آثار دوره ساسانيان در نقش رستم شامل نقشبرجستههاى چندگانه است. اين آثار عبارتند از :
نخستين نقش
رو به روى نقش رستم، در برابر پلکان ورودي، قسمتى وجود دارد که در دوره ساسانى حجارى شد اما نقوشى بر روى آن حک نشده است. درازاى اين محل ۱۰ متر و ارتفاع آن ۵ متر است و حدود دو متر بالاتر از سطح فعلى حجارى شده است. به نظر مىرسد که اين اثر متعلق به اواخر دوره ساسانى باشد و قصد داشتند حوادث مهم دوره ساسانى را بر آن نقش کنند. عمق اين فضا نسبت به ساير آثار ساسانى بيشتر است و ترديدى وجود ندارد که حفاظت بيشتر از اين طرح مطرح بود.
کتيبهاى ۲۰ سطرى در قسمتى از اين فضا حک شده بود که مالک زمينهاى کشاورزى اطراف نقش رستم، نحوه تقسيم آب را در آن مشخص کرده است. اين کتيبه به زبان فارسى و بسيار جديد و فاقد ارزش تاريخى است.
دومين نقش
پس از اولين حجاري، در سمت غرب، دومين نقش تاجگذارى نرسى (۳۴۰-۲۹۴ م) نشان داده شده است.
پشت سر پادشاه، وزير اعظم ايستاده و انگشت سبابه دست راست خود را به رسم آن دوران، براى احترام در برابر پادشاه نگاه داشته است. آناهيتا به صورت زنى در سمت راست حجارى شده که داراى لباس بلند با کمر بلند و گردنبند مرواريد است. موهاى مجعد او بر فراز تاج قرار دارد.
بين نرسى و آناهيتا کودکى ايستاده که احتمال دارد وليعهد يعنى هرمز دوّم باشد. صورت اين کودک آسيب ديده است.
سومين نقش
در اين نقش برجسته بهرام دوم (۲۹۸-۲۷۶ م.) در حال نبرد است و سوار بر اسب، چهار نعل با نيزه به سوى دشمن حمله مىکند. نيزه دشمن شکسته است. پارچه زين اسب با لگام در اطراف گردن اسب و يک تيردان بلند نيز نزديک پاى راست شاه بسته شده است. اسب بهرام يک سرباز رومى را که در صحنه جنگ به خاک افتاده، با پا لگدکوب مىکند.
اين نقش دو صحنه را مجسم مىکند که با خطى برجسته از هم تميز داده مىشود. پشت سر بهرام يک سرباز ايرانى پرچمى را به اهتزاز درآورده است. يک قطعه چوب به صورت افقى در بالاى پرچم به وسيله سه گوي، يکى در وسط و دو گوى ديگر در انتهاى چوب مشاهده مىشود. دو قطعه پارچه ابريشمى از قسمت فوقانى پرچم آويزان است. اين نشان، فرمان حمله بود.
چهارمين نقش
اين نقش، شاپور اول را نشان مىدهد که والرين امپراتور روم را شکست داده است. اين پيروزى در سال ۲۶۳ م رخ داد.
امپراتور والرين دستها را براى پوزش در برابر شاپور بالا نگهداشته و در برابر وى زانو زده است. شکوه وى با لباس، زينتآلات، افسار و زين اسب، گردنبند، دستبند و تاج شاهى و آرايش موهاى وى که حالت غرور آن مشخص است، نشانگر مهارت حجاران ساسانى است.
در پشت سر شاپور، کرتير حضور دارد که انگشت دست وى به حالت احترام نشان داده شده است. پشت سر شاپور کتيبهاى نقر شده که ادامه کتيبه کعبه زرتشت است.
پنجمين نقش
زير آرامگاه اردشير اول دو نقش وجود دارد: نقش بالايي، آذر نرسه يا شاپور ذوالاکتاف، تقريباً محو شده است. نقش زيرين هرمز دوّم است و صحنه پيروزى اين پادشاه را بر دشمن نشان مىدهد.
در اين نقش برجسته هرمز دوم با اسب چهارنعل بر دشمن خود که رومى است، تاخته و اسب را سرنگون کرده است. در اين نقش دشمن رومى داراى ريش بريده است و کلاه خود بر سر دارد.
تيردان بلندى در کنار پاى راست پادشاه ديده مىشود و اسب وى به نحو جالبى با زينتآلات پشمى و گمپاله تزيين شده است. دم اسب به شکل گمپاله در پشت تزيين شده گره خورده است.پشت سر پادشاه يک شاهزاده ساسانى يا يکى از بزرگان حضور دارد که پرچم ساسانى را به اهتزاز در آورده است.
ششمين نقش
زير آرامگاه داريوش دوم و روبهروى کعبه زرتشت، نقشى که احتمالاً از شاپور دوم (۳۷۹-۳۰۹ م) در اندازه ۶/۷ و بلنداى سه متر وجود دارد. در اين نقش، سوارى که داراى تاج است، نيزه خود را بر گردن دشمن فرو کرده و هر دو زره به تن دارند.
هفتمين نقش
اين نقش به دو دوره متفاوت تعلق دارد؛ يکى دوره ايلامى مربوط به ۷۰۰ سال پيش از ميلاد که در صفحات پيش آمد و ديگرى نقش بهرام دوم (۲۹۴-۲۷۴م) که روى نقش ايلامى حک شده است.
در اين نقش پادشاه در حالى که شمشيرى را به نشانه قدرت با دو دست گرفته، در ميان اعضاى خانواده سلطنتى ايستاده است. تاج پادشاه با بال عقاب به نشانه ربةالنوع پيروزى تزيين شده است.
در سمت چپ بهرام دوم، چهرهٔ سه شخصيت در حالى که به بهرام مىنگرند، نقش شده است. نخستين فرد از سمت راست يک شاهزاده است و دو نقش ديگر کلاههايى با سر گاو و پلنگ دارند که احتمال دارد ملکه و شاهزادگان باشند. برخى اظهارنظر کردهاند که اين نقش، نقش آناهيتا است.سمت راست پادشاه بزرگانى حضور دارند که انگشت دست خود را در برابر پادشاه به حالت احترام نگاه داشتهاند.
هشتمين نقش
در اين نقش، تاجگذارى اردشير (۲۳۹-۲۲۴م.) تصوير شده است. در اين جا اردشير و اهورامزدا بر دو اسب کوچک سوارند و اردشير در حال گرفتن حلقه قدرت يا اورنگ پادشاهى از اهورامزدا است و اردوان پنجم پادشاه اشکانى را زير پاى اسب خود لگدکوب مىکند. اهورامزدا نيز اهريمن را که دو مار از پيشانى او بيرون آمده، لگدکوب مىکند. در اين نقش اردشير با اهورامزدا، برابر است.
روى سينههاى اسب اردشير بابکان و اهورامزدا دو کتيبه هر يک به سه زبان يوناني، پهلوى اشکانى و ساسانى حک شده است.
ترجمهٔ متن فارسى ميانه که بر سينه اسب اردشير حک شده چنين است:اين است پيکر مزداپرست، خداوندگار اردشير، شاهان شاه ايران را که چهر از ايزدان دارد، فرزند خدايگان پاپکشاه.
متنى که بر سينهٔ اسب اهورامزدا حجارى شده، به فارسى چنين ترجمه مىشود: اين پيکر از ايزد اهورامزدا است.
پشت سر شاه يکى از سرداران بزرگ ايران به صورت نيم رخ با نشان غنچه گل روى کلاهش در حالى که با دست راست مگسپرانى را بالاى سر اردشير گرفته، به طرز باشکوهى حجارى شده است.