فقر اقتصادى
زندگى متعارف و متعادل مىتواند زمينه بسيار مناسبى براى رشد و پرورش کودکان باشد. در محيطهاى بسيار فقير امکان رشد متعادل فرزندان نيست و يا اندک است. بفرموده امام اميرالمؤمنين (ع) فقر آدمى را از حجت و بيان باز مىدارد و هوش را از کار مىاندازد.
غناى افراطى
همچنين بايد گفت عده کسانى که در ردههاى بالاى اقتصادى بسر مىبرند کمند که در عين داشتن امکانات بسيار، وضعى عادى و طبيعى داشته باشند. کثرت سرگرمىها، گشت و گذارها، تفريحات، بازى با اسباب و وسايل گوناگون سبب مىشوند که کودک جذب آنها شده و از کار خود باز بماند.
کار کودکان
در برخى از مناطق، بويژه مناطق روستائى ما مواجه با کار و اشتغال کودکانيم از وجود کودکان در مزرعه براى کنترل و حفظ کشتزار استفاده مىکنند و يا در شهرها ما مواجه با سرگرمى کودکان در محل کار و مغازه پدريم و يا کودک براى خريدها اوقات بسيارى را بايد در بيرون خانواده بگذراند.
وضع تغذيه
درباره مسأله تغذيه پافشارى بسيارى نخواهيم داشت ولى فراموش نبايد کرد که آن هم عامل مهمى براى حفظ سلامت و تعادل کودک در امر رشد است و در فکر و ذهن افراد مؤثر است.
براساس بسيارى از بررسىهاى علمى امر غذا در هوش و حتى در درک و فهم افراد مؤثر است. يکى از علل گيجى و منگى برخى از جوامع عقبمانده را به امر تغذيه مربوط مىدانند.
وضع مسکن و محلٌه
اگر خانه افراد در محيط و محلهاى شلوغ و پرجمعيت باشد و يا اگر محيط زندگى و مسکن محيطى آلوده، پراز سروصدا و جنجال، پراز زرق و برق، با افرادى آلوده و معتاد باشد نمىتواند محيط مناسبى براى زندگى کودکان باشد و طبيعى است که چنين سکونتى در همه امور افراد اثر مىگذارد از جمله در درس و تحصيل آنها.
عوامل ديگر
- سرگرمى کودک به خريد وفروش اشياء و ابزار که در مدرسه و کوچه صورت مىگيرد.
- احساس حقارت از مقايسه سرووضع خود با ديگر دانشآموزان.
- احساس موردترحم قرار گرفتن در جنبههاى اقتصادى مثل پوشيدن لباس صدقهاى با آگاهى از اين امر که ديگر دانشآموزان از آن خبر دارند.
- جبر به فعاليت اقتصادى در عين فعاليت تحصيلى بعلت ناگزيرى در امر اقتصاد که البته اين امر براى سنين نوجوانى و بلوغ بيشتر قابل ملاحظه است.