کشاورزى آنگولا چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی جدول محصولات اصلی کشاورزی (به هزار متر یک تن) تنها ۳% از کل خاک آنگولا بهصورت دائم براى توليد محصول کشاورزى استفاده مىشود. هنوز آمار واقعى از ميزان خسارات وارده به بخش کشاورزى مدرن اين کشور بعد از رفتن ساکنان پرتغالى آنگولا در سالهاى ۷۵ - ۱۹۷۴ در دست نيست. اصلىترين محصول قهوه است. قبل از استفاده ميزان توليد سالانه قهوه سبز ۲۰۰ هزار متر يک تن بوده است و آمريکا اصلىترين خريدار آن. در دههٔ ۱۹۷۰، آنگولا دومين توليدکننده قهوه آفريقا و صاحب بزرگترين مزارع قهوه در استانهاى اوىگه کوآنزاى شمالى و جنوبى و لوآندا بود. قهوه بهصورت گسترده در مزارع پرتغالى (Empresa de Rebeneficio e Exportacao do Cafe de Angola (CAFANOL) که هزاران کارگر را در استخدام داشته تا مزارع کوچک خانوادگى با کارگرانى اندک، کشت مىشد. به هر حال، نتيجه خروج پرتغالىها، محو مزارع (که همراه با استقلال ملى شدند) قحطي، سيستم حمل و نقل ناکافي، بروکراسى گسترده بوده که به همراه منازعات مداوم نظامى اضمحلال و کاهش توليد را تا سطح يک پانزدهم توليد قبل از استقلال، منجر شد. حاصل سال ۱۹۹۰، ۴۵۰۰ تن بوده است. اثرات مخرب در توليد محصول از سوى رقباء جهانى از جمله برزيل و تغيير تقاضاى مصرفکنندگان غربى آنگولا سهم خود را در بازار جهانى قهوه تا اندازه زيادى از دست داد. درآمد صادرات قهوه از ۸ ميليون دلار در ۱۹۸۴ به حدود ۵ ميليون دلار در ۱۹۹۰ کاهش يافت. در سالهاى اخير خريدار اصلى قهوه آنگولا، کشور الجزاير، آلمان، پرتغال، اسپانيا و روسيه بودهاند. در ۱۹۸۳ دولت سازمان دولتى توليد و تجارت قهوه (Cafangol) را تأسيس مىکند در آگوست ۱۹۹۱ برنامه فروش ۳۳ مزرعه تحت مالکيت دولت اعلام مىشود. از سرمايهگذارى خارجى در امر مزارع قهوه استقبال مىشود اما مشروط به ۳۰ تا ۴۰% براى مشارکت خارجى مىباشد، شرکت انگليسى لونرو (Lonrho) و گروه پرتغالى اسپينيتوسانتو (Espinito Santo)، از شرکتهائى هستند که در امر مزارع قهوه مشارکت نمودهاند. صادرات کنف زمانى که آنگولا دومين توليدکننده آفريقائى آن بود در ۱۹۷۴ به ۶۶،۷۱۹ تن رسيد که البته پس از آن به شدت سقوط کرد. براساس آمارهاى فائو حاصل توليد سالهاى ۹۱-۱۹۷۸ اين محصول حدود ۱۰۰۰ تن سالانه بوده است. مجموع صادرات بسيار نزول کرد که بيشتر علل آن سقوط قيمتهاى جهانى محصولات کشاورزى و ملى شدن بخش اعظم مزارع در اين کشور را بايستى نام برد. بزرگترين مناطق توليد کنف آنگولا، فلات بانگوئلا و استانهاى هوىلا (Huila)، کوآنزاى شمالى و مالانژ مىباشد. ذرت در گذشته مقام پنجم يا ششم صادرات کشاورزى آنگولا را شامل مىشد با ميزان ۷۰۰ هزار تن در ۱۹۷۳. در ۱۹۷۵ محصول غلات کشور کاهش يافت و از آن سال به بعد آنگولا بهصورت دريافتکننده کمکهاى غذائى درآمد. ذرت به ۳۰۰ هزار تن در ۱۹۸۰ و ۲۵۰ هزار تن در ۱۹۸۵ و به ۱۸۰ هزار تن در ۱۹۹۰ رسيد که اين رقم البته در ۱۹۹۱ به ۲۹۹ هزار تن افزايش يافت. کتان نيز يکى از محصولات عمده صادراتى اين کشور بوده است. در زمان استقلال، مناطق اصلى کشت اين محصول بيکسادکازانگ (Bzixa de Cassange) در استان مالانژ و منطقه شرقى لوآندا بود. از بين رفتن فعاليت کشتزارها (اکثراً با مالکيت اروپائي) توليد کتان خام را از ۱۰۴ هزار تن در ۱۹۷۴ به ۳۳ هزار تن سالانه طى دههٔ ۱۹۸۰ رساند. (براساس آمار FAO) مشاورين روسى نيز قادر به راهاندازى مجدد اين بخش نبودند و براى اولين بار در تاريخ آنگولادر ۱۹۸۳، اين کشور اقدام به واردات پنبه نمود. از استقلال، توليد شکر آنگولا توسط سه کمپانى پرتغالى کنترل مىشد و محصول شکر و خام به ۸۵ هزار تن در سال مىرسيد. بهدنبال استقلال، کشتزارهاى اصلى شکر با مديريت و کمک کوبا بهصورت تعاونىهاى کارگرى راهاندازى شد که اثرى در کاهش شديد توليد شکر نداشت و بعدها تقريباً تمامى نياز داخلى شکر از خارج وارد شد. تصور مىشود با خروج نيروهاى کوبائى در ۱۹۹۱ از خاک آنگولا وضع اين بخش وخيمتر نيز شده باشد. کاساوا اصلىترين محصول است که غذاى اکثريت مردم از آن تأمين مىشود. در ۱۹۹۱ تقريباً ۱/۸۵ ميليون تن توليد شده است که اکثراً آن در داخل مصرف شده است. کشت موز نيز در محدودههاى کمى اطراف رودهاى شمال لوآندا و رودکوو (Cuvo) افزايش يافته است و توليد آن در ۱۹۹۱ به ۲۸۰ هزار تن تخمين زده مىشود. صادرات روغن نخل در مجموع به ۴۴۱۰ تن در ۱۹۷۳ بالغ شده است. از دههٔ ۱۹۸۰ توليد (مغز نخل به ۱۲ هزار تن و روغن نخل به ۴۰ هزار تن) تخمين زده شده است. توليد توتون نيز در مزارع مرکز و شمال استان بانگوئلا، درهوىلا و ناميب، رشد خوبى داشته است. محصولات ديگر مانند (برنج، نخود، ميوههاى استوائى و کاکائو) در کشت اوليه و آزمايش خود نشان داده است که مىتوان برروى توليد آنها نيز سرمايهگذارى کرد و نتيجه آن خوب خواهد بود. به جهت وسعت سرزمين و تنوع آب و هوائي، آنگولا يکى از مناسبترين کشورها براى توليد محصولات کشاورزى در جنوب آفريقا مىباشد. گرچه به جهت منازعات داخلي، مشکلات حمل و نقل، فقدان امکانات دسترسى به بازار و عدم انگيزه و خشکسالي، کمبودهاى (غذائي) و قحطى بهطور متناوب اتفاق افتاده است. در اوايل ۱۹۸۴، سوء تغذيه ۱۵% جمعيت اين کشور را متأثر ساخت، و زنده ماندن هدف اوليه بيش از ۵۰% جمعيت روستائى اين کشور بود. در اوايل ۱۹۹۱ تخمين زده مىشد کمبود غذائى ۸/۱ ميليون نفر از جمعيت اين کشور را مورد تهديد قرار داده باشد. در سالهاى اخير تنها کمتر از نيمى از غله کشور در داخل توليد شده است و ارقام عمدهاى از غلات، از خارج درخواست شده است. براساس برآورد برنامه ويژه سازمان ملل براى کمک به آنگولا، کمبود غله براى سال ۱۹۹۰، ۵۶۵ هزار تن بوده است. حدود ۲۳۶ هزار تن از اين کمبود که توسط واردات به جهت کمبود نقدينگى تأمين نشده است، بهصورت کمک غذائى درخواست شده است. جنگهاى داخلى ۱۹۹۲ تلاش براى ترميم بخش کشاورزى آنگول را با شکست مواجه ساخت. در فوريه ۱۹۹۳ سازمان خواربار جهانى (FAO) برنامهٔ جهانى غذائى سازمان ملل اخطار کرد که حدود ۳ ميليون نفر از مردم اينکشور مورد تهديد گرسنگى و بيمارى هستند خاصه در مناطقى که بر اثر جنگ تخريب شدهاند. در آوريل FAO درخواست ۳۵۰ هزار تن کمک غذائى اضطرارى براى تقريباً ۲ ميليون جمعيت اين کشور را نمود. همچنين براى ۳۴۶ هزار نفر بىخانمان و ۱۲۲ هزار پناهنده سالهاى قبل از کشورهاى زامبيا و زئير برگشته بودند و ۲۵۶ هزار نفر متأثر از خشکسالى استانهاى هوىلا، کونن و ناميب در جنوب غرب، درخواست کمک شد. صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها