روابط قبل از انقلاب اسلامى

با افتتاح سفارت ايران در مردادماه ۱۳۱۴ در آرژانتين و اعزام نادر آراسته به عنوان وزير مختار به آن کشور، نامبرده به عنوان سفير اکرديته در سانتياگو نيز معرفى گرديد. ليکن با تعطيلى سفارت مزبور در فروردين ۱۳۱۶ که به منظور صرفه‌جوئى انجام پذيرفت، بالطبع بر روابط دو کشور ايران و شيلى نيز تأثير گذارد، تا آنکه بار ديگر با فعال شدن سفارت ايران در آرژانتين در اسفند ۱۳۳۴ سفير ايران در بوئنوس آيرس و سفير شيلى در آنکارا از سال ۱۳۴۷ به عنوان سفراى اکردينه نزد دو کشور معرفى شده و انجام وظيفه نمودند. در آبان ماه سال ۱۳۵۳ ژنرال اگوستوپينوشه پس از دريافت استوار نامه سفير اکرديته جديد ايران، خواستار بسط همکارى‌ها و روابط نزديک با ايران شد. متعاقب تسليم استوارنامه از سوى سفير ايران، سفير شيلى نيز در همان سال استوارنامه خود را به دربار تسليم کرد. به‌دنبال اعزام نمايندگان به کشورهاى يکديگر روابط سياسى و اقتصادى فى مابين گسترش و تحکيم يافته، به‌طورى که در زمينه توسعه روابط سياسي، ايران در مجامع بين‌المللى همواره مدافع شيلى بود و در زمينه اقتصاد نيز شيلى از جمله طرف‌هاى تجارى ايران در آمريکاى لاتين به شمار مى‌رفت، چنان‌که ميزان صادرات ايران به شيلى تا سال ۱۳۵۸ نزديک به ۴۷ ميليون دلار بالغ مى‌گرديد.

جدول نمايندگان دولت شيلى در تهران

اسامى سال انتصاب سمت
ساموئل آواندو - وزير مختار
آلخاندرو خارالزاکانو ۱۳۵۱[۱۹۷۲] سفير
ژنرال آرتور جووانه زونيکا ۱۳۵۳[۱۹۷۴] سفير
ژنرال فيليپه خئيخرستار ۱۳۵۷[۱۹۷۷] سفير
تعطيلى سفارت ۱۳۵۸

روابط بعد از انقلاب اسلامى

با پيروزى انقلاب ايران و عدم رضايت از حکومت اختناق و سرکوب نظاميان در شيلى و نيز اعتراض آنها به سياست‌هاى ضد آمريکائى ايران و در پى اشغال لانه جاسوسى آمريکا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و به عنوان اعتراض، روابط خود را قطع و ايران در دهم تير ماه ۱۳۵۹ مبادرت به قطع رابطه سياسى با شيلى نمود. پس از روى کار آمدن دولت غيرنظامى به رهبرى پاتريسيو آلوين آسوکار Patricio Alwin Azocar در شيلى در اسفند ماه ۱۳۶۹ روابط سياسى فيمابين با رايزنى‌هاى مقامات دو کشور به افتتاح سفارت ايران در ۲۱ آذر ماه ۱۳۷۰ [۱۲ دسامبر ۱۹۹۱] انجاميد و از آن تاريخ تا حال نمايندگى ايران در سانتياگو در سطح سفارت مشغول به انجام وظيفه مى‌باشد.

چگونگى موضع‌گيرى در سازمان‌هاى بين‌المللى و يا عليه ايران

روابط دو کشور ايران و شيلى در سطح سازمان‌هاى بين‌المللى در قبل و بعد از انقلاب اسلامى همکارى نزديکى را در تبادل آراء شامل مى‌گرديد ليکن پس از پيروزى انقلاب اسلامى و با توجه به سياست‌هاى ايران در نفى حکومت اختناق و ديکتاتورى نظامى در شيلى اين روابط متوقف و به حداقل ممکن تقليل يافت. در طى سال‌هاى اخير [پس از ۱۹۹۰] و با به قدرت رسيدن غير نظاميان در شيلى و در پرتو توسعه روابط سياسى فيمابين، اين نوع از همکارى‌ها نيز به‌تدريج رو به افزايش گذارد تا آنجا که دولت شيلى که بر قطع‌نامه‌هاى به اصطلاح نقض حقوق بشر در ايران همواره رأى مثبت مى‌داد در سال ۱۹۹۵ با تغيير در رأى خود آن را به ممتنع مبدل ساخت.