تپه چشمه على
تپه و محوطه باستانى چشمه على مجاور شهر رى و در کنار چشمهاى به همين نام، نزديک ابنبابويه قرار دارد. در سالهاى ۳و۱۹۱۲ - ۱۹۲۵ ميلادى ژاک دومورگان باستانشناس فرانسوي، کاوشهايى در منطقه انجام داد. از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۶ ميلادى هيئتى از باستانشناسان موزه هنرهاى زيباى بوستون و موزه دانشگاه فيلادلفيا به سرپرستى دکتر اريک فردريک اشميت اين ناحيه را با دقت بيشتر مطالعه نمود. در اين محوطه اشيا و آثارى از دوره ماقبل تاريخ (هزارههاى پنجم و چهارم قبل از ميلاد) و ادوار تاريخى (ساسانى و پارتي) و دورههاى اسلامى به دست آمد.
تپه شغالى، پيشوا
اين تپه در پاييز سال ۱۳۷۰ شمسى به وسيله هيأت ايرانى مورد کاوش علمى قرار گرفت. براساس يادداشتهاى احمد تهرانى مقدم سرپرست هيئت کاوش اين منطقه، تپه شغالي در دامنه شمال غربى تپههاى طبيعى شهر پيشوا واقع شده و تراسى با وسعت کم دارد. اين نقطه با توجه به اهميت سوقالجيشى و نزديکى به رودخانه جاجرود، در اواخر هزاره ششم پيش از ميلاد محل استقرار اقوام پيش از تاريخ بود. عناصر معمارى در تپه شغالي خشت خام و چينه بود و گاهى توأمان از هر دو استفاده مىشد.
اشياى سفالى در لايههاى عميقتر، دستساز و داراى رنگ گوجهاى با نقوش هندسى سياه رنگ بود. با توجه به يافتههاى مختلف در لايههاى تمدنى تپه شغالي، سبک و نوع تزيينات اشياى سفالي، فرم و ساخت ظروف، مواد تشکيلدهنده آنها و پوشش سفالينهها نشان مىدهد اين مکان در اواخر هزاره ششم قبل از ميلاد براى زيست انتخاب شده و تا هزاره سوم قبل از ميلاد چند دوره استقرارى دارد. سفال اين تپه در عميقترين لايه با تمدن چشمه علي رى و در لايههاى بعدى با سفال فرهنگ سيلک II و سيلک III و همچنين با حصار I دامغان قابل مقايسه است.
قره تپه
اين تپه توسط برتون براون انگليسى به مدت ۱۰ روز مورد کاوش قرار گرفت و آثارى مربوط به هزارههاى ششم و پنجم قبل از ميلاد در آن شناسايى شد. آنچه به دست آمد طبق گزارش ميرعابدين کابلي، دقيقاً مشابه آن چيزى بود که در سيلک II، چشمه على ري، موشلان، تپه اسماعيلآباد و اين اواخر قرهتپه قمرود کشف شده بود.
تپه ميل
ژاک دومورگان در محلى موسوم به تپه ميل در دروازه کيلومترى جنوب شرقى بقعه شاه عبدالعظيم و در روستاى قلعه نو يک بناى مستحکم را مورد مطالعه و بررسى قرار داد و گمان برد که اين بنا آتشگاه بهرام گور بوده است. بناى مزبور که بر بالاى يک تپه وسيع قرار دارد مرکب از ايوان، چهار ديوار طاقدار و دو راهروى موازى و پلکان مرتفع شرقى است که به يک راهرو که اطراف آن را حجرههايى در برگرفتهاند، منتهى مىشود. انتهاى راهرو به يک راهروى کمعرض ديگر که زير هسته اصلى بنا امتداد يافته متصل است. بنا داراى يک ايوان است و پشت ايوان بقاياى چهار ديوار طاقدار همراه دو راهرو موازى که در فواصل معين به يکديگر راه دارند به چشم مىخورد. اين بنا با سنگ و ساروج و خشت و گل شکل گرفته و از نظر قدمت به دوره ساسانى متعلق است. به نظر لويى واندنبرگ در اين بنا گچبرىهايى يافت شده است که مجالس شکار بهرام گور را که آهويى را هدف قرار داده نشان مىدهد.