بند بالارود (دزفول)
بر رودخانهٔ دزفول که قسمتى از رود دز يا ديز يا آبديز است، در محلى معروف به بند بالارود، در شمال غرب دزفول آثار بندى و سدى باقى است که هنوز آثار سه ديوار در جبههٔ جنوبى و دو غرفه بر روى ديوار بدنهٔ اصلى و دو دهنهٔ اصلى و يک طاق فرو ريخته باقى مانده که به لهجهٔ مردم دزفول اسيو آى گلهگه بالائي خوانده مىشود. به معنى آسيابهاى گلهگه بالا.
بقاياى بند يا پلى که در ضلع شرقى رودخانهٔ دز در اين نقطه باقى ماندهاند شامل يک طاق بزرگ و دو طاق کوچک که پايههاى آن در داخل آب رودخانه است و دو طاق کوچک که چنين بهنظر مىرسد که در پايهٔ بند يا پل قرار داشتهاند، سه رديف پايههائى که در امتداد رودخانه و در قسمت جنوبى ديده مىشود با ملاطى از گچ و خاکستر و دو رديف آجر که تکرار مىشود و قسمتهائى از سنگ ساخته شدهاند. در منتهىاليه سمت شرق ديوارهاى عمود بر رودخانه با سنگ تراشيده ساخته شدهاند، و هرچه به وسط رودخانه نزديکتر مىشود بر مقدار آجرى که در بنا بهکار رفته افزوده مىگردد. اين اثر بىشک بازمانده از دوران ساسانى است.
بناى ديگر بند بالارود اسيوگلهگه پائيني مىباشد. که به فاصلهٔ حدود سيصد متر از بند بالارود در همان سمت رودخانه قرار دارد.
اسيو آى رعنا
در غرب شهر دزفول در کنار رودخانهٔ دز، بعد از آسيو آىگلهگه، درست چسبيده به پهنهاى که اکنون پل جديد آهنين و سيمانى دزفول ساخته شده است و در محل معروف به رعنا مىباشد.
بند و پل والرين (بند ميزان) (شوشتر)
تأسيسات بند ميزان شامل بند يا سد سنگى است با دريچههائى از قطعات بزرگ سنگ خارا که بهوسيلهٔ ميلههاى آهنى تقويت گرديده و جهت عبور آب از يک سر تا کنار ديگر رودخانه ساخته شده است. در بالاى بند هم پلى داراى چهل و يک طاق بنا کردهاند و چنانکه شرح آن خواهد آمد اين بند سابقاً بند ميزان نام داشت و همچنين پل قيصر، بنابراين فرض که امپراتور والرين آن را ساخته بود، بهطورىکه از مصالح ساختمانى که در آن بهکار رفته و سبکهاى متفاوتى که در ساختن طاقها ديده مىشود اين پل ظاهراً چندينبار تجديد بنا و تعمير شده است.
فرش روى پل که بيست و يک پا پهنا دارد، در سابق از قلوهسنگ بود و پل را هم به جاى آنکه مستقيم ساخته باشند به طرز بسيار باشکوه و بىترتيب پيچ و خم دارد و جمع طول آن حدود ۵۲۱ متر (۵۷۰ يارد) است. از شهر بهوسيلهٔ دروازهٔ جديدى که با کاشىهاى شفاف زينت يافته است به اين پل مىرسند که دو ستون نيز طرفين آن را مستحکم نموده، بند و پل هر دو را در سال ۱۲۶۴ شمسى سيلابى بسيار قوى به کلى برد ولى اين تنها سرگذشت ناگوار آن محل نبوده است.
در سال ۱۱۸۹ شمسى اين بند بعد از چهار سال کار بهوسيلهٔ محمدعلى ميرزا تعمير يافت و باز در سال ۱۲۱۱ شمسى بهواسطهٔ طغيان آب خراب شد.
قبل از سال ۱۲۲۰ شمسى نيز پل مجدداً تعمير ولى بار ديگر در بهار سال ۱۲۲۱ شمسى پل آسيب ديد.
پل شادروان (شوشتر)
پل شادروان يا پل شاپورى در چشمانداز بند ميزان به حدود سيصد مترى آن و در غرب بند ميزان واقع است. به موازات پل سيمانى جديدى که در اول جادهٔ دزفول در غرب شهر شوشتر قرار دارد، آثار شانزده دهانهٔ آبرو پل با طاق باقىمانده و هشت دهانه بدون طاق و چندين طاق کوچک طرفين طاق بزرگ و دو ديوار شمالى جنوبى که بهصورت مورب بدنهٔ اصلى پل را متقاطع بودهاند و هشت دهانه پل کوچک که در ضلع شمالى باقى است و چند دهانه بدون طاق باقىماندهٔ شادروان است که امروز در شمال غرب شهر شوشتر قرار دارند. عرض پى پايههاى پل هفت متر و عرض دهانهٔ آبرو پل هشت متر و ارتفاع از کف رودخانه تا تاج پل حدود ده متر است.
