بند فسا

اين بند در ۱۴ کيلومترى غربى فسا و در دامنه کوه، براى جمع‌آورى و نگه‌دارى آب سرازير شده از ارتفاعات ساخته شده است. به نظر مى‌رسد بند فسا از آثار دوره ساسانى يا اوايل اسلامى باشد.


ديواره سد تقريباً در يک خط مستقيم و در دو بخش شرقى و غربى قرار گرفته و دو قسمت آن با يک برآمدگى طبيعى به هم مى‌پيوندد. طول ديواره غربى ۱۰۱ و طول ديواره شرقى بيش از ۶۷ متر است. ضخامت ديواره غربى نيز در رأس حدود ۶ متر است و در بخش‌هاى پايين‌تر به ۳۰/۷ متر مى‌رسد. ارتفاع اين بخش از ديواره که به طور متوسط ۵ تا ۶ متر است، در اصل بيش از ۱۲ متر بود. ديواره غربى در قسمت پايين‌رود يا زير آب داراى دو جرز پشتيبان است که بخش اصلى آنها تخريب شده است.



بخش اصلى آب، از شکاف ديواره غربى و از ميان اين دو جرز جارى است و به نظر مى‌رسد که در اصل، دريچه خروجى آب نيز از همين محل بوده است. مصالح مورد استفاده در ديواره، تخته سنگ‌هاى بزرگ و کوچک و ملات آهکى مستحکم است.

بند فيض‌آباد

اين بند در ۵۰ کيلومترى شرق شيراز و نزديک روستاى فيض‌آباد، روى رودخانه کُر قرار دارد. بناى اوّليه بند فيض‌آباد به دوره آل‌بويه تعلق دارد و بعدها به دست تعمير و تجديد سپرده شده است.


اين بند که گويا در قديم قصار ناميده مى‌شد، توسط اتابک چاولي در اوايل قرن ششم بازسازى شد. بند فيض‌آباد چون ديگر سدها، ديوار‌ه‌اى در مقابل جريان رودخانه نبود؛ بلکه آب رودخانه را به نقشه و تمهيدات خاصى به دو بخش تقسيم مى‌کرد و علاوه بر انتقال آب به زمين‌هاى اطراف، از آب رودخانه براى راه‌اندازى آسياب‌ها نيز استفاده مى‌شد. هرچند رويه ديواره بند تخريب شده، اما ديواره از ماندگارى خوبى برخوردار است.


در گذشته در کناره سد بيش از ۲۰ آسياب آبى وجود داشت که امروزه تنها بقاياى تعدادى از آنها هويدا است.

سد قطب‌آباد

اين بند در ۳۰ کيلومترى جهرم، در مسير کاروان‌رو شيراز-جهرم و لار-بندرعباس واقع شده و ظاهراً از آثار دوره صفويه است.


ديواره بند، از صخره شيب‌دار يک کناره، به صخره شيب‌دار کنارهٔ ديگر کشيده شده تا آب‌هاى سرازير شده از اين صخره‌ها در پشت آن جمع شود. به نظر مى‌رسد اين ديواره تنها براى حفاظت جاده کاروان‌رو در مقابل سيلاب‌هاى فصلى ساخته شده باشد.

سد گمپو

اين سد در جنوب منطقه لارستان، در شمال بخش بيرم و ۵ کيلومترى جنوب شرقى آبادى محمد زينا، در تنگه‌اى معروف به گُولى گُمپو واقع شده است. در مورد تاريخ بناى سد اطلاع دقيقى در دست نيست؛ ليکن با توجه به آثار باستانى بر جاى مانده در منطقه، به نظر مى‌رسد از ساخته‌هاى دوره ساسانى باشد.


سد گمپو روى رودخانهٔ فصلى بنا شده و آب حاصل از بارش باران که از ارتفاعات بر دامنه‌ها سرازير مى‌شود، بعد از گذشتن از تنگه گمپو، وارد دشت مى‌شود. سد گمپو در دهانه تنگ اين تنگه و براى جمع‌آورى و استفاده بهينه از آب ساخته شده است.


ديواره سد در نما با سنگ‌هاى تراشيده به اشکال منظم و با استفاده از ملات آهکي-بدون استفاده از بست‌هاى فلزي- ودر ميانه، با قطعات سنگ لاشه و قلوه و ملات آهکى يا ساروج ساخته شده است. ديواره سد در اصل با لايه‌اى از ملات ساروج مرغوب به ضخامت دو سانتى‌متر اندود مى‌شد که امروزه قطعاتى از اين اندود باقى‌مانده است.

سدهاى هخامنشى قادرآباد

بقاياى دو سد که به فاصله يک کيلومترى از يکديگر ساخته شده‌اند، در شش کيلومترى شمال شرقى قادرآباد -از توابع شهرستان خرم‌بيد- بر بستر رودخانه پلوار در دره ديدگان واقع شده و از نوع سدهاى خاکى دوره هخامنشى است.


ديواره خاکى سد اول به طول ۲۲۵ متر و پهناى پايينى ۳۵ متر و ارتفاع حدود ۸ متر، در دره‌اى قرار گرفته و امروزه ۴۰ متر از طول آن به دليل جريان رودخانه و احداث جاده از بين رفته است.


سد شمال غرب به سمت جنوب شرق احداث شده و آبگير آن در شمال شرق قرار دارد. در ضلع جنوب شرقى سد، بقاياى ديواره‌اى از سنگ‌هاى بزرگ مکعب شکل ديده مى‌شود که شيوه ساخت آن به آثار دوره هخامنشى شباهت دارد. ظاهراً بقايا، قسمتى از کانال آب‌گذرى بود که آب سد را به خارج انتقال مى‌داد.


سد ديگر قادرآباد در دره ديگرى به موازات دره قبلى قرار گرفته است و ديواره آن ۲۳۰ متر طول و ۵۰ متر ضخامت در پايين دارد. ارتفاع کنونى سد حدود ۷ تا ۸ متر است، و نشانه‌اى از ارتفاع اصلى آن بر جاى نيست. هر دو سد داراى برآمدگى‌هاى است که کارکرد آنها هنوز مشخص نيست.


با توجه به مقطع سدهاى قادرآباد مى‌توان به ساخت و مصالح مشترک آنها -على رغم اختلاف در ابعاد- پى برد. هر دو سد داراى روکش سنگى و يک لايه عايق رسى است.


در کنار سد دوّم، قطعاتى از سنگ‌هاى تراشيده کشف شده که از جايگاه اصلى خود جابه‌جا شده‌اند. با توجه به شيوه تراش و کنده‌کارى و نيز استفاده از بست‌هاى دم چلچله‌اى در اتصال آنها به يکديگر، مى‌توان آنها را به دوره هخامنشى منسوب کرد. بين قطعات يافت شده، مواردى وجود داشته که با توجه به اشکال و نوع تراش به نظر مى‌رسد که احتمالاً اجزاى دريچه کشويى و خروجى سد باشند.