کهن‌ترين سند دربارهٔ نام قزوين نوشتهٔ قداثر بن جود است که در نيمهٔ دوم سدهٔ سوم هـ.ق مى‌زيست. نام قزوين به فارسى کشوين خوانده مى‌شد. کتاب فتوح‌البلدان نيز آن را کشوين ياد مى‌کند. حمدالله مستوفى مورّخ پرآوازهٔ قرن هشتم هـ.ق نيز از اين شهر، تحت عنوان کش‌وين نام مى‌برد که بعدها عرب‌ها آن را معرّب کرده و قزوين ناميده‌اند. مورّخين غربى نام قزوين را مأخوذ از کاسپين مى‌دانند. از نظر لغوى اين نام ترکيبى از دو جزء است: وين بر وزن سين (برهان قاطع دهخدا) به معنى درخت، باغ و به ويژه انگور سياه است. ولى دربارهٔ جزء نخست آن معنى روشنى وجود ندارد.


از دکتر دبير سياقى به نقل از استاد علّامه دهخدا نيز اشاراتى رفته است. به نقل از ايشان، قزوين در اصل کزوين و مرکب از کِزو به معناى پسته و ين به معناى شهر -شهر پسته- بوده و بعدها معرّب شده و به قزوين تبديل گشته است.


امام رافعى در کتاب التدوين، علاوه بر حديث‌هاى مختلفى که دربارهٔ قزوين ذکر کرده، به روايتى از حضرت رسول (ص) اشاره مى‌کند که در آن حضرت، قزوين را باب‌الجنه ناميده‌اند. رشيدى در کتاب جامع‌التواريخ خود، از قزوين با لقب باب‌الجنه ياد مى‌کند. در کتاب تاريخ گيلان، ضمن شرح سفر سلطان ابوسعيد به قزوين، از اين شهر با نام باب‌الجنه سخن رفته و صاحب کتاب وفيات‌الاعيان نيز در صفحهٔ ۶۲ از قزوين به نام مدينهٔ مبارک قزوين ياد کرده است.


در دوران صفويه که قزوين به پايتختى برگزيده شد، لقب دارالسلطنه قزوين را به خود گرفت. اين لقب در دوران قاجار نيز باقى ماند و در اکثر فرمان‌هاى پادشاهان قاجار اين عنوان ديده مى‌شود. قزوين را در عهد باستان شاذشابور مى‌ناميدند.