زبان

زبان اصلى مردم تهران و استان تهران، فارسى است. اما در بعضى نقاط زبان‌هاى محلى نيز ديده مى‌شود که در مجموع از لهجه‌هاى فارسى محسوب مى‌شوند. به طور کلى زبان و گويش‌هاى ديگرى مانند آذري، گيلکي، لري، مازندرانى و ... نيز به دليل مهاجرت‌ها به آن افزوده شده است. براساس سرشمارى ۱۳۶۵ در حدود ۱/۹۸ درصد از جمعيت استان به زبان فارسى تکلم مى‌‌کنند که اين نسبت در نقاط شهرى ۳/۹۸ و در نقاط روستايى ۸/۹۶ درصد است.در زير به بعضى از گويش‌ها و لهجه‌هاى منطقه اشاره مى‌شود.

اشتهارد و کرج

اهالى اشتهارد خود را از طايفه تات يا ترک مى‌دانند. تات‌ها به گويش محلى و ترک‌ها به گونه‌اى از ترک آذرى تکلم مى‌کنند. مردم برخى روستاها مانند پلنگ‌آباد و جار به هر دو زبان سخن مى‌گويند.

تهران و رى

ساکنان تهران قديم قبل از پايتخت شدن مانند روستانشينان کنونى شميران و آبادى‌هاى مجاور سخن مى‌گفتند. اما شهر تهران لهجه خود را از دست داد و لهجه فعلى آن ترکيبى از انواع لهجه‌هاى ايرانى است. زبان محله چال‌ميدان در محاوره، لحن و الفاظ خاصى داشت که به غنى‌سازى فر هنگ عامه کمک مى‌کرد. اين لحن هنوز در گوشه کنار اين محله به گوش مى‌رسد. در زبان محاوره‌اى تهران طبقات اجتماعى نقش مهمى داشته‌اند و هر قشرى لحن و زبان خاص خود را داشته است.

دماوند

گويش منطقه دماوند را مى‌توان در شمار گويش‌هاى اصيل ايرانى قرار داد. لهجه اين منطقه به دو دسته تقسيم مى‌شود: تاتى و لهجه‌ها و گويش‌هاى غير تاتي.

شميران (قصران)

زبان عمومى قصران لهجه‌اى از زبان باستانى پهلوى رازى است، ولى در لهجه ميگون، شهرستانک، لالون، زاگون، روته، گرمابدر، شمشک و دربندسر، لهجه مازندارنى غلبه دارد.

رباط کريم

چند دسته گويش در اين منطقه به چشم مى‌خورد: ترکى شاهسون در روستاهاى منجيل‌آباد، آلارد، انجم‌آباد و ... گويش فارسى در رباط کريم، سلطان‌آباد، اکبرآباد، سبزدشت، حصارک و ... نقاط چندزبانه (ترکي، لري، تاتي، فارسى و...)

شهريار

در شهريار و نقاط روستايى آن به گويش‌هاى ترکي، لري، کردي، فارسى و ... تکلم مى‌شود. برخى نقاط ترک زبانند و خود را از اعقاب شاهسون‌هاى آذربايجان مى‌دانند.

ورامين

چند گويش در اين منطقه وجود دارد. از جمله ايل هداوند که به لرى تکلم مى‌کنند.

مذهب

منطقه تاريخى رى به علت موقعيت خاص جغرافيايي، محل برخورد انديشه‌ها و عقايد و باورهاى گوناگون مذهبى بوده است، زيرا با قرار داشتن در مسير جاده ابريشم که شرقى‌ترين تا غربى‌ترين نقطه جهان آن روزگار را به هم پيوند مى‌داد، هر نوع ديانتى از اين ديار گذر مى‌کرد و در نتيجه، ناآشنايى و بيگانگى پديد نمى‌آمد.


آثار پيدا شده از عهد قديم در رى و پهنه تهران بزرگ و نيز نوشته‌هاى مورخان گذشته نشان‌دهندهٔ اعتقادات مزداپرستى و زردشتى‌گرى ساکنان منطقه و آداب و رسوم رايج در ميان آنها است. يهوديان بسيارى به دليل اجتماعى و اقتصادى و نيز به سبب قرار گرفتن رى در مسير راه ابريشم در اين شهر سکونت داشته و دارى کنيسه‌ها و محلات و دکان‌هاى خاص خود بودند. همچنين نشانه‌هايى از سکونت مسيحيان و به احتمال نسطوريان در منطقه موجود است.


با ظهور اسلام و فتح رى در سال ۲۲ هـ.ق اندک‌اندک مردم منطقه به ديانت اسلام گرايش يافتند و از همان آغاز با پيدايش فرق و مذاهب گوناگون در اسلام، شيعه و سنى در کنار هم زندگى کرده‌اند.


براساس سرشمارى سال ۱۳۶۵ بيشتر جمعيت استان تهران ۲۰/۹۸ درصد را مسلمانان تشکيل داده‌اند که اين نسبت در نقاط شهرى ۱/۹۸ و نقاط روستايى ۵/۹۹ درصد است.