استان قزوين بدليل استقرار فرقه اسماعيليه در منطقهٔ الموت داراى قلاع بسيارى است که در لابهلاى رشتهکوههاى البرز قرار گرفتهاند. تاکنون بيست و سه قلعه در منطقهٔ الموت شناسايى شده است.
قلعهٔ الموت
قلعهٔ الموت در شمال غربى استان قزوين و در نزديکى روستاى گازرخان قرار دارد. شهرت اين قلعه به خاطر حسن صباح مروّج مذهب اسماعيليه در دورهٔ سلجوقى است. حسن صباح پس از رانده شدن از دربار ملکشاه سلجوقي، براى فراگيرى اصول مذهب اسماعيليه نزد فاطميان مصر رفت و در مدت کوتاهى به داعى کبير ملقّب شد. او پس از بازگشت، سرتاسر ايران را جهت پيدا کردن مقرى براى فعاليتهاى خود زير پا نهاد و در نهايت الموت را بعنوان مکانى براى فعاليتهاى خود انتخاب کرد.
حمدالله مستوفي در بيان واژهٔ الموت مىگويد: ˝آن قلعه را در اوّل الهآموت گفتهاند به معناى آشيانه عقاب که بچگان را بر او آموزش کردي. به مرور الموت شد ̏. اگرچه در مورد سال ساخت اين قلعه ميان مورخان اختلاف نظر است؛ اما بايد آن را متعلق به اوايل دورهٔ اسلامى دانست. حسن صباح در سال ۴۸۲ هـ.ق اين قلعه را تصرف و بهاى آن را که معادل هزار يا سه هزار دينار طلا بود، به حاکم رانده شدهٔ آن پرداخت. اين قلعه در سال ۶۵۴ هـ.ق به تصرف هولاکوخان مغول در آمد. با تصرف اين قلعه و به آتش کشيده شدن کتابخانهٔ نفيس آن، اين قلعه از رونق افتاد و به زندان و تبعيدگاه تبديل شد.
پس از گذشتن از اين تونل، برج جنوبى قلعه و ديوار جنوب غربى آن که روى شيب تختهسنگ ساخته شده، نمايان مىشود. اين ديوار مشرف بر دشت وسيع گازرخان است و از درهٔ الموترود نيز قابل ديدن است. ضلع جنوب شرقى قلعه در اين قسمت واقع شده و چون تنها راه رسيدن به قلعه از اين سمت است، اين ضلع داراى استحکامات بيشترى است. در اين ضلع، شکاف بزرگى قرار دارد و راه باريکى آن را قطع مىکند. اين راه صعبالعبور به اتاق نگهبانى که در دل سنگ کنده شده، منتهى مىشود. در مدخل اين اين اتاق، حوضى سنگى به شکل استوانه و به قطر تقريبى يک و نيم متر قرار دارد و هميشه پر از آب است. همچنين اين قلعه داراى آبانبار و حوضى ديگر است که راه رسيدن به آنها، بسيار دشوار است.
بدليل حوادث طبيعى و غيرطبيعي، آثار به جاى مانده از اين قلعه بسيار اندک است. سازمان ميراث فرهنگى کشور براى رسيدن به به اطلاعات بيشتر دربارهٔ اين قلعهٔ تاريخي، به حفارى علمى در اين منطقه مشغول است.
قلعهٔ لمبسر
قلعهٔ لمبسر بالاى کوه وسيع و مسطحى قرار دارد و بدليل وجود رودهاى اطراف، در دامنههاى غربي، شرقى و جنوبى از ساير رشتهکوههاى اطراف جدا مانده است. از اين رو، اين قلعه حتى از دژ الموت نيز مستحکمتر بوده است؛ چرا که از طرفى از سه جهت داراى پرتگاههاى مخوف و غيرقابل نفوذ بود و از طرف ديگر وسعت زياد آن، اجازهٔ کشت به اهالى آن را داده بود، در نتيجه امکان محاصره و تصرف آن بسيار دشوار به نظر مىرسيد. اين قلعه با ابعادى در حدود ۴۸۰ متر در جهت شمالي-جنوبى و ۱۹۰ متر در جهت شرقي-غربى دارد. در قسمتى از سمت شرقى آن، ديوارى عظيم بنا کرده بودند که حدود ده متر ارتفاع داشت و هماکنون بخشهايى از باروى آن باقى مانده است.
در ساير قسمتهاى اين قلعه، بدليل عدم نفوذپذيرى طبيعي، برج و بارويى کوتاه ساخته بودند. از استحکامات شمالى قلعه که تنها راه نفوذ و دسترسى به آن بود، اثر بر جاى نمانده است. اما با توجه به آثار باقى مانده، اين بخش مسلماً داراى دروازه و برج و باروهاى عظيم بوده است. براى ساخت استحکامات اين قلعه از مصالح سنگ با ملات ساروج و ساروج يکپارچه استفاده شده است.
آب قلعه از نينهرود که در فاصلهٔ دو فرسنگى آن قرار دارد، تأمين و توسط آبراههاى که در دل سنگ حفر شده بود، در چندين آبانبار ذخيره مىشد.
همچنين در پايين ديوارهٔ شرقى قلعه، راهروى سرپوشيدهاى به عرض نود و پنج سانتىمتر قرار داشت که با پلههاى ناهموار، ارتفاع صد و نود مترى قلعه تا سطح رودخانه را به هم مرتبط مىکرد. قلعه لمبسر يکى از قلعههاى بزرگ و قابل توجه دفاعى است.