يکى از بزرگ‌ترين انتقاداتى که از ورزش نوجوانان مى‌شود، تأکيد بيش از حد آن بر برد و باخت است. منتقدين اظهار مى‌دارند که کودکان ممکن است براى فعاليت‌هاى جسمانى شديد به اندازهٔ کافى تکامل نيافته باشند. بنابراين در اين حالت فشار هيجانى زيادى بر شرکت‌کننده تحميل خواهد شد. بازيکنان از نظر روانى نيز به اندازهٔ کافى براى رقابت رشد نکرده‌اند. همچنين چنين اظهار مى‌شود که برنامه‌هاى ورزشى نوجوانان به‌شدت انتخابى و انحصارى است و در سنين خيلى پايين براى کودکان حالت تخصصى پيدا مى‌کند. از تأکيد بيش از حد والدين بر برد و باخت در مسابقات نيز انتقادات شديدى به‌عمل آمده است، والدينى که براى موفقيت، کودکان را تحت فشار گذاشته، خواسته‌هاى خود را بر نياز کودک مقدم مى‌دارند.


تأکيد بر بردن موجب سوءاستفاده‌هايى از برنامه‌هاى ورزشى نوجوانان شده است. اهميت دادن به پيروزى موجب رفتارهايى چون سازشکارى و مسامحه از طرف مربيان براى جلب بهترين بازيکن در تيم، جلسات تمرينى طولانى براى مهارت‌هاى عالى و سرزنش کودکان براى اشتباهات مى‌شود. بسيارى از مربيان تربيت بدنى و متخصصان حرفه‌اى تأکيد بيش از حد بر پيروزى و برد و باخت را تقبيح مى‌کنند. آنها بر اين باور هستند که برنامه‌هاى ورزشى نوجوانان بايد از حيث ماهيت تکاملى باشد و به طريقى هدايت و سازماندهى شود که تکامل شناختي، عاطفى و جسمانى کودکان شرکت‌کننده را بهبود بخشد. اين روند تکاملى به‌خصوص در سنين پايين براى کودکان اساسى است.


تخصصى کردن نيز يکى ديگر از مواردى است که همواره موجب نگرانى شده است. کودکان در سنين پايين بايد از فرصت توسعهٔ مهارت و تسلط بر مهارت‌هاى حرکتى پايه برخوردار باشند و انواع ورزش‌ها فعاليت کنند. بعضى از کودکان در سنين پايين به سمت ورزشى خاص هدايت مى‌شوند و يا فقط در يک رشته و در موقعيت خاصى بازى مى‌کنند. اين تخصصى کردن زودرس فرصت توسعهٔ مهارت‌ها و علاقمندى به ساير ورزش‌ها و فعاليت‌ها را از کودک مى‌گيرد.


نگرانى دربارهٔ تخصصى شدن در طول دههٔ گذشته افزايش يافته است. در اين دهه ليگ‌هاى خصوصى و کلوب‌هايى که بر تکامل مهارت‌ها در ورزش خاصى تأکيد مى‌کنند، رشد و افزايش چشمگيرى داشته‌اند و اين روند موجب شروع آموزش پيشرفته و رقابت سنگين در سنين پايين شده است، کودکان ممکن است در سه سالگى شنا، ژيمناستيک، اسکيت‌سوارى و فوتبال را شروع کنند و ممکن است تمرينات جدى باشد و گاهى اوقات در طول سال ادامه يابد. در اين موقعيت کودکان از نظر جسمانى در مخاطره هستند و ممکن است در معرض آسيب‌هاى ناشى از استفادهٔ بيش از حد از بدن قرار گيرند. اگر آنها به‌صورت روزانه و در ساعت‌هاى متوالى در تمرينات درگير شوند، از نظر روانى ممکن است احساس خستگى و سر خوردگى کنند و ممکن است پس از رسيدن به سطح ايده‌آلى از اجرا و حتى پس از سال‌ها موفقيت در آن ورزش، فعاليت را کنار بگذارند.


بعضى از متخصصان تربيت بدنى و ورزش معتقدند که از لحاظ ماهيت فعاليت‌هاى رقابتى در ورزش براى نوجوانان خوب يا بد نيست، بلکه ماهيت ورزش آن چيزى است که فرد آن را به‌وجود مى‌آورد. تحت هدايت يک نظام کامل رهبري، اگر آسايش کودک مورد توجه باشد و اگر محيط گرم و کاملاً کنترل شده باشد و ورزش براساس نيازها و خصوصيات شرکت‌کنندگان هدايت شود، بسيارى از کمالات حاصل خواهد شد. اگر رهبرى ضعيف باشد آثار زيان‌بار فراوانى به بار خواهد آمد.