مهمترين احزاب سياسى فعّال در تاريخ سياسى تايلند به قرار زير است:

حزب کمونيست تايلند (Phak Khomunit Prathat Thai)

نهضت‌هاى کمونيستى در دهه‌هاى ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در تايلند پديدار شدند اينها يا انشعابى از احزاب کمونيست چين بودند که سعى در دريافتن نيروهاى تازه در ميان کارگران چينى تايلند، معلمّان و ديگر گروه‌هاى حرفه‌اى به‌ويژه در بانکوک داشتند، و يا گروه‌هاى انقلابى ويتنامى بودند که سعى مى‌کردند حمايت ويتنامى‌هاى پناهنده و مهاجر شمال تايلند را بدست آورند. ولى نخستين حزب کمونيست تايلند رسماً از دسامبر ۱۹۴۲ فعاليّت سياسى خود را آغاز کرد و تا مدت کوتاهى بعد از جنگ جهانى دوم فعاّل بود. متعاقب کودتاى ۱۹۴۷ رهبرى حزب به نام Prasert sabsunthorn به چين گريخت و مدت يازده سال در آنجا بود.


رژيم Phibun (۵۷-۱۹۴۸) جمعى از اعضاى کميته چينى‌ها را به‌عنوان متهمّان کمونيست دستگير کرد. در ۱۹۵۲ دومين کنگره حزب خواستار مقابله نظامى با حکومت شد. بعد از يک دوره کم‌توّجهي، با انتشار اثر يک مارکسيست جوان روشنفکر تايلندى به نام Chit Phumisak که پيرامون فئوداليسم تايلند نگارش يافته بود، سرکوب کمونيست‌ها شتاب فزاينده‌اى يافت. سران و کادرهاى حزبى مجبور به ترک بانکوک و استقرار در مناطق دور شمال شرقى شدند. در آنجا با جنبش‌هاى چريکى چپگراى ديگر پيوند يافته و دکترين مائوئيستى را پذيرفتند.


مبارزات نظامى و مسلحانه در مقياس کوچکى در ۱۹۶۵ در منطقه شمال شرقى آغاز شد جناح‌هاى کمونيستى ارتباطاتى نيز با حزب کمونيست مالزى در جنوب برقرار کردند. در ۱۹۶۴ به نشانه اعتراض به استفاده آمريکا از خاک تايلند براى سازماندهى نيروهاى ويتنام و لائوس جنبش مستقل تايلند توسط حزب کمونيست سازمان يافت. و در ۱۹۶۵ جبهه ميهنى تائى اعلام موجوديت کرد. سپس در ۱۹۶۹ نيروهاى مسلح آزاديبخش مردمى تايلند تأسيس شد و تا ۱۹۷۹ تخمين زده مى‌شود حدود ۱۲۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰ چريک مسلح در سراسر تايلند بخصوص در جنوب، شمال شرقى و نيز قسمتى در شمال و غرب منطقه مرکزى تايلند فعاليّت داشتند.


در طول دوره دمکراتيک تايلند در فاصله سالاى ۷۶-۱۹۷۴ حزب کمونيست تايلند نقش فعّالى ايفاء نمى‌کرد ولى تماس‌هاى خود را با برخى رهبران دانشجوئى و دانش‌آموزى بانکوک گسترش داد. سياست حزب کمونيست بيشتر منطبق بر مبارزه روستائى بود تا متمرکز بر جنبش‌هاى شهري. بعد از کودتى اکتبر ۱۹۷۶ حزب صفوف نيروهاى خود را در ميان کارگران و قيام‌هاى دانشگاهى و دانش‌آموزى ناحيه بانکوک مستحکم کرد.


در سپتامبر ۱۹۷۷ راديوى صداى مردم تايلند که از چين برنامه پخش مى‌کرد، وجود کميته هماهنگى گروه‌هاى دموکراتيک و ميهنى را اعلام کرد. در واقع از ۱۹۷۶ توجه و الحاق جوانان، راديکال‌ها و افراد طبقه متوسط تحصيل کرده به حزب موفقيّت بزرگ آن حزب بود.


ولى بحران ناشى از بحران هندوچين و جنگ ميان ويتنام و چين مشکلاتى براى حزب کمونيست تايلند فراهم کرد. حمله ويتنام به کامبوج بخشى از ارتباط را قطع کرده و پناهگاه‌هائى را که توسط رژيم پول پوت ايجاد شده بود از بين برد. و دولت لائوس نيز به همين ميزان خواهان از بين بردن تسهيلات مشاهده شد که براى حزب کمونيست تايلند در قسمت‌هاى شمالى و شمال‌شرقى فراهم کرده بود شد. در اين ايّام بود که اختلافات شديدى ميان اعضاى رهبرى حزب بروز کرد؛ عدّه‌اى طرفدار چين بودند و بخشى از ويتنامى‌هاى حمايت مى‌کردند. جناح‌هاى دانشجوئى و دانش‌آموزي، روشنفکران و گروه‌هاى حرفه‌اى که با حزب کمونيست همکارى مى‌کردند، از اکتبر ۱۹۷۶ گروه سومى را تشکيل دادند که براستقلال ملّى و نيز آنچه راه‌تائي ناميده شد تأکيد داشتند.

حزب دمکراتيک (prachatipat)

اين حزب که مشهورترين حزب سياسى کشور است در ۱۹۴۶ توسط يکى از اشراف‌زادگان کامبوج غربى که زمانى جزو خاک تايلند بود، به نام Kuang تأسيس شد. khuang خود از رهبران بلند پايه کودتاى ۱۹۳۲ بود. khuang با حمايت همکاران خود موفق شد مارشال Phibun را به‌عنوان نخست‌وزير در سال‌هاى ۴۵-۱۹۴۴ به قدرت برساند و خود نيز چند ماهى در ۱۹۴۶ نخست‌وزير شد. khuang از ليبراليسم اقتصادى دفاع کرده و معتقد بود که نه فقط دولت فاقد مکانيسم لازم براى کنترل قيمت‌هاست بلکه منجر به افزايش توّرم شديد هم مى‌شود. اين موضع‌گيرى حمايت حزب ترقى‌خواه و نيز چند گروه ديگر را باعث شد.


از اين پس حزب دمکراتيک موضع‌گيرى خود را با عدم مداخله دولت در امور اقتصادي، تجارت آزاد، و رقابت در امور اقتصادى نشان داد و به سمت موضع حمايت از مردم و حاکميت قانون، و نيز توجه به پاکي، اخلاص و وفادارى کشيده شد. و همواره از دولت مى‌خواستند تا قانون را رعايت کرده و وظايف خود را در پرتو قانون انجام دهند. و از نقطه‌نظر سياسى نيز خواهان عملکرد دولت‌هاى محلى مردمى بودند تا سلسله مراتب مبتنى بر تمرکزگرائى شديدى که توسط وزارت کشور اعمال مى‌شد.


از آن پس حزب دمکراتيک به بزرگترين حزب مخالف تايلند تبديل شد. ولى در طول سه دهه فقط در دو دوره موفق به تشکيل دولت شد؛ اولين بار دولت Kuang فقط شش ماه در فاصله ۴۸-۱۹۴۷ و بار ديگر دولت Seni در ۱۹۷۸ که فقط پنج ماه طول کشيد زيرا که کودتاى نظامى به هر دو دولت خاتمه دادند. اين حزب نيز براى مدّتى کوتاه اجازه فعاليّت رسمى داشت. در دومين بارى که حزب دمکراتيک قدرت را توسط Seni در دست داشت، شرايط سياسى کشور بشدت آشفته بود و همين امر فرصت را براى کودتائى فراهم ساخت.


تلاش‌هاى دردآور بزرگترين حزب تايلند براى تحقق اهداف خود هرگز پايان نيافت. در جريان انتخابات ۱۹۷۹ انتظار مى‌رفت که حزب دمکراتيک فعاليّت مناسبى بخصوص در بانکوک داشته باشد. در حالى که فقط ۱ کرسى در انتخابات بدست آورد و در عوض ۲۹ کرسى در رقابت انتخاباتى توسط Thai Citizen Party قبضه شد و مقام وزارت کشور در اختيار حزب دمکراتيک قرار گرفت. در انتخابات مذکور از کل ۳۰۱ کرسى انتخاباتى فقط ۳۴ کرسى به حزب دمکراتيک تعلق گرفت. با اين شکست براى حزب بود که از آن پس بار ديگر نقش مخالف و اپوزيسيون خود را در داخل از سرگرفت.

حزب اقدام دمکراتيک (Kit Prachatipatai)

اين حزب در ۱۹۷۹ تأسيس شد و فقط سه کرسى در انتخابات ۱۹۷۹ بدست آورد. حزب مذکور به منزله مکانيزمى براى عملکرد مارشال نيروى هوائى Chullasapya يعنى پايدارترين فرد در سياست‌هاى تايلند درآمد.