ناحيهٔ ساحلى غرب ليبى (طرابلس کنوني) از حدود دو هزار سال پيش محل رفت و آمد ملاحان فنيقى و يونانى بوده و ليبى فعلى در ۶۳۰ قبل از ميلاد تبديل به مهاجر نشينى و يونانى گرديد و نواحى عمده آن کمى بعد به جزء طرابلس غربى به تصرف يونان درآمد. در قرن ششم و هفتم پيش از ميلاد امور تجارى ليبى به دست فنيقى‌ها رونق يافت.


همانطور که اشاره شد ليبى از جمله سرزمين‌هائى است که از سابقهٔ بسيار برخوردار است و نام آن همچنان که بعضى از مورخان غربى مى‌گويند در دورهٔ پنجم دولت قديم مصر با خط هيروگليف به کار برده شده است. در بعضى ديگر از نوشته‌هاى مصر باستان به ليبى به سرزمين واقع در غرب وادى نيل که قبايلى به نام الليبويا، يا الليبي، التحنو و المشواش ساکن بودند، اطلاق شده است.


مورخ يونانى هردوت نام ليبى را به کار برده و منظور وى از اين کلمه منطقه جغرافياى غرب رود نيل بوده است. وى جهان را به سه قارهٔ اروپا، آسيا و ليبيا تقسيم کرده است که منظور وى از ليبى در اينجا همان قارهٔ آفريقا است.


در جغرافياى سياسى معاصر نيز استعمال رسمى کلمهٔ ليبى از ابتداء قرن فعلى آغاز و مطرح شد. قديمى‌ترين خارجى‌ها که وارد ليبى شدند، فنيقى‌ها بودند. آنها به ساختن سه شهر مهم اقدام نمودند که عبارت از اُويا (طرابلس فعلي) صبراته و لبده مى‌باشد. انگيزه اصلى آنها از ساخت اين شهر در ليبى بيشتر اقتصادى بوده است. آنها در آن زمان در پى گسترش فعاليّت‌هاى تجارى خود در غرب مديترانه و منطقه شمال غربى آفريقا بودند و سعى داشتند که روابط تجارى با قبايلى که در سواحل ليبى و در منطقهٔ طرابلس زندگى مى‌کردند، ايجاد نمايند. قابل ذکر است که اين مراکز بعدها به مراکز تجارى مهم و فعّال‌ بين اروپا و شرق مديترانه از يک طرف و سودان در غرب آفريقا از طرف ديگر تبديل گرديدند.


فنيقى‌ها پارچه‌ها و لباس‌هاى ابريشمى و پنبه‌اى و ابزارآلات آهنى را از جنوب اروپا آوردند و با قافله‌هاى صحرائى از طريق ليبى به سودان بردند. در بازگشت نيز توليداتى همچون پَر شترمرغ، عاج و آبنوس را به اروپا و شرق درياى مديترانه انتقال مى‌دادند.


با توجه به حرص و طمع شديد آنها به تجارت و صنايع دستى سبک که ساکنان اين مناطق به آنها مى‌‌فروختند، هيچ نوع فعاليّت عمرانى خاص در داخل شهرها انجام نداده و تنها به حفظ بندرگاه‌هاى خود اهتمام مى‌ورزيدند.


در قرن چهارم قبل از ميلاد ليبى به جزء (طرابلس غربي) جزو مصر شد و طرابلس يا تريپوليس در حدود دو قرن پيش از ميلاد ايالت رومى تريپوليتانيا گرديد و در سال ۹۶ قبل از ميلاد نيز سيرنائيگ و فزان جزئى از امپراتورى روم شدند و اين دو منطقه با انضمام جزيره، ايالت رومى سيرنائيک را تشکيل دادند. ولى بعد از مدتى سيرنائيک از کِرت جدا شد و ليبى عليا نام گرفت.



بيزانس‌ها در سال ۴۶۳ به ليبى حمله کردند و اقوام واندال را سرنگون ساختند. در دوران آنها کليساها، ديوارها و برج‌هاى مراقبت از بندر طرابلس ساخته شد. آنها ۱۹۹ سال يعنى از سال ۴۶۳ تا ۶۴۲ ميلادى بر اين منطقه حکومت کردند. در دوران آنها رکود تجارى حاکم بود و از فعاليت‌هاى عمرانى و آبادانى نيز خبرى نبود.