مصالح ساختمانى پل، سنگ رودخانه و سنگ قلوه و ملاط گچ کهنه و از نوع مصالح ساختمانى بندهاى معروف به آسيوآى رعنا در دزفول بر روى بستر رودخانهٔ دز است.
در بازوى جنوبى شادروان آثار يک اتاقک کوچک و يک نيم ستون مربع مستطيل که يک ضلع آن باقىمانده و از سنگتراشهاى بهکار رفته در برج کلاهفرنگى است، جلب توجه مىکند. ممکن است اين اتاقک و اين نيم ستون بازماندهٔ تأسيساتى باشد که براى محافظت و مراقبت پل شادروان يا آب نهر داريان که از زير آن مىگذرد، يا نظارت به آب رود چهاردانگه بوده باشد.
پل قديمى دزفول
پل دزفول دو منطقهٔ غربى و شرقى دزفول را به هم متصل مىسازد و در حقيقت رابط راه دزفول - انديمشک مىباشد، بر پايههاى پل قديمى ساسانى بنا شده است. و به روزگار عضدالدوله ديلمى و به دوران صفويه و در عصر قاجار نيز تعمير و ترميم گرديده است. اکنون پل داراى چهارده دهانهٔ بزرگ مىباشد که آبرو رودخانه است و در بين هر دو دهانهٔ بزرگ يک طاقنماى کوچک که بر سطح پايه جسمى قرار گرفته و بهوسيلهٔ پلهکانى به سطح بستر رودخانه راه دارد، ساخته شده و به اين ترتيب دوازده طاقنما در بين طاقهاى اصلى پل قرار گرفتهاند.
پل رودخانهٔ کرخه
در جادهٔ دهلران، مقابل پاسگاه ژاندارمرى کرخه، در شمال پل آهنين جديد، آثار يک دهانه و يک پايهٔ قطور پى پل عظيم سنگى با ملاط گچ و تختهسنگهاى تراشيده و چند قسمت ديوار مانند که طاق پل بر روى پى بوده است وجود دارد که اکنون به پل قديم کرخه، پل نادرى و پى پل يا پاى پل ناميده مىشود.
نکتهٔ جالب توجه در اين ويرانه، آثار باقىماندهٔ آن است که بدنهٔ شمالى پىهاى حمال بهصورت آبخور کشتى هرمىشکل ساخته شده و درست مانند دماغهها و بدنههاى آثار پل بندهاى ساسانى دزفول مىباشد.
اهميت تاريخى اين پل بهخصوص از جهت ارتباط غيرقابل ترديدى است که با آثار ايوان کرخه داشته است و گمان مىرود محلى براى تأسيسات ارتباطى منطقهٔ شمالى و سرچشمههاى رود کرخه با ايوان کرخه بوده است. چه آب تأسيسات ايوان کرخه و مزارع وسيع آن بهوسيلهٔ رودخانهٔ کرخه تأمين مىشده است. بهعلاوه از رودخانهٔ کرخه و نفوذ آب آن و آبزائى دوبارهٔ آن بعضى از شاخههاى رودخانه شاوور را بهوجود مىآورده است.
بند برج عيار
از بقعهٔ مقام على قريب پانزده پله به پائين و از آنجا تا لب رودخانهٔ گرگر که بيش از ده قدم به طرف شرق فاصله ندارد آثار بند برج عيار آغاز مىشود. اين بند که زمانى سد و پل عبورى بوده است اکنون به بند صابکش نيز مشهور شده، زيرا تا صد سال قبل صائبيان در جوار آن ساکن بودند. اين بند که بايد گفت شامل سه قسمت است دو قسمت آن به محاذى رودخانهٔ گرگر در دو طرف رودخانه هر کدام ۱۵۰ متر است، آثار آن باقى مىباشد و براى انحراف آب از آن استفاده مىشد و چنين بهنظر مىرسد که در شرق رودخانه آثار آسيابهائى نيز وجود داشته و قسمت سوم اين بند از شرق به غرب مىباشد و به رأس قسمت اول و دوم متصل است و در وسط رودخانه يک قسمت از آن باقىمانده و پى آن که از سنگ خارا است در اثر شستن زمين و کف رودخانه از آب نمايان شده و پى آن شبيه پى بند ماهىبازان (خداآفرين) در جوار شهر دستووا مىباشد، اين بند از سنگهاى قوى ساخته شده است.
گويا زنى اين بند را از ذخيره طلاآلاتى که در برج عيار خود داشته است پس از خرابى از نو ساخته و آبادان کرده است و برج عيار ظرفى بوده که در آن طلا و جواهر نگهدارى مىکردهاند.