استان سمنان را تا پيش از تقسيمات جديد کشورى ايالت قومس (کومش) مىگفتند که شامل نواحى سمنان، دامغان، شاهرود، بسطام، ولايت جندق و بيابانک بود. بعضى از جغرافىدانان عرب، شهر خوار (گرمسار) را نيز جزء ايالت قومس بهحساب آوردهاند.
سمنان از ديرباز يکى از شهرهاى چهاردهمين تاريخى ورن (ورنه) از تقسيمات شانزدهگانهٔ اوستائى در دوران باستان بوده است. برخى دانشمندان ايالت مزبور را گيلان مىدانستهاند داعىالاسلام درترجمهٔ ونديداد اوستائى و آندرهآس خاورشناس آلماني) ولى قدر مسلم اين است که ورن يا ورنه متشکل از صفحات جنوبى البرز و خوار، شامل سمنان، دامغان، خوار، دماوند، فيروزکوه، شهميرزاد، لاسگراده نمک، آهوان، قوشه، ويمه و نقاط کوهستانى مازندران بوده است.
در تمام دورهٔ حکومت مادها و هخامنشيان کومينه يا کوميشان (قومس بعد از اسلام) جزء ايالت بزرگ پارت يا پرتو بهشمار مىرفت. در اين دوره سمنان شهر سر حدى ايالتهاى پارت و ماد محسوب مىشد. بههمين علت برخى از مورخان، زمانى اين شهر را جزء ماد و گاهى جزء پارت بهحساب آوردهاند. از وقايع مهم مربوط به نواحى پارت (خراسان و سمنان فعلي) در دورهٔ هخامنشيان مىتواند به جنگهاى کوروش کوروش در اين ايالت اشاره کرد.
در آغاز قرن هفتم ميلادى در زندگى سياسى اجتماعى ايران آتش تضادهاى داخلى بيشتر شد و مبارزهاى که به خاطر قدرت و حکومت ميان دستههاى گوناگون اعيان درگرفت موجب ضعف ايران گرديد.
در همين دوران آخرين پادشاه ساسانى يعنى يزدگرد سوم کاملاً به مبارزه عليه قواى اعراب که به ايران حمله کرده بودند سرگرم بودند اين مبارزه که تا سال ۶۵۱ ميلادى ادامه داشت با فتح کامل ايران بهدست اعراب خاتمه پذيرفت. بدينترتيب در جنگ نهاوند ايران موجوديت سياسى خود را از دست داد و اعراب بر سراسر ايران مسلط شدند.
از فعاليت سلسلهٔ طاهريان در سمنان اطلاع زيادى در دست نيست فقط در تواريخ از عبداللهبنطاهر ياد مىکند که پس از دستگيرى مازيار، به طبرستان و قومس رفت و در آنجا مازياربنقارن را به حضور آوردند و چون از استرداد نامههاى افشين اسروشنى خوددارى کرد به دستور عبدالله وى را به بغداد فرستاد.
در سال ۳۲۹ ماکان پسر کاکى يکى از سرداران معروف ناحيهٔ قومس يا کومش بر ضدّ دولت سامانيان و آلزيار قيام کرد و پس از جنگهاى متعدد با ابوعلى چغانى فرماندهٔ اعزامى امير نصر سامانى در جنگ اسحقآباد کشته شد و بلاد قومس (سمنان، دامغان و بسطام) به تصرف سامانيان درآمد.
در سال ۴۲۰ هجرى سلطان مسعود غزنوي، غزنين را به قصد تسخير شهرهاى مرکزى ايران را ترک نمود و به سوى قومس و رى رهسپار گرديد وى پس از چند روز توقف در قومس و ملاقات با شيخ ابوالحسن خرقانى عارف مشهور ايران از طريق شهرهاى بسطام، دامغان و سمنان به رى رفت و پس از منقرض کردن حکومت ديلميان عدهٔ زيادى را به جرم بد دينى شيعه بودن کشت و بزرگان ديلم را به دار آويخت. پس از مرگ سلطان محمود پسر او سلطان مسعود از اصفهان به رى آمد و روز بعد از طريق سمنان - بسطام عازم غزنين گرديد. در اواخر سلطنت اين پادشاه، خراسان بهويژه ايالت کومش مورد تاخت و تاز ترکان غز واقع است. تهاجم قوم وحشى مغول بهمنظور انتقام گرفتن از عمل زشت سلطان خوارزمشاه، بهدنبال قتلعام تجار مغولى بهوسيلهٔ حاکم اقرار از بزرگترين وقايع مهم تاريخ ايران است. عطاملک جوينى دربارهٔ حملهٔ مغول به شهرهاى قومس چنين نوشته است: هنگامى که سبتاى سردار سپاه اعزامى چنگيز جهت تسخير شهرهاى مرکزى ايران در تعاقب سلطان محمد خوارزمشاه به دامغان رسيد مهتران اين شهر به گنبدان دژ (گردکوه) پناه بردند ولى مردم شهر به ايلى رضا نداد. شب هنگامى بيرون آمدند و بر در حصار کوشش کردند و از هر دو جانب معدودى چند کشته شدند سپاه ويرانگر و خونخوار مغول از دامغان به شمال رفتند، در سمنان بسيار خلق بکشتند و در خوار و رى همچنين ، و اين بهعلت مقاومت شديد مردم سمنان در مقابل خونخواران مغول بوده است.
در اواخر دورهٔ تيموريان ولايت سمنان و فيروزکوه و خوار در تصرف شخصى به نام حسين کياى چلاوى پسر اسکندر شيخى بود که قلعهٔ فيروزکوه را مرکز حکومت خود قرار داده و از آنجا فيروزکوه، خوار، سمنان و سنگسر را اداره مىکرده است. پس از ظهور و استقرار حکومت، صفويان شاه اسماعيل صفوى به سرکوبى گردنکشان ولايتها پرداخت از جمله حکام ولايات ايران حاکم مزبور را که در قلعهٔ مستحکم فيروزکوه مقام داشت، بهعلت مقاومت دستگير کرد و افراد قلعه را از دم تيغ گذراند.
پس از مرگ نادر در سال ۱۱۶۰ هـ.ق محمدحسنخان فرزند فتحعلىخان قاجار ولايات خزر و کومش و تهران، رى و آذربايجان را تسخير کرد. کريمخان زند که قادر به مقابله نبود کوشيد با دادن رشوه سپاهيان او را متفرق سازد و در اين کاز نيز توفيق يافت. در سال ۱۱۷۲ هجرى با کشته شدن محمدحسنخان قاجار، کريمخان، آقامحمدخان فرزند وى را با خود به شيراز برد و با دختر او نيز ازدواج کرد. کريمخان زند وکيلالرعايا مدت ۲۹ سال سلطنت کرد اما در اين مدت شهرهاى سمنان، دامغان، شاهرود و بسطام را همچنان در اختيار خانوادهٔ قاجار قرار داد. بعد از مرگ خان زند آقامحمدخان شيراز را ترک گفت و به طرف کومش حرکت نمود و با همکارى عدهٔ زيادى از افراد قبيلهٔ خود توانست ولايت کومش را بهدست آورد.
حکمرانانى که در دوران قاجار بر سرزمين کومش حکومت کردند بيشتر از دربار قاجاريه بودند بههمين جهت بهجز چند تن حکام عادل مثل ميرزا بهمن بهاءالدوله و انوشيروان ميرزا ضياءالدوله و ... بقيه با اتکاء به دربار قاجار ظلم و ستم را به حدى رساندند که دانشمندان و شاعران معروفى مانند يغماى جندقي، حاج سيدحسن حسنى شريعت پناهى و ... به تهران و شهرهاى ديگر عزيمت کردند.
از وقايع مهم دوران پهلوى مربوط به سمنان سفر رضاخان به سمنان است که در اواخر سلطنت وى در سال ۱۳۱۷ صورت گرفت. از جمله اقدامات وى در سمنان احداث راهآهن تهران - مشهد که سمنان يکى از ايستگاههاى آن است مىباشد.