در اکتبر ۱۹۱۸ به‌دنبال فروپاشى امپراتورى اتريش - مجارستان در پايان جنگ جهانى اول، جمهورى چکسلواکى تشکيل شد. کشور جديد از اتحاد سرزمين چک سرزمين چک شامل بوهيميا و موراويا که در قرن‌هاى شانزدهم و هفدهم به امپراتورى اتريش ملحق گرديده بودند و همچنين اسلواک که به مدت ۱۰۰۰ سال تحت حاکميت مجارها بود به‌وجود آمد. در سال‌هاى بين دو جنگ جهانى (۱۹۳۹-۱۹۱۸) يک دولت دمکراتيک در اين کشور به‌وجود آمد و اقتصاد کشور نيز در سطح کشورهاى بزرگ صنعتى دنيا قرار داشت. پس از به قدرت رسيدن هيتلر در آلمان در سال ۱۹۳۳ تحريکات بسيار زيادى در سرزمين‌ سودتى‌ها (منطقه در شمال بوهيميا که در آن، حدود ۳ ميليون آلمانى زبان ساکن بودند) براى کسب خودمختارى در داخل کشور و نهايتاً جدائى از چکسلواکى صورت پذيرفت. در سال ۱۹۳۸ نخست وزيران بريتانيا، فرانسه و ايتاليا موافقت‌نامه‌اى را با هيتلر به امضاء رساندند که براساس آن منطقه سودت به آلمان تعلق مى‌گرفت. همچنين بخش‌هائى از اين کشور به لهستان و مجارستان محلق مى‌گرديد. باقى‌مانده چکسلواکى در مارس ۱۹۳۹ مورد هجوم و اشغال آلمان نازى درآمد و يک دولت تحت‌الحمايه آلمان در بوهيما و موراويا تشکيل شد. اسلواک نيز به رهبرى يک کشيش دست نشانده آلمان به نام يوزف تيسو اعلام استقلال نمود.


پس از شکست آلمان نازى در پايان جنگ جهانى دوم مرزهاى چکسلواکى قبل از سال ۱۹۳۸ مجدداً اعاده گرديد، اگرچه بخش کوچکى از شرق کشور به شوروى سابق ملحق شد. در ژوئن سال ۱۹۴۵ تقريباً کليه آلمانى زبان‌هاى چکسلواکى به جرم همکارى‌ با نازى‌ها از کشور اخراج و اموال آنها مصادره گرديد. به علاوه اتباع اين کشور از ساير بخش‌هاى کشور در سرزمين سودت اسکان داده شدند. همچنين در پاسخ به خواست اسلواک‌ها مبنى بر خودمختارى بيشتر، يک مرکز قانون‌گذارى (شوراى ملى اسلواک) و يک هيئت اجرائى (دولت محلي) در براتيسلاو مرکز اين جمهورى به‌وجود آمد. در انتخابات سال ۱۹۴۶ حزب کمونيست چکسلواکى با کسب ۳۸ درصد آراء به‌عنوان حزب اول و پيروز در انتخابات ظاهر گرديد و رهبر اين حزب کلمنت گوتوالد نخست وزير يک دولت ائتلافى شد. به‌دنبال استعفاءِ وزراى غير کمونيست از دولت گوتوالد، کنترل دولت توسط کمونيست‌ها در ۲۵ فوريه ۱۹۴۵ کامل گرديد. در ۹ ژوئن ۱۹۴۸ حکومت به جمهورى خلق تبديل و گوتوالد نيز جانشين ادوارد بنش رئيس جمهور اين کشور گرديد. نامبرده تا سال ۱۹۵۳ (زمان مرگ وي) اين سمت را حفظ نمود. به‌دنبال تحولات پس از جنگ جهانى دوم چکسلواکى در جرگه کشورهاى بلوک شرق درآمده و به ساختارهاى اقتصادى و نظامى اين بلوک (کمکون و پيمان ورشو) پيوست.


در زمان حاکميت گوتوالد دولت از الگوى استالين پيروى کرده و در اوايل دهه ۱۹۵۰ محاکمات سياسى بسيارى در اين کشور صورت گرفت. اگرچه اين محاکمات در زمان جانشينان وى (آنتونين زاپوتسکى و از سال ۱۹۵۶ آنتونين بووتني) متوقف گرديد، لکن استالين‌زدائى دير به چکسلواکى رسيد و هيچ‌گونه تخفيف و فضاى بازى تا سال ۱۹۶۳ که يک دولت جديد به نخست وزيرى يوزف لنارت در اين کشور تشکيل گرديد صورت نپذيرفت. در اين زمان نام کشور به جمهورى سوسياليستى چکسلواکى تغيير يافت. اين تغيير به‌دنبال تدوين قانون اساسى جديد در ژوئيه ۱۹۶۰ صورت پذيرفت. در ژانويه ۱۹۶۸ الکساندر دوبچک جانشين آقاى نووتنى به‌عنوان دبير حزب کمونيست گرديد و در ماه مارس همين سال ژنرال لودويک اسوبودا جانشين نووتنى به‌عنوان رئيس جمهور گرديد. همچنين اولدرژيخ چرنيک در آوريل اين سال به‌عنوان نخست وزير برگزيده شد.


سياست دولت جديد مبتنى بر نوعى استقلال و ليبراليزم بود و تحولات و تغييرات وسيعى از جمله انتخابات آزاد و آزادى بيان و جدائى بين حزب و دولت مدنظر بود. ايجاد سيستم فدرال در کشور نيز از جمله ديگر اهداف حکمرانان جديد بود. سياست رفرمى دولت از ديد ساير اعضاء پيمان ورشو به‌عنوان زنگ خطرى جهت ثبات سياسى در ديگر کشورهاى شرقى تلقى گرديد و در ۲۱ اوت ۱۹۶۸ نيروهاى پيمان ورشو متشکل از حدود ۶۰،۰۰۰ نفر به چکسلواکى حمله نمودند و پراگ و ساير شهرهاى عمده را به اشغال خود درآوردند. تظاهرات عظيمى در اعتراض به اين تهاجم در همه جاى کشور صورت گرفت. عده زيادى در درگيرى با نيروهاى اشغالگر کشته شدند. دولت شوروى نيز فشارهاى زيادى را بر رهبران چکسلواکى به‌منظور کنار گذاشتن سياست‌هاى رفرمى وارد نمود و در ماه آوريل ۱۹۶۹ الکساندر دوبچک از کار برکنار و گوستاو هوزاک که از اهالى اسلواک بود به‌عنوان دبير اول حزب کمونيست انتخاب شد. تحت رهبرى هوساک تسويه‌هاى وسيعى در حزب کمونيست صورت گرفت و اکثر طرفداران دوبچک از کار برکنار و کليه اقدامات رفرمى موسوم به بهار پراگ سال ۱۹۶۸ متوقف گرديد و تنها برنامه فدرال نمودن کشور صورت پذيرفت.


از ژانويه ۱۹۶۹ چکسلواکى به دو جمهورى فدرال چک و اسلواک با دولت‌ها و پارلمان محلى تقسيم گرديد. همچنين يک دولت فدرال در پراگ کنترل امور دو جمهورى را در دست داتش. مجمع ملى کشور نيز به يک مجمع فدرال متشکل از دو مجلس تغيير يافت و نخستين انتخابات پارلمانى پس از سال ۱۹۶۴ در نوامبر ۱۹۷۱ صورت گرفت و در نتيجه آن کانديداهاى جبهه ملى (سازمانى با سلطه کمونيست‌ها و متشکل از کليه احزاب قانونى چکسلواکي) با اکثريت ۸۱/۹۹ درصد به اين مجمع راه يافتند.


در ماه مه ۱۹۷۵ آقاى هوساک رياست جمهورى چکسلواکى را که يک پست تشريفاتى بود نيز عهده‌دار گرديد و اين در حالى بود که نامبرده کماکان پست رياست جبهه ملى و دبير کل حزب کمونيست را به عهده داشت. وى اين ۲ پست اخير را تا سال ۱۹۸۷ حفظ نمود و در اين سال مقام دبير کلى حزب به آقاى ميلوش ياکيش که يک اقتصاددان و عضو هيأت رئيسه کميته مرکزى حزب کمونيست بود واگذار نمود. نامبرده از اين تاريخ صرفاً در مقام رئيس جمهور کشور باقى ماند.


اگرچه ياکيش اعتقاد و خواست خود جهت نوعى رفرم محدود را که توسط سلف خود آغاز شده بود را مورد تأييد قرار داد، لکن شواهد اندکى از يک سياست ليبرال‌تر از هوساک در عملکرد وى مشاهده گرديد و سياست محدوديت و سرکوب کليساى رومن کاتوليک و همچنين گروه‌هاى مخالف ادامه يافت. مهم‌ترين گروه مخالف منشور ۷۷ بود که در اول ژانويه ۱۹۷۷ توسط روشنفکران، سياستمداران سابق و کمونيست‌هاى اصلاح طلب به‌منظور مبارزه در راه کسب آزادى‌هاى مدنى و حقوق بشر موجوديت خود را اعلام نمود. با وجود تلاش نظام کمونيستى در سرکوب اين جنبش، نفوذ اين گروه گسترش يافت به‌نحوى که در تظاهرات ضد دولتى که در سال ۱۹۸۸ آغاز گرديد نقش عمده‌اى داشت. در فوريه ۱۹۸۹ به‌دنبال تظاهراتى در اين کشور واتسلاوهاول نمايشنامه‌نويس معروف چکى و از رهبران منشور ۷۷ دستگير و به ۹ ماه زندان محکوم گرديد. پس از اين اقدام گروه‌هاى حقوق بشر غربى و دولت‌هاى اين کشور اعتراضاتى را به دولت چکسلواکى سابق نموده که منجر به آزادى وى در ماه مه گرديد. تظاهرات ضد دولتى در ماه مه، اوت و اکتبر ۱۹۸۹ نيز ادامه يافت. در نوامبر ۱۹۸۹ اقدامات اعتراض آميز ماه‌هاى گذشته وارد مرحله جديدى شد که تحولات عمده‌اى نيز به‌دنبال داشت، البته بدون خونريزى و صلح‌آميز بود. اين تحولات که در نهايت منجر به سقوط نظام کمونيستى و روى کار آمدن نظام راست‌گرا گرديد به همين دليل انقلاب مخملى ناميده مى‌شود.


