اولين مهاجرين(Bantu) بانتوها زامبیا چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی بانتو به گروه بزرگى از اقوام آفريقائى اطلاق مىگردد که داراى زبان مشترک بودند. واژه نتو (Ntu ) به معنى انسان است و بانتو جمع اين اسم و به مفهوم انسانها يا مردم مىباشد. قريب به دو هزار سال قبل گروهى از بانتوها از نواحى شمال به زامبيا مهاجرت کردند. آنان نخستين کشاورزان و دامداران زامبيا بودند و دانش و معرفتى که با خود آوردند، دگرگونى بنيادى و ديرپائى در زندگى پيش از تاريخ زامبيا پديد آورد. آنان موفق شدند با بهرهگيرى از کشاورزى مشکل غذاى مردم منطقه را حل نمايند. شيوه بانتوها اين بود که پيرامون زمينهاى حاصلخيز، روستاهائى مىساختند و پس از آبادسازى اين محل هرپنج يا ده سال به منطقهاى ديگر مهاجرت مىکردند. در اثر اين تحول، زندگى غارنشينى به زندگى در داخل کلبههاى کوچک و گرد تبديل گرديد. نظير اين کلبهها که داراى بامهاى مخروطى بودند امروزه در مناطق روستائى زامبيا يافت مىشوند. در سال ۱۹۶۰ کارگرانى که در کنار سد کاريبا کار مىکردند دفينه اى يافتند که سابقه آن به ۶۹۰ ميلادى مىرسيد. باستان شناسان پس از بررسى اشياى اين دفينه به وجود يکى از قديمىترين راههاى بازرگانى پى بردند. پارهاى از اين اشيا از نواحى دور دست چون هندوستان به بخش مرکزى دره زامبزى حمل شده بود. محلى که دفينه کشف شده بوداينگومبهايلده (Ingombe Ilede) نام داشت. بعداً مشخص شد که تمدن اينگومبهايلده حدود سال ۹۰۰ ميلادى به اوج خود رسيده بود. سيصد سال پيش يعنى در حدود سال ۱۲۰۰ ميلادى گروه ديگرى از قوم بانتو به نامهاى تونگا، ايلا (Ila ) و لنچه (Lenje) نزديک محل اينگومبهايلده سکنى گزيدند. اين سه قبيله مانند اسلاف خود در زمينهاى کشاورزى جنوب زامبيا غلات و شايد پنبه مىکاشتند. برخلاف قبايل ديگر مردم قبيله تونگا گروه متحدى نبودند . در روستاهاى کوچک زندگى مىکردند و بزرگترين شخصيت در فرهنگ آنان شخص باران ساز بود. اين امر نشانگر اهميت باران براى کشاورزان آفريقائى بوده است. تونگاها در کنار زراعت يکى از بزرگترين گاوداران زامبيا نيز بودند. از اين روى باران براى چراگاهها و مزارع آنان اهميت حياتى داشت. براى مرد تونگائى ازدواج اهميت فراوانى داشت. تونگاها معتقد بودند مرد بدون همسر نمىتواند ارواح نياکان خود را خرسند سازد. چند همسرى نيز از امتيازات بانتوها و قبايل منشعب از آنان نظير تونگاها بود. اگر مردى بيش از يک زن داشت کلبههاى جداگانهاى براى آنان مىساخت و هنگام خوردن غذا مردان و پسران و زنان و دختران پيرامون ظروف جداگانهاى گرد مىآمدند. اگرچه خاستگاه قوم تونگا مشخص نيست، اما گمان مىرود آنان از شمال و از نواحى پيرامون درياچه تانگانيکا به زامبيا آمدهاند. در فاصله سالهاى ۱۲۰۰ و ۱۶۰۰ ميلادى گروه ديگرى به اين سرزمين مهاجرت کردند. شناخت مردم تونگا عمدتاً حاصل مشاهدات دست اول مردم عادى و پژوهشهاى مردم شناسان مىباشد. کسى به يقين نمىداند چرا مردم تونگا روايات شفاهى اندکى دارند. شايد به اين دليل که آنها در گروههاى کوچک جدا از هم زندگى مىکردند و راويانى نداشتهاند که شرح زندگى آنان را از خطر فراموشى حفظ نمايد. لوزى يکى ديگر از نژادهاى موجود در زامبيا مىباشد. لوزىها در اوايل قرن هفدهم به زامبيا مهاجرت کردند. آنها به رئيس قبيله خود که حکم فرمانروا را نيز دارد به زبان محلى ليتونگا (Litunga) يعنى نگهبان زمين مىگويند. لوزىها، ليتونگا را در حد پرستش دوست داشتند و وقتى فوت مىکردند، از فرط اندوه و ناراحتى خود را به آب مىافکندند و با غرق کردن خويش وفادارى خود را به ليتونگا نشان مىدادند. چندين ليتونگا بر لوزىها فرمانروائى داشتند و نه تنها در گذشته بلکه در حال حاضر نيز مورد احترام مردم خود هستند. لوزىها يکى از چند قوم آفريقائى بودند که کمتر مهاجرت مىکردند و روستاهاى آنان ساليان دراز در يک محل باقى مىماند. افراد اين قبيله معمولاً در بلندترين زمينى که مىيافتند اقامت مى کردند و بدين صورت خود را از خطر سيلابهاى سنگين مصون نگه مىداشتند. قوم بمبا نيز يکى ديگر از اقوام زامبيائى هستند که پس از قرن هجدهم به زامبيا آمدند. قبيله بمبا به سى طايفه تقسيم مىشود هريک از طوايف نام يک جانور، گياه يا يکى از پديدههاى طبيعى مانند باران را برخود دارد. در گذشته مردان بلند قامت و تواناى قبيله بمبا به شکار و جنگ مىپرداختند و زنان بمبا کشاورزى مىکردند. رؤساى بمبا تا اواخر قرن نوزدهم ميلادى به تجارت برده مىپرداختند. قوم لوندا قبيله ديگرى است که از کنگو به زامبيا آمدند. رئيس بزرگ لونداها به کازمبه (Kazembe) معروف بود. لونداها پايتخت خود را در استان لواپولا قرار دادند. اين شهر به دليل آنکه محل اتصال شرق و غرب زامبيا بود، اهميت تجارى ويژهاى داشت. اين شهر مرکز بازرگانى پارچه، عاج، برده، مس، سلاحهاى گرم و نمک بود. لونداها خود را برتر از قبايل ديگر مىدانستند، در حالى که لوزىها اين خصيصه را نداشتند. افراد اين قبيله نسبت به حفظ فرهنگ و شعائر خود متعصب بودند و به ديگر قبايل اجازه فراگيرى و اجراى فرهنگ خود را نمىدادند. انگونى قبيله ديگرى از زامبيا است که در قرن نوزدهم به اين سرزمين آمد. انگونىها قبلاً در جنوبىترين قسمت آفريقا زندگى مىکردند. اما به دنبال توسعه طلبىهاى شاکا (Shaka) ( از روساى قدرتمند قبيله زولو در آفريقاى جنوبي) در معرض خطر قرار گرفتند و به نواحى شمال گريخته و در زامبيا سکنى گزيدند. انگونىها از نظر تشکيلات قبيلهاى ، سازمان يافتهتر از ديگر قبايل بودند. آنها فنون جنگى زولوها را با خود به زامبيا آوردند و با خشونتهاى خود مايه وحشت هماسيگان خود گرديدند. سرانجام بمباها به دنبال نبردهاى طولانى قوم انگونى را به استان شرقى کنونى عقب راندند و انگونىها امروز در اين منطقه مستقر مىباشند. انگونىها زمانى که درگير جنگ نبودند دامدارى مىکردند و به زراعت مىپرداختند ديگر قبايل زامبيا نيز از بيرون اين سرزمين آمدند. مبارزات درونى قبايل دليل عمده کوچ اين اقوام به زامبيا بوده است. هر قبيله در قسمتى از خاک زامبيا سلطنت ويژهاى را براى خود برپا نمود. استقرار حکومت بريتانيا سرآغاز فروپاشى پادشاهىهاى سنتى زامبيا بوده است. استعمار انگليس سعى نمود با اشاعه فرهنگ غرب و مذهب مسيحيت رسومات سنتى قبايل مختلف زامبيا را که به آنان هويت مىبخشيد، نابود سازد. اگرچه اين سياست کاملاً موفق نگرديد اما در پارهاى موارد با توفيقاتى توام شد و مشکلات جديدى براى قبايل زامبيائى خلق نمود. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها