گذر تاریخ
تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمتهای غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف کرد. مقارن این ایام دولتهائی در اطراف آذربایجان وجود داشت که از آن جمله میتوان به دولت آشور در شمال بینالنهرین، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام کادوسی در شرق و کاسیها در حوالی کوههای زاگرس اشاره کرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد کوچک (در مقابل ماد بزرگ) معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و کرمانشاه بود. بهعبارت دیگر ولایاتی که در قرون اولیه اسلای به ناحیه جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را دربرمیگرفت.
بعد از غلبه اسکندر مقدونی به ایران، سرداری بهنام آتورپات در آذربایگان ظهور کرد و از اشغال توسط یونانیان ممانعت بهعمل آورد. از آن به بعد این سرزمین بهنام آتورپاتکان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام نمود.
در طول دوره حکومت سلوکیها، ناحیه آتورپاتکان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسکندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زردشیان و تکیهگاه ایرانیت در مقابل یونانیت شد.
حکومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست کماکان استقلال خود را حفظ کند. سرانجام اردشیر بابکان مؤسس سلسله ساسانی بر حکمرانان آذربایجان استیلاء یافت. از این تاریخ این منطقه استقلال خود را از دست داد.
در دوره ساسانی معمولاً یکی از مرزبانان را به حکومت آذربایجان میگماردند. در اواخر آن دوره حکومت آذربایجان در دست خاندان فرخ هرمزد بود و پایتخت آن شیز یا گنزب نام داشت که مطابق با ویرانههای لیلان در جنوبشرقی دریاچه ارومیه گزارش شده است.
پس از فتح آذربایجان بهدست اعراب، قبایل عرب از بصره و کوفه و شام و یمن برای سکونت به آنجا روی آوردند و با خرید زمینهای وسیع، کشاورزی را گسترش داده و افراد بومی را رعیت خود ساختند. امری عرب برای حفظ زمینهای خود و احتمالاً برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان که به اسلام نگرویده بودند، باروهائی در اطراف املاک وسیع خود میکشیدند که بهتدریج داخل این باورها بهصورت شهرهای نسبتاً مهم درآمد.
در سال ۱۹۸ هجری که مأمون هنوز در خراسان بود و حسن بن سهل را به عراق فرستاده بود، عدهای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند. بابک خرمدین از ضعف خلافت مرکزی و دوری مأمون از بغداد استفاده کرد و قسمتها مهمی از شمالشرقی آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابک، سلطه دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.
سلسلههای ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان که از شرق ایران برخاستند و حکومتهای مستقلی تشکیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت که از سال ۲۰۵ هجری قمری (تأسیس سلسله طاهریان) شروع و تا سال ۴۲۹ هـ.ق (آغاز حکومت سلجوقیان) ادامه مییابد، حکومتهای محلی متعددی قدرت را در آذربایجان بهدست گرفتند. آخرین حکام مقتدر این ایالت، ساجیان (۳۱۷-۲۷۶ هـ.ق) بودند که آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام کردند. پس از سقوط ساجیان، سلسلههای محلی دیگری در آذربایجان به قدرت رسیدند که روادیان از آن جمله بودند. در دوران حکومت ساجیان (بنیساج) و حکومت بعد از آن حکمرانانی در قسمت شمالی رود ارس به حکام آذربایجان خراج میدادند که از معروفترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شکی، حکام گرجستان، روادیان و حکام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) ترکان غز به فرماندهی سلجوقیان، نخست با دستههای کوچک و سپس به تعداد بیشتر، آذربایجان را به تصرف درآوردند. در نتیجه اهالی ایرانی و نواحی مجاور ماوراء قفقاز، حکومت ترکان را گردن گذاشتند.
در ۵۳۱ هجری (۱۱۳۶ میلادی) آذربایجان به دست اتابک ایلدگز (الدگوز) افتاد که تا حمله کمدوام جلالالدین خوارزمشاه (۳۱-۱۲۲۵ م، ۲۸-۶۲۲ هـ.ق) وی و اولادش بر آذربایجان حکومت کردند.
