عوامل داخلى و خارجى مؤثر در سياست خارجى اتريش اتریش چین مکزیک آفریقای جنوبی کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا عوامل داخلی عوامل خارجی عوامل داخلى اوضاع داخلى اتريش، از سال ۱۹۶۶ ميلادي، تأثير بهسزايى در سرنوشت سياسى اين کشور گذاشت. از اين سال با حاکميّت مطلق حزب مردم، که از طرفداران سرسخت نزديکى غرب با آمريکا بودند، مذاکرات چند ساله اتريش در رابطه با عضويت در بازار مشترک، بهسبب مخالفت فرانسه و شوروى نافرجام ماند. در سال ۱۹۷۱ ميلادي، حزب سوسياليست موفق گرديد با کسب اکثريت مطلق، تا سال ۱۹۸۳ ميلادي، زمام امور را در دست داشته باشد. سياست خارجى اتريش در زمان سيزده سال حکومت کرايسکى تغييرات بسيارى را در روابط بينالمللى و اقتصادى اتريش پديد آورد. بهطورى که برخى از اصول سياست فعّال در مورد جهان سوم که بعدها تحقق يافت در اين مرحله پايهريزى شد. همچنين با تأسيس نمايندگىهايى در آفريقا و آسيا و اعزام نمايندگان به کنفرانس سران کشورهاى غيرمتعهد و فعاليّت در شوراى امنيّت سازمان ملل، باب تازهاى در سياست خارجى اتريش گشوده شد. زيرا شرکت نمايندگان اتريش در کنفرانس امنيّت و همکارى اروپا نقش مؤثرى را در قرارداد هلسينکى ايفاء نمود. طى اين دوران دولت اتريش در مورد تشنجات مهم جهان سوم سياست محافظهکارانهاى در پيش گرفته بود که با مواضع آمريکا همسويى داشت. پس از اين دوره، سياست فعّال بينالمللى اتريش در برگزارى نشستها و کنفرانسهاى سران شمال و جنوب و همکارى با سياست اروپا در مورد جهان سوم بهويژه در پيوند با بينالملل سوسياليزم، منجر به بروز اختلافنظر بين آمريکا و اتريش گرديد که در مضيقه قرار دادن اتريش در امر انتقال تکنولوژي، پىآمد آن بود. افزايش تشنجات بين شرق و غرب خاصه در رابطه با کشورهاى جهان سوم و اختلافات احزاب در داخل کشور سبب شد تا اتريش تغييراتى در سياست خارجى خود پديد آورد و روابط خود را متمرکز به کشورهايى نمايد که در بحرانهاى بينالمللى نقشى ندارند - مسائل رياست جمهورى آقاى والدهايم، کانديد حزب مردم، و پيامدهاى آن، تبليغات منفى و وسيعى که حزب سوسياليست اتريش و صهيونيزم بينالملل عليه وى نمودند، همچنين استعفاى صدراعظم و وزير امور خارجه وقت اتريش، سبب گرديدند که آقاى والدهايم در صحنه داخلى و جهانى منزوى شده و حيثيت سياسى اتريش آسيب فراوان ببيند، که البته با دعوت رسمى پاپ و چند کشور عربى از آقاى والدهايم، باب تازهاى در سياست خارجى اتريش گشوده شد و ضربه مهلکى به آمريکا و صهيونيزم وارد آمد. اختلافات احزاب داخلي، در مورد بىطرفى اين کشور و عضويت در بازار مشترک، از ديگر مسائل و عوامل مؤثر در سياست خارجى اتريش بوده است. دولت اين کشور مصمم است با عضويت در بازار مشترک اروپا، آن را به عنوان سمبل و مصداق عينى اروپاى واحد در دستور کار خود قرار دهد و از هيچ تلاشى در راه اتحاد اروپا و تسرى آن به بخشهاى ديگر فروگذار نبوده و هر طرح و ايده موافقى را در اين زمينه حمايت خواهد کرد. سياست انسان دوستانه، موقعيّت جغرافيايى و سابقه تاريخى مهاجرپذيرى اتريش، اسباب مهاجرت صدها هزار تن از کشورهاى مختلف بهويژه اروپاى شرقى را به اين کشور فراهم نمود که مشکلات و مسائل اقتصادى بسيارى را در پى داشته است. بدين منظور اتريش به بازنگرى در سياست خارجى خود در اين زمينه پرداخته است. رشد صهيونيسم در جهان و اتريش، احساسات ضدصهيونيستى مردم اين کشور را که ريشه تاريخى دارد تقويت نموده، بهخصوص از زمان فروپاشى نظام کمونيستي، اروپاى شرقى و غربى با رشد فزاينده احساسات ضديهودى مواجه شده است که توجه دولتمردان اتريش را هم به خود معطوف کرده است. زيرا همواره رابطه تنگاتنگى ميان احزاب سوسياليست و صهيونيزم وجود داشته که تا به امروز تعيين کننده مناسبات اين کشور با رژيم اشغالگر قدس بوده است. عوامل خارجى باتوجه به اينکه اتريش دروازه غرب محسوب مىگردد، اولين امواج حاصل از فروپاشى نظام کمونيسم با سواحل اين کشور برخورد نموده و آثار ادغام شرق و غرب و يکپارچگى و اتحاد اروپا بيش از هر مکان ديگرى در مرزهاى اين کشور تبلور يافته است؛ و اين همان موضوعى است که سياست خارجى اتريش را در برخورد با همسايگان شرقى از ظرافت خاصى برخوردار مىنمايد. همزمان با انزواى سياسى آقاى والدهايم توسط آمريکا و غرب، اصلاحات در شوروى آغاز گرديد و اتريش بهعنوان پلى بين شرق و غرب مورد استفاده شوروى قرار گرفت. اين امر تا حدى باعث فعاليّت دوباره اتريش در صحنه بينالمللى و تغيير در ساخت سياست خارجى آن کشور شد. به بيان ديگر با مسأله اتحاد اروپا جايگاه خود را خاصه در مسائل امنيتى باز نمود. ظهور مناقشات قومى و مليّتى که پيشتر تحت فشار کمونيسم، پنهان بود در حال حاضر به عنوان يک عامل بىثباتى در سياست داخلى و خارجى کشورهاى اروپاى مرکزى و شرقى جلوه کرده است. در کشور اتريش هم که تنوع نژادى و قومى در آن بسيار است، مناقشات بهصورت گرايشات نئونازيسم و حرکتهاى جدايىطلبانه اهالى آلمانى زبان تيرول جنوبى ظاهر شده است که لزوم بازنگرى در سياست خارجى را مىطلبد. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها