در سراسر مباحثات، بيشتر بر تأثير عوامل محيطى بر رشد حرکتى تأکيد خواهيم کرد؛ براى مثال، اگر تغذيه بد باشد، بيمارى شيوع پيدا کند، محيط آلوده باشد يا نمو جسمانى کند شود، رشد حرکتى به تأخير مىافتد؛ اما اگر تغذيه خوب باشد و مراقبتهاى بهداشتى و فرصتهاى مشارکت و کسب تجربهٔ ورزشى زياد باشد رشد جسمانى به حد بيشينهٔ خود مىرسد. برنامههاى تربيتى و آموزشى محرک تفکر و خلاقيت کودکان شده، رشد ذهنى و شناختى کودک را به حد بيشينهٔ خود مىرساند. نوع فعاليتهاى اعضاء خانواده و رفتارهاى آنها و رفتارهاى تقويتکنندهٔ کسانى که براى کودکان مهم هستند مىتواند موجب رغبت يا دلسردى و بىميلى کودکان نسبت به امر مشارکت در فعاليتهاى ورزشى و جسمى شود.
شيوههاى تربيتى کودکان ممکن است آنان را به سمت بازى و توسعهٔ مهارت سوق دهد يا اينکه اينگونه فرصتها را براى آنان محدود سازد. وضعيت اقتصادى بر فضاى ورزشى کودکان و نوع اسباببازىهاى آنان تأثير داشته، بر فرصتهاى تمرين و يادگيرى مهارت آنان اثر مىگذارد. اينها بعضى از عواملى هستند که براى هر فرد متفاوت هستند و مىتوانند بر رشد او مؤثر باشند.
بسيارى از اين عوامل محيطى براى يک گروه از مردم يکسان است؛ گروههائى از قبيل گروههاى فرهنگي، نژادى و قومي. آيا اين تفاوتها مىتواند در گروههاى مختلف منجر به الگوى خاص در زمينهٔ چگونگى رشد حرکتى آنان شود؟ شناخت و تعيين اين تفاوتها حداقل مىتواند دو فايده داشته باشد: فايدهٔ اول آن است که اگر اين تفاوتها وجود داشته باشد، در اين صورت براى هر گروه مىتوانند ضوابط خاص آنان را در نظر گيرند. فايدهٔ دوم اينکه اگر پژوهشگران بتوانند شرايط محيطى را که در اين گروهها متفاوت است شناسائى کنند، در اين صورت مىتوانند اثر اين عوامل محيطى را بر تسريع يا عقبافتادگى رشد حرکتى بررسى کنند.