در گوشهٔ غرب اين دشت که امروز آبادى‌ها و مزارع کوچک متعددى در آن پراکنده است، خرابه‌هاى ويرانى‌ به نام ”کلگه‌زار“ وجود دارد که همهٔ آثار شهر ”به‌کواذ“ يا به ”ازآمد کواذ“ يا ”به‌گواد“ در اين محل و در زير خاک و تپه‌ها و بنيادهاى ساختمان‌هاى اين منطقه قرار دارد. و با ديدن ويرانه‌هاى بى‌شمارى که از شمال و شرق روستاى آبلش تا جنوب مزارع کلگه‌زار و تا نواحى سوجوشير به چشم مى‌خورند، مى‌توان قبول کرد که شهرى با مساحتى در حدود دست کم ۵×۴ کيلومتر و وسعتى حداقل بيست کيلومترمربع در اين گوشه از جهان روزى به نام ”به‌گواذ“ يا با دقت بيشتر ”به ازآمدگواذ“ آبادان بوده است و مرکز تجارتى و کشاورزى و به‌خصوص مرکز يا حداقل جاى شعبه بزرگى از کليساى مسيحى ريواردشير بوده و مدرس و معبد و مقر کشيشان مسيحى معروفى بوده که نمايندگان و اسقف‌هاى آنان از اين شهر به جزيرهٔ سيلان و سرانديب و هندوستان اعزام مى‌شده‌اند و کليساهاى هندوستان و سيلان را زير نظر داشته‌اند.


آقاى پروفسور هاينس‌گاوبه در کتاب نفيس ارجان و کهگيلويه نوشته است:


”... در اينکه ويرانه‌هاى ارجان در شمال شهر بهبهان قرار داد شکى نيست، طبرى مى‌نويسد که اين شهر قبل از اين نام، دو نام داشته است، رام قباد و بيرام قباد.


حمزهٔ اصفهانى نام فارسى زيبائى را ذکر کرده است که در منابع بعدى ايرانى هم بسيار يافت مى‌شود به‌ازآمدکواد.


دينورى شهرى را به نام ابرقباد نام مى‌برد که بايد بين فارس و خوزستان بوده باشد وى تاريخ ايجاد اين شهر را درست مانند طبرى تعريف مى‌کند اما ارجان را با شهرى در عراق به نام ابرقباد اشتباه مى‌کند.


همهٔ نام‌هاى باستانى ارجان، کواد، قباد را هم به همراه دارند. در زمان اين پادشاه يعنى قباد اول ساسانى (۵۳۱-۴۹۹، ۴۹۸- ۴۸۸، ۴۸۴ ميلادى به سلطنت رسيد) شهر و ناحيهٔ ارجان بنيان‌گذارى شده است.


اين پادشاه در مرحلهٔ سوم سلطنت خود به شمال بين‌النهرين لشکر کشيد و شهر آمد يعنى ديار بکر را به سال ۵۰۲ ميلادى تسخير کرد و هشتاد هزار نفر را اسير نمود و به اسرار فرمان داد که در مرز فارس و اهواز شهرى به نام ارجان بنا کنند.


ثعالبى نيز در مورد ايجاد ارجان همين نظر را دارد ولى در ارتباط با دورهٔ سلطنت شاپور اول (۲۷۲-۲۴۱ ميلادي) وى در سال ۲۵۷ ميلادى والرين (قيصر روم ۲۶۰-۲۵۳ ميلادي) را به اسارت گرفت و به او فرمان داد که براى جبران خساراتى که لشکريان او به ايران وارد کرده‌اند، سد شادروان تستر (شوشتر)، شهر قديمى مدائن (تيسفون) جندى‌شاپور، پل ارجان و پل دجيل را در راه فارس بنا و يا تعمير نمايند. اين تعريف ثعالبى قابل قبول به‌نظر مى‌رسد زيرا مجسمه‌اى از دوران ساسانيان در نزديک ارجان به‌دست آمده که سالم هم بوده است. اين مجسمه از محلى به‌دست آمده که امروز پل دختر ناميده مى‌شود و ويرانه‌هاى آن پلى است نزديک بقعهٔ امام رضا. اگر زمانى را که ثعالبى ذکر مى‌کند، از نظر تاريخى درست باشد، بايستى پيش از بناى شهر کواديک محل مسکونى در اين نقطه يا در نزديکى‌هاى ارجان وجود داشته باشد تا بتوان پهلوى هم قرار گرفتن نام ارجان و به‌ازآمدکواد را روشن و توجيه کند.


شايد ارجان بخشى از يک شهر باستانى يا نام ناحيه‌اى بوده که اين شهر يا منطقهٔ قبل از قباد اول وجود داشته است.


پس بايد قبول کرد که ناحيهٔ معتبر و حاصلخيز ارگان در آغاز طلوع دولت ساسانى وجود داشته و ساختهٔ قباد ساسانى نيست. اما قباد آن را براى امر سياسى يا نظامى يا بازرگانى يا اقامت يا امور ديگر برگزيده و به آبادانى آن کوشيده است“.


آثار جلگهٔ تشون (شهر به‌گواد) عبارتند از: آثار کيکاوس فيلگه، آسياب ليلى و مجنون، اولش، سرجوشير، کلگه‌زار، آثار کليساى به‌گواد.