روابط فرهنگى بحرین چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا حضور ایرانیان در بحرین مهمترين خصوصيات فرهنگى ميان دو کشور، اعتقادات مذهبي، زبان و آداب و رسوم اجتماعي، سنتها و عادات متداول در ميان ايرانىالاصلهاى جامعهٔ بحرين و مردم ايران است. قبل از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، همکارىهاى وسيعى در زمينههاى مختلف از جمله فرهنگى بين ايران و بحرين برقرار بود. متجاوز از نيم قرن بود که دو دبستان احمديه و اتحاد ملّى که کليهٔ برنامههاى آموزشى آنها همانند برنامههاى آموزشى مدارس ايران بود و از سوى نيکوکاران و بازرگانان ايرانى تأسيس شده بود، در بحرين فعاليت داشت. اين مراکز نخست از سوى انجمن سعادت در بوشهر اداره مىشد و آموزگاران نيز از بوشهر به بحرين اعزام مىشدند. (پيروز مجتهدزاده، جنبشهاى سياسى بحرين و ابعاد منطقهاى آن، ۱۳۷۵) اغلب دانشآموزانى که در اين مدارس ثبت نام مىکردند ايرانى الاصل بودند. اما هر ساله بهدليل محدوديتهائى که از سوى دولت بحرين اعمال مىشد، از تعداد دانشآموزان اين مدارس کاسته شده و از ۱۳۷۵ بهدنبال تيرگى روابط، اين مدارس عملاً بهصورت تعطيل درآمده است. در ۱۳۴۹ تعدادى بورس در رشتههاى مختلف دانشگاههاى شيراز و مشهد به دانشجويان بحرين اختصاص يافت. هر ۲ سال يکبار، از طرف جمعيت هلالاحمر، بازار خيريهاى به نفع اين جمعيت در منامه تشکيل مىشد. اين بازار در محل نمايشگاه صنعتى ايران که بعدها به شهردارى منامه واگذار گرديد، تشکيل مىشد و ايران در اين نمايشگاه شرکت مىکرد و عوايد آن در اختيار جمعيت هلالاحمر قرار مىگرفت. اما پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، اين همکارىها کاهش يافت و بيشتر آنها عملاً متوقف شد. تنها در زمينهٔ مسائل مشترکى از قبيل حفظ محيط زيست دريائي، همکارى وجود دارد. همچنين پيشنويس يک يادداشت تفاهم فرهنگى - تبليغاتى نيز تهيه شده ولى امضاء نشده است. تنها سفرى که در زمينه فرهنگي، پس از انقلاب اسلامى انجام شد، سفر آقاى هاشمي، رياست سابق صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران و مذاکره با امير، نخست وزير، وليعهد و وزير ارشاد بحرين پيرامون گسترش همکارىهاى خبرى و راديو تلويزيون فيمابين بود (۵/۱۱/۱۳۷۰). در سالهاى ۱۳۷۱ و ۱۳۷۳ دو نمايشگاه کتاب از سوى ايران در بحرين برگزار شد. بهعلاوه طى سالهاى اخير تعدادى از طلاب بحرينى جهت تحصيل در حوزهٔ قم، بهايران اعزام شدهاند. در گذشت يک باشگاه بهنام باشگاه فردوسى براى ايرانيان در بحرين وجود داشت که پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، از سوى بحرين بسته شد. يک شعبهٔ ملى ايران (تأسيس ۱۹۷۱)، دو شعبه بانک صادرات (تأسيس ۱۹۷۴)، (The Middle East and Norh Africa 1996.p.323) دفتر هواپيمائى جمهورى اسلامى ايران، دفتر شرکت بيمه ايران هم اکنون در بحرين فعاليت دارند. بهعلاوه نمايندگى کشتيرانى والفجر نيز در بحرين وجود دارد بهطورى که تردد کشتىرانى (تندرو) والفجر ۸ برقرار است. حضور ايرانيان در بحرين از آنجا که بحرين از ديرباز جزو خاک ايران بوده، بعد از ساکنين عربنژاد آن، دومين آمار جمعيت شامل ايرانيان مىشود. در سرشمارى مختلف منابع تعداد ايرانيان ۸% از جمعيت ۶۳۴،۱۳۷ نفرى بحرين، اعلام شده است، (The World Factbook 1995) در حالىکه بر فرض صحت اين آمار بايد گفت اين آمار تنها شامل آن دسته از افرادى مىشود که هويت ايرانى خود را حفظ کردهاند، و هرگونه شمار مردم ايرانى الاصل بحرين بيش از اينها است. ايرانيان مقيم در بحرين اغلب در بخش خصوصي، بازرگانى و خدمات اشتغال دارند و بسيارى از آنان داراى شرکتهاى خصوصى صادرات و واردات بهويژه در زمينهٔ مواد غذائى هستد. پس از استقلال بحرين، يکى از مذاکرات مهمّى که بين ايران و بحرين انجام گرفت، در مورد بررسى مشکلات ايرانيان مقيم در بحرين و بررسى وضعيت آنان از نظر تابعيت با توجه به اقامت بسيار طولانى آنان در اين کشور بود. دولت بحرين پس از انجام مذاکرات، آنها را مخيّر به پذيرش تابعيت بحرينى و يا اقامت نمود. امّا پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، محدوديتهاى زيادى از سوى دولت بحرين نسبت به ايرانيان مقيم در آنجا اعمال شد. از برخى از افراد ايرانى الاصل، سلب تابعيت گرديد. تعدادى از ايرانيان مقيم در بحرين، اخراج شدند و بسيارى نيز مواجه با برخى مشکلات، از جمله نداشتن شناسنامه بودند. ولى پس از فرمان شاه جديد در سال ۱۳۷۹ مبنى بر اعطاء تابعيت به کسانى که استحقاق آن را دارند، بدين منظور در اداره گذرنامه وزارت کشور بحرين تشکيل شد. مقرر گرديد اين کميته به افراد بدون تابعيت و کسانى که بيش از ۲۰ سال در بحرين سکونت داشتهاند تابعيت و گذرنامه بحرينى اعطاء نمايد. در اين راستا تا سال ۲۰۰۱ ميلادى به ۸۲۰۰ نفر تابعيت بحرينى اعطاء شد که بنابر آمار رسمى بيش از ۹۰ درصد آنها ايرانى تبار مىباشند. در ارتباط با اعطاء تابعيت به ايرانى تبارها خواستار اخذ مدارک مختلفى از آنان گرديدند. اصولاً ايرانى تبارهاى بحرين از لحاظ مدارک به سه دسته تقسيم مىشوند: ۱. گروهى که داراى شناسنامه و گذرنامه ايرانى مىباشند. ۲. گروهى که داراى شناسنامه ايرانى (بعضاً قديمي) مىباشند. ۳. گروهى که نه شناسنامه و نه گذرنامه ايرانى دارند ولى ايرانى تبار محسوب مىشوند يا بعضاً پدر آنها داراى مدرک ايرانى مىباشد. کميته مذکور جهت اعطاء تابعيت بحرينى به اينگونه افراد، سياستها و روشهاى مختلفى را در پيش گرفت و به برخى از اين افراد بدون اخذ هيچگونه مدرکى تابعيت و گذرنامه بحرينى اعطاء کرد. ولى از برخى ديگر شناسنامه و گذرنامه ايرانى درخواست نمودند و برخى ديگر نيز بهدلايل مختلف تاکنون منجمله دارا بودن اموال در ايران نسبت به تحويل مدارک خود درشک و دو دلى بهسر مىبردند. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها