جغرافياى انسانى الجزایر چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی اقوام و نژادها و روابط آنها زبان جمعیت، ترکیب و پراکندگی جدول آمار در این کشور برحسب تولد، ازدواج و فوت در طی سالهای ۹۷-۱۹۹۰ مهاجرت جدول استخدام و بهکار گیری افراد ۶ سال و بالاتر و عدم اشتغال و بیکاری برای افراد ۱۶ تا ۶۴ سال اقوام و نژادها و روابط آنها در الجزاير بربرها و اعراب شاوى از نظر نژادى و ترکيب قوميت از اکثريت که در حدود ۸۰ درصد برآورد گرديده است، برخوردار هستند. البته منظور همان بربرهائى هستند که هويت عربى يافتهاند. گروه ديگر که در اين اکثريت نيستند بربرهائى هستند که هنوز هويت اصلى خويش را حفظ کردهاند روى اين اصول تفکيک ميان اين دو گروه نژادى کاملاً ممکن نيست.بربرهاى غير عربى که از نظر شأن فرهنگى و دست يافتن به تعالى فرهنگى در موقعيت ضعيفترى قرار داشتند، در مقابل اعراب و فرهنگ و زبان و تمدن عربى مقاومتهاى نشان مىدادند و بر اين مقاومتها مباهات نيز مىکردند.ليکن بعضى از آنها طى اعصار متمادى خودبهخود در فرهنگ و زبان و دين عربها حل شدهاند. از جمله مقاومتهاى آنها که تقريباً آنها را موفق نموده است برگزيدن نوعى درون همسر و حفظ نژاد بوده است. در عين حال سعى در پذيرفتن زبان فرانسه براى دهن کجى به اعراب بوده است. بيشتر اين قوم و نژاد غير عرب در ميان کوهستانها و بعضى از آنها نيز در صحراى شمالى و مرکزى زندگى مىکنند. مثلاً قبايلىها در منطقه القبائل، الشاوية در کوههاى الاوراس، بنى مزاب در صحراى شمالى و طوارق در صحراى مرکزي. در ميان اين گروهها، قبايلىها با عدهاى بالغ بر دو ميليون نفر، مهمترين گروه بربرها را تشکيل مىدهند. اکثريت کارگران الجزايرى در فرانسه نيز از اين تيره هستند. شارالشاوية يک ميليون، بنى مزاب هشتاد هزار و طوارق کمتر از ده هزار نفر است. در اصل، بربرها ساکنان اوليه الجزاير بودند که مدتها قبل از فتح شمال آفريقا بهدست مسلمانان در اين ناحيه زندگى مىکردهاند. بيش از ۳ ميليون نفر از جمعيت الجزاير از نظر اصالت و نژاد نسبت بربرى دارند، آنها يک گروه منفرد صرف نيستند بلکه داراى چند فرهنگ مشخص بربرى هستند که هر يک از آنها وجه تشابهى نيز با ديگرى دارد و مىتوان گفت تنها لهجههاى آنها داراى يک ريشه واحد است. از نظر قوانين نيز آنها تابع دولت الجزاير بوده و سعى دارند در چارچوب نظام ادارى آن عمل نموده و نسبت به نظام و سيستم حاکم و همچنين ارتش و نيروى نظامى افرادى وفادار باقى بمانند. در کل، الجزايرىها در هر محيط فرهنگى بسادگى مستحيل مىشوند و ارزشها و فرهنگهاى غير عربى را به سادگى مىپذيرند. زبان زبان رسمى مردم الجزاير عربى است و بيش از ۸۰ درصد مردم اين کشور به اين زبان سخن مىگويند مدتى قبل از استقلال يافتن اين کشور در اثر هجوم استعمار فرانسه زبان اين مردم دستخوش تحولاتى گرديد از جمله اينکه فرانسه را بهجاى زبان عربى بهعنوان زبان ادارى و تحصيلات عاليه و مدرسهاى و به اصطلاح روشنفکرى و متمدن و مترقى جايگزين گرديد و اين زبان ملى را به عنوان زبانى که قدرت همشأنى با تمدن و تعالى را ندارد به کنار زده و سعى در مسخ فرهنگى و زبانى اين کشور متمدن اسلامى پرداختند. اکنون براساس مادهٔ ۳ قانون اساسى (بخش دوم: اصول کلى حکومت در جامعه الجزاير) اين کشور - عربى و آمازيغى زبان ملى و رسمى است. زبان آمازيغى پس از يکسال اعتراضات گسترده بربرها در ماه آوريل ۲۰۰۲ بهعنوان زبان رسمى و ملى در قانون اساسى کشور الجزاير اضافه گرديد. اما پس از استقلال، زبان عربى به لحاظ انطباق و اتحاد با اسلام و ناسيوناليسم الجزايرى مجدداً رونق يافت، همهٔ جنبشهاى انقلابى الجزاير و نيز حکومت اين کشور از استقلال به اين سو متعهد بودهاند که زبان عربى را در تمام شئون زندگى ملى جانشين زبان فرانسه سازند (جهان اسلام، الجزاير، جغرافياى طبيعى و اجتماعي، ص ۱۲۱). بربرهائى هم هستند که زبان خاصى دارند و بر همان زبان هم سخن مىگويند. آنها داراى خط و الفباى خاصى نيستند و ليکن بهصورت محاورهاى به زبانهائى چون زبان قبائلىها، زبان طوارق و زبان مزابى صحبت مىکنند. البته اين افراد بهعبارتى با زبان عربى و تکلم اين زبان مخالفتهائى کردهاند که بعدها منجر به شورش در سال ۱۹۸۲ گرديد که با نوشتن نامهاى از طرف دانشجويان دانشگاه تيزى اوزو به شاذلى بن جديد (رئيس جمهور سابق) خاتمه يافت. همچنين تفکر غلطى از جمله اينکه بربرها در اصل از زبان و نژاد رومى نشأت مىگيرند و برگشت اصالت اين ملت به رومىها بود، در ميان اين مردم اشاعه يافت. صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها