سياست خارجى پاکستان از ابتداى استقلال تحت تأثير روابط با هند قرار دارد. از آنجا که هند براى پاکستان همراه تهديد به‌شمار مى‌رفته است و قدرت اقتصادي، سياسى و نظامى آن چند برابر پاکستان است، اين کشور به‌دنبال آن بوده که در صحنه روابط خارجى متحدانى براى دفاع و حمايت از خود به‌دست آورد. دولت‌هاى مختلف اين کشور همراه درصد حل و فصل اختلافات با هند برآمده‌اند ولى کمتر موفق بوده‌اند. جدائى دو کشور مسائلى نظير کشمير به‌وجود آورد که هنوز زمينه‌هاى اختلاف را به رغم طرح‌ها و پيشنهادات مختلف براى حل آنها زنده نگه داشته است. اين اختلافات باعث سه جنگ ميان دو کشور شده است. بنابراين روابط پاکستان با ساير کشورهاى نيز به‌طور کلى در درجه اول تحت تأثير مناسبات اين کشور با هند قرار دارد.



از آنجا که پاکستان کشور اسلامى است و برمبناى اکثريت جمعيت مسلمان جدائى اين کشور از هند شکل گرفت، توسعه روابط با کشورهاى مسلمان نيز از اصولى است که در سياست خارجى پاکستان مورد تأکيد قرار گرفته است. براساس ماده ۴۰ قانون اساسى پاکستان، دولت کوشش خواهد کرد تا روابط برادرانه بين کشورهاى مسلمان را براساس وحدت اسلامي، حمايت از منابع مشترک مردم آسيا، آفريقا و آمريکاى لاتين، ترويج صلح و امنيت بين‌المللي، پرورش روحيه تفاهم و دوستى در ميان ملت‌ها و ترغيب حل اختلافات بين‌المللى از راه‌هاى صلح‌آميز تقويت نمايد.


روابط پاکستان با آمريکا از ديگر ويژگى‌هاى سياست خارجى اين کشور است. به سبب روابط حسنه هند با شوروى پاکستان بيشتر به آمريکا متمايل شد تا از کمک‌هاى اين کشور در مقابل هند استفاده نمايد. اين کشور به ويژه از اواسط دهه پنجاب مناسبات نزد نزديکى با آمريکا برقرار کرد. شرکت پاکستان در پيمان‌هاى نظامى نظير سنتو و سيتو در واقع در راستاى سياست‌هاى آمريکا بود. ولى از آنجا که در جنگ با هند کشورهاى عضو سيتو به پاکستان کمکى ارائه نکردند مناسبات اين کشور با آمريکا تا حدودى کاهش يافت.


جنگ هند و چين در سال ۱۹۶۲ موجب بروز تحولاتى در سياست پاکستان شد. پاکستان علاوه بر مناسبات با غرب سعى نمود روابط خود را با چين گسترش دهد. انفجار بمب اتمى هند د ر۱۹۷۴ پاکستان را بيشتر بيمناک ساخت. سياست پاکستان در نزديکى به چين و عادى کردن روابط با شوروى از يک‌سو و نزديکى هند و آمريکا به هم از سوى ديگر موجبات رکود در روابط پاکستان و آمريکا را فراهم نمود.


تهاجم شوروى به افغانستان و پيروزى انقلاب اسلامي، سبب شد پاکستان موقعيت برجسته‌اى در منطقه بيابد. در اين دوره پاکستان به‌عنوان سنگر دفاعى در مقابله نيروهاى مخالف با غرب مورد توجه آمريکا قرار گرفت و روابط پاکستان با آمريکا به سرعت بهبود و گسترش يافت. از طرف ديگر روابط با چين نيز روزبه‌روز توسعه مى‌يافت و چين به صورت يکى از کشورهاى محورى در سياست خارجى پاکستان درآمد.


به موازات بهبود مناسبات با آمريکا و تهاجم شوروى به افغانستان، روابط پاکستان با کشورهاى عربى خليج فارس و در رأس آنها عربستان نيز به سرعت روبه گسترش نهاد و اين کشور درصد جلب حمايت‌ها و کمک‌هاى کشورهاى مسلمان با هدف دفاع از افغانستان برآمد.


پس از خروج نيروهاى شوروى از افغانستان اهميت پاکستان براى آمريکا کاهش يافت. پايان جنگ سرد و اضمحلال اتحاد جماهير شوروى موقعيت سنگر مدافع غرب بودن پاکستان را از بين برده بود. حل و فصل مسالمت‌آميز اختلافات در سطح جهانى و منطقه‌اى از جمله مذاکرات هند و چين براى حل و فصل اختلافات پاکستان را واداشت تا به‌دنبال حل و اختلافات خود با هند برآيد و از طرف ديگر موقعيت جديدى در صحنه جهانى و منطقه‌اى براى خود به‌دست آورد تا روابط خود با کشورهاى مختلف را از آن طريق تحکيم بخشد. جنگ دوم خليج فارس در اوايل دهه ۱۹۹۰ تا حدودى اين امکان را براى مدت کوتاهى براى مدت کوتاهى براى پاکستان فراهم ساخت با پايان جنگ اين فرصت نيز از بين رفت. تنش‌ها و درگيرى‌ها با هند تاکنون ادامه دارد و مسئله محورى در سياست خارجى پاکستان است.

نقش کشور در سياست جهانى

درگيرى و تنش‌هاى مرزى با هند که پاکستان ار ابتداى استقلال با آن مواجه بوده است، موجب شده که قدرت و توجه سياسي، اقتصادي، نظامى کشور بيشتر مصروف دفاع از تماميت ارضى و استقلال شود. از اين رو کمتر امکانى براى ايفاء نقشى در صحنه جهانى براى اين کشور فراهم شده است.


در زمينه سياست خارجى اين کشور بيشتر در صحنه منطقه‌اى فعال بوده است و سعى نموده از اين طريق نقشى در بخشى از سياست جهانى ايفاء نمايد. از طرف ديگر شرکت پاکستان در مجامع و سازمان‌هاى بين‌‌المللى و منطقه‌اى سبب گشته که بتواند همراه با ديگر کشورها بر حسب فرصت‌ها و موقعيت‌هاى مختلف از نظرات و ديدگاه‌هاى خود دفاع نموده و يا گامى در جهت اجراءِ آنها در صحنه جهانى بردارد. اين کشور در قالب سازمان ملل متحد، سازمان اختلافات در سطح جهانى و يا اجراءِ سياست متحد در صحنه روابط بين‌المللى اقداماتى را به مرحله اجراء گذاشته است. به‌عنوان مثال نيروهاى پاکستانى در کنار ساير نيروهاى نظامى در بعضى از مناطق براى اجراءِ عمليات حفظ صلح سازمان ملل متحد اقداماتى انجام داده‌اند. همچنين براى خاتمه جنگ در بوسنى و هرزه‌گوين و کمک به مسلمانان اين کشور پاکستان از طريق سازمان کنفرانس اسلامي، سازمان ملل متحد و ديگر سازمان‌ها کمک‌ها و مساعدت‌هائى به عمل آورده است.