در ۱۷ نوامبر حدود ۵۰،۰۰۰ نفر که عمدتاً دانشجو بودند، در يک تظاهرات دولتى که از بزرگترين اعتراضات دولتى در پراگ محسوب مى‌گرديد، شرکت کردند. اين تظاهرات که با خشونت پليس مواجه شد، حدود ۵۰۰ زخمى برجاى گذاشت و شايعاتى نيز مبنى بر کشته شدن يک نفر در آن زمان پخش گرديد، ولى بعداً مورد تأييد قرار نگرفت. به‌دنبال پخش اين خبر دامنه تظاهرات مردمى افزايش يافت و نظير اين اعتراضات در ساير شهرها نيز صورت پذيرفت تعداد تظاهرکنندگان در شهر پراگ تا ۵۰۰،۰۰۰ نفر نيز بالغ گرديد.


در راستاى اين تحولات مخالفان به سازماندهى خود در غالب يک گروه جديد التأسيس به نام مجمع‌مدني (CIVIC FORUM) پرداختند اين تشکيل در نوامبر ۱۹۸۹ اعلام موجوديت نمود. اين مجمع، يک اتحاد غير رسمى از چندين گروه مخالف و حاميان حقوق بشر و از جمله گروه منشور ۷۷ بود و در مدت کمى حمايت‌هاى مردمى زيادى را کسب نمود. همزمان با اين تحولات الکساندر دوبچک رهبر اصلاحات سال ۱۹۶۸ کشور در اجتماعات اعتراض‌آميز مردم به ايراد سخنرانى براى آنها مى‌پرداخت. در ۲۴ نوامبر ۱۹۸۹ ميلوش ياکيش دبير کل حزب کمونيست و کليه اعضاء هيئت رئيسه حزب از سمت‌هاى خود استعفاء داده و آقاى کارل‌اوربانک به جانشينى وى انتخاب و هيئت رئيسه جديدى نيز معرفى شد.


افزايس قدرت مجمع مدنى در جمهورى چک و جنبش مشابه آن در اسلواک تحت عنوان عموم عليه خشونت (Public Against Violence) باعث تضعيف هرچه بيشتر حزب کمونيست گرديد و دولت مذاکره با مخالفان را آغاز نمود. درخواست‌ مخالفان جهت پايان دادن به سانسور و آزادى زندان‌هاى سياسى مورد قبول دولت آقاى لاديسلاو آدامتس قرار گرفت و در اواخر نوامبر ۱۹۸۹ اصلى که سلطه و اقتدار و استيلاى حزب کمونيست در کشور را ضمانت مى‌نمود از قانون اساسى اين کشور حذف گرديد. همچنين حزب کمونيست براى اولين بار اجازه حضور افراد مخالف در دولت و ارائه پست‌هاى وزارت به آنها را پذيرفت. دو ماه بعد حزب کمونيست حمله به چکسلواکى توسط نيروهاى پيمان ورشو در سال ۱۹۶۸ را محکوم و به فاصله کوتاهى دولت‌هاى ۵ کشور شرکت کننده در اين حمله نيز با انتشار بيانيه مشترکى اقدام نيروهاى پيمان ورشو را محکوم نمودند.


در اوايل سپتامبر سال ۱۹۸۹ مجمع مدنى و جنبش عموم عليه خشونت به‌دليل اينکه پست‌هاى کمى از دولت در اختيار مخالفان قرار گرفته (۵ وزارتخانه) و کماکان پست‌هاى کليدى توسط کمونيست‌ها احراز شده بود، دست به اعتراض زدند. به‌دنبال اين اقدامات و ادامه تظاهرات مردمى آدامتس از نخست وزيرى استعفا داد و آقاى ماريان چالفا معاون اول نخست وزير که او نيز از حزب کمونيست بود به نخست وزيرى انتخاب شد. يک هفته پس از اين انتصاب و به‌دنبال مذاکرات با مخالفان، يک دولت موقت فدرال با اکثريت اعضاء غير کمونيست و از جمله ۷ وزير غيرحزبى که از مجمع مدنى حمايت مى‌کردند، تشکيل گرديد. هوساک رئيس جمهور نيز پس از پذيرش هيأت دولت جديد در کاخ رياست جمهورى از سمت خود استعفاء داد و در ۳۱ دسامبر ۱۹۸۹ و اتسلاو هاول توسط پارلمان فدرال به جانشينى وى انتخاب شد. آقاى الکساندر دوبچک نيز به رياست مجمع فدرال انتخاب گرديد. حزب کمونيست نيز در يک کنگره اضطرارى در دسامبر ۱۹۸۹ پست دبير کلى حزب را ملغى و آقاى آدامتس را به رياست اين حزب انتخاب نمود.