى‌شد تدريجاً داراى ديوار شدند و رفته رفته هر چند خانه هم که در يک ناحيه به‌وجود مى‌آمد در ميان يک ديوار محاطى دفاعى محصور گرديد.


اين حصارها در ابتدا داراى يک معبر ورودى بودند اما اين معبر پس از سال‌هاى دراز تبديل به دروازه شد.


حصارهاى نخستين که در اطراف مناطق مسکونى کشيده مى‌شد فاقد برج‌هاى دفاعى در فواصل منظم يا غيرمنظم بودند تا به‌وسيله آنها بشود از ديوارها بهتر محافظت کرد.


در ايران، ايجاد مساکن گروهى حصاردار از سه هزار سال پيش از ميلاد مسيح با طرح‌ها و نقشه‌هاى مختلف آغاز شده است. نمونه اين‌گونه قلاع در بلوارآباد واقع در حاشيه دشت شمالى روستاى قره‌ضياءالدين آذربايجان به‌دست آمده و نقشه‌بردارى شده است.


اين قلعه که طرح اصلى آن به شکل مثلث است در داخل حصارى مستطيل شکل به ابعاد ۹۰x۶۵ متر قرار گرفته است.


حصار اصلى قلعه به پهناى سه متر بنا شده است و مصالح آن عبارت از سنگ‌هاى بزرگ نتراشيده در جلو و قلوه سنگ در قسمت‌هاى ميانى و عقب آن مى‌باشد که بدون ملاط آهکى روى‌هم‌رفته قرار گرفته‌اند. حصار نه در داخل و نه در خارج داراى برج‌هائى در فضاى داخلى تعداد زيادى خانه که سقف خانه و ديوارهاى آنها فرو ريخته‌اند هنوز هم قابل شناسائى هستند.


در مرحلهٔ دوم ساختماني، قسمت‌هاى شمال‌شرقي، شمال‌غربى ديوار دفاعى قلعه به خاطر حملاتى که ظاهراً از آن جهات به قلعه مى‌شده مستحکم‌تر ساخته شده است.


نمونه معمارى قلعه‌سازى هخامنشى هنوز هم در تخت جمشيد قابل شناسائى مى‌باشد زيرا تخت جمشيد علاوه بر آنکه کاخ مسکونى شاه بوده يک قلعه بسيار مستحکم نيز محسوب مى‌شده است.


قلعه‌هائى که در روزگار ساسانيان ساخته شده بود داراى برج‌هاى نيمه‌گرد جلوتر از ديوار دفاعى هستند و اين برج‌ها خيلى به‌هم نزديک ساخته شده‌اند. نزديک بودن برج‌ها به يکديگر علاوه‌بر آنکه قدرت دفاعى ساکنان قلعه را افزايش مى‌دهد بر زيبائى طرح بنا نيز مى‌افزايد.


قلعه‌هاى اوايل و اواسط دوره اسلامى در سرتاسر ايران پراکنده هستند و به‌طور کلى در کنار شاهراه‌هاى مواصلاتى ساخته شده‌اند. نمونه اين قلعه‌ها يک شبکه وسيع قلعه مربوط به اسماعيليه است که در جاهاى گوناگون ساخته شده.


بزرگ‌ترين و مستحکم‌ترين قلاع ايران به‌وسيله اسماعيليه ساخته شده و مهم‌ترين مرکز نظامى اسماعيليه روى کوه‌الموت از کوه‌هاى البرز ساخته شده است. استحکامات اين قلعه که در قرن ۱۱ تا ۱۳ ميلادى ساخته شده با اينکه به‌شدت ويران شده باز قابل رؤيت است ـ داخل قلعه سه مجموعه بنا وجود داشته که تنها از طريق حياط‌ها به‌هم ارتباط داشته‌اند.


طرح قلعه‌هاى اسماعيليه ظاهراً صرفاً به منظورهاى نظامى ساخته شده و از اين‌رو همه آنچه براى يک سربازخانه لازم است در آن وجود داشته است.


در اين قلعه حتى پناهگاه‌هاى مخفى براى ساکنان هنگام بروز خطر ايجاد شده است و از همه عوارض طبيعى کوه و صخره‌هاى آن براى ايجاد استحکامات دفاعى بيشتر، استفاده شده است.


درواز‌هاى قلعه مخصوصاً بسيار محکم ساخته شده و آب انبارها و انبارهاى زيادى که در آن وجود دارد قلعه را به‌صورت دژى تسخيرناپذير درآورده است.


در روزگاران صفويان در کنار درياى خزر يک قلعه با طرح هشت بر درِ شبه جزيرهٔ ميان‌کاله در گرگان ساخته شد. در روزگار قاجاريه به کمک اروپائيان براى تهران و خوى حصارهائى ساخته شد که اين دو شهر را به‌صورت قلعه درآورد.