نواحى سيرنائيک و طرابلس غرب در قرن هفتم ميلادى (قرن اول هجري) دوران خلافت عمر و در ساليان بعد در دوران حکومت امويان جزء قلمرو اسلامى اعراب شدند و از همان زمان عربى سازى ليبى آغاز شد. در طى قرون بعدى بخشى از ليبى موقتاً در دست دولت‌هاى اروپائى و همسايه بود تا اين که در سال ۱۵۵۱ قسمت اعظم آن جزء امپراتورى عثمانى گرديد.


در سال ۱۷۱۴ دولت به ناحيه طرابلس غرب استقلال داد. و اين ناحيه جزء ممالک بَربَر در منطقه گرديد که کار عمدهٔ آن تجارت دريائى بود ولى سرانجام در سال ۱۸۲۵ مجدداً به صورت يک ولايت حکومتى عثمانى درآمد.



ايتاليا در اواخر سال ۱۹۹۱ ميلادى با ناوگان دوم ارتش خود به سواحل ليبى حمله کرد و طرابلس را طى جنگ خونين به تصرف خود درآورد. پس از پايان يافتن جنگ و شکست عثماني، نفوذ ايتاليا آغاز شد و با وجود مقاومت مردم ليبى در اوايل سال ۱۹۱۴ همهٔ کشور تحت اشغال ايتاليا درآمد. بعد از جنگ جهانى اول ايتاليا موافقت کرد تا در نواحى طرابلس غرب و سيرنائيک زير نظر دولت ايتاليا پارلمان محلى برقرار شود.


مردم ليبى که قبلاً حکومت جمهورى اسلامى اعلام کرده بودند، ادريس السنوسى از بزرگان قبيلهٔ سنوسيه را با نام ادريس اول به سلطنت رساندند. در ژانويه ۱۹۳۴ ايتاليا طرابلس غرب، سيرنائيک و فزان را به يک مستعمره تبديل کرده و نام آن را ليبى نهاد. در نهم سال ۱۹۳۹ اين مستعمره جزء اصلى خاک ايتاليا منظور شد.


در طول جنگ جهانى دوم جنگ‌هاى عمده‌اى در شمال آفريقا بين متحدين و متفقين روى داد و ليبى يکى از جبهه‌هاى مهم اين جنگ‌ها بود که در سال ۱۹۴۲ به دست نيروهاى انگليسى يک از قواى متفقين افتاد. در ميان سال‌هاى ۴۳ تا ۱۹۴۴ موقتاً توسط فرانسه و بريتانيا اداره مى‌شد. به اين ترتيب که دو منطقهٔ طرابلس و بنغازى زير نظر انگليسى‌ها و منطقه سب‌ها زير نظر فرانسويان اداره مى‌شد. سپس در سال ۱۹۴۹ طى توافقى به ايتاليا مسترد شد.


سرانجام پس از سال‌ها بحث و گفتگو دربارهٔ سرنوشت ليبى بين فرانسه، ايتاليا، انگلستان و آمريکا در سال ۱۹۵۰ مسئله استقلال در کميته سياسى سازمان ملل متحد مطرح شد و در ۲۴ دسامبر ۱۹۵۱ ادريس اول رسماً استقلال کشور را اعلام کرد. کشور ليبى تا سال ۱۹۶۳ از سه ايالت طرابلس غرب، سيرنائيک و فزان تشکيل شده بود که نيمه خودمختار و داراى فرمانروايان مقتدر بودند. ليبى در آغاز جهت متوازن نمودن بودجه خود خواستار کمک‌هاى اقتصادى از انگلستان و آمريکا گرديد و آنها در مقابل اجازه يافتند در سرزمين اين کشور پايگاه‌هاى نظامى ايجاد نمايند، در اين زمينه مى‌توان به پيمان ۱۹۵۳ با انگلستان و پيمان ۱۹۵۴ با آمريکا اشاره نمود.