با حمله مغولان و ورود هلاکوخان ایلخان (۱۲۵۶ م، ۶۵۴ هـ.ق)، آذربایجان مرکز شاهنشاهی بزرگی شد که از آموی تا شام امتداد داشت.
پس از ضعف ایلخانان مغو، در آذربایجان امرای مستقل حکومت یافتند. از آن جمله میتوان به جلایریان، چوپانیان و ترکمانان اشاره کرد که در قسمتی از این منطقه حکامی مستقل شدند.
پس از تصرف آذربایجان بهدست شاه اسماعیل اول صفوی (۱۵۰۲ م، ۹۰۷ هـ.ق) آذربایجان سنگرگاه اصلی و مرکز عمده گردآوری قوای نظامی برای شاهان صفوی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگهای خونینی میان سپاهیان ایران و عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود درآوردند.
پس از سقوط دولت صفویه، در دورهای که ایران عملاً میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند، ولی دیری نپائید که نادرشاه آن را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری کرد.
کریمخان زند در سال ۱۱۷۵ هجری (۱۷۵۵ میلادی) آذربایجان را از دست خانهای محلی که پس از مرگ پادشاه قیام کرده بودند، باز پس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر برآوردند، تا اینکه آغامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۵ هجری (۱۷۸۵ میلادی) موفق شد که آذربایجان را کاملاً مطیع کند.
پس از ۱۲۸۴ شمسی (۱۹۰۵، م - ۱۳۲۵ هـ) مردم آذربایجان سهم مؤثری در انقلاب مشروطیت ایران داشتند. پس از تهران، تبریز دارای مهمترین نقش در پیروزی انقلاب مشروطیت بود که قسمت غربی آذربایجان را نیز به نوعی تحتتأثیر قرار داده بود. با اشغال آذربایجان از طرف روسها، آثار انقلاب مشروطیت در آن موقتاً از میان رفت. این هجوم با همپیمانی دولت انگلیس به بهانه حفاظت از اقلیتهای خارجی مقیم آذربایجان (بهویژه تبریز) در سال ۱۹۰۸ میلادی (۱۲۸۷. ش - ۱۳۲۸. هـ) انجام گرفت.
با آغاز جنگ اول جهانی آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت. پس از انقلاب اکتبر روسیه (۱۹۱۷ میلادی) روسها آذربایجان را تخلیه کردند و ترکان عثمانی در تبریز حکومتی دستنشانده مستقر ساختند. پس از شکست آلمان و متحدش عثمانی (در جنگ اول جهانی) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسیها افتاد.
رضاخان در سال ۱۳۰۰ شمسی دوباره حکومت ایران را برقرار کرد. به دنبال شروع جنگ دوم جهانی در سال ۱۳۲۰ شمسی نیروهای شوروی وار ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در آغاز ماه مه ۱۹۴۶ میلادی، (اردیبهشت ۱۳۲۵) به دنبال طرح مسئله آذربایجان (حکومت داخلی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشهوری) در سازمان ملل متحد که به نخستین شکاف رسمی بین متفقین منجر شد، آذربایجان را تخلیه کردند.
با شروع انقلاب اسلامی مردم قهرمان آذربایجان فداکاریها و دلاوریهای بینظیری در راه پیروزی از خود نشان دادند.
وجه تسمیه
آذربایجان در دوره هخامنشیان و قبل از آن کشور ماد نامیده میشد و مهمترین ایالت کشور بهشمار میرفت. استرابون جغرافیدان یونانی معتقد است که سرداری بهنام آتروپات از سرزمین ماد برخاست و نگذاشت سرزمین بهدست یونانیان بیفتد. از این جهت این سرزمین بهنام او آتروپاتکان خوانده شد. بعدها بهنام آذربادگان و بعد از اسلام به آذربایجان تغییر نام داد.
مشاهیر و مفاخر
عاشیقهای معاصر آذربایجان مالک گنجینههای عظیم هنر و ادبیات هستند. عاشیقهای معاصر این استان عبارتند از عاشیق یوسف مسیحی، دهقان، حیدر، حمید، درویش، اصلان و اکبر جنون.