شرط سن

در تشويق کودکان شرط سن مهم است و بايد مورد رعايت قرار گيرد. در هر سن مقتضائى را بايد در نظر گرفت و اين امر شدنى نيست مگر بشرط آگاهى از فنون روانشناسى و داشتن اطلاعات در زمينه روانشناسى کودک و نوجوان.


در هر سنّى خواستارى‌ها فرق مى‌کنند و طبعاً نوع جوايز و پاداش فرق خواهد کرد. تشويق از کودک خردسال بصورت بغل کردن و بوسيدن و نوازش است در حاليکه اين امر براى افراد نوجوان و بالغ شديد چندان موردپسند نباشد. و يا تحسين کودکى در تنهائى بعنوان تشويق او کودک را اقناع خواهد کرد در حاليکه اين امر براى نوجوان قانع کننده نيست. او دوست دارد در جمع مورد تأييد قرار گيرد.

شرط جنس

تشويق و تأييد و حتى جايزه دادن براى پسر و دختر بهتر است متفاوت باشد. بدين‌معنى که شرايط حيات روانى و اجتماعى آنان را موردنظر قرار دهيم. شايد پسران به اسباب‌بازى‌ها، وسايل مکانيکى و ابزار متحرک بيشتر راغب باشند تا به ظرافت کارى‌ها و زيبائى‌ها، در حاليکه دختران به آن بعد بيشتر توجّه دارند.


شايد بهتر است براى جايزه پسران مثلاً يک کاميون يا دوچرخه و موتور پلاستيکى تهيه کنيم و براى دختران جايزه‌اى از نوع سنجاق و روبان سر، گل‌سينه، و چيزهاى ديگرى که دختران بدان رغبت و علاقه‌اى دارند. از طرف ديگر بايد زمينه‌هاى حيات فردى و اجتماعى پسر و دختر را در اين راه ملحوظ داريم.

شرط روانى افراد

نکته مهمى که در تشويق مى‌بايست مورد نظر باشد شرايط روانى کودکان در سنين مختلف و نوع پاى‌بندى آنان به لذات است. کودکان خردسال بدنبال لذات جسمى زودگذر و از نوع لذات کامى هستند. براى تشويق اگر کامشان را شيرين کنيم برايشان لذتبخش‌تر از آن است که مثلاً دائرة‌المعارفى را تا چند هزار برابر از نظر قيمت به آنها اهدا کرده و مورد تشويقشان قرار دهيم.


اين کار در سنين بزرگسالي، نوجوانى و بلوغ آنان اگر صورت گيرد نوعى اهانت و توهين براى آنان بحساب خواهد آمد. در آن سنين تشويقى بايد صورت گيرد که ذوق اجتماعى و شخصيتى آنان را اقناع کند و مثلاً آنها را به جامعه همسن خودشان بعنوان افرادى مهم معرفى نمايد. همچنين کودکان خواستار زرق و برق و زيبائى ظاهرند در حاليکه براى بزرگترها مسأله عمق اهميت دارد. کودکان در فضاى حسى زندگى مى‌کنند و بزرگترها در فضاى ادراکي

شرط کار و تلاش

در تشويق کودک و اعطاى جايزه به آنان اين شرط را در نظر مى‌گيريم که رابطه‌اى باشد بين ميزان کار و تلاش و ميزان تشويق. گاهى کودک کارى عادى و کوچک انجام مى‌دهد و زمانى کارى بزرگ و مهم. در اين صورت برخوردها نبايد يکسان باشند. گاهى تشويق براى سرمايه‌گذارى يکساعته کودک است و زمانى براى کارى چندساعته که مثلاً هفته‌اى از عمر او صرف فلان کار و برنامه شده است.


رعايت اين تناسب بايد موردنظر باشد تا او دريابد در ازاى ميزان سرمايه‌گذارى و کوشش به جايزه‌اى دست خواهد يافت و اين امر محرٌکى باشد براى کار و تلاش بيشتر و سرمايه‌گذارى زيادتر.

مقتضاى درک و فهم

همه کودکان به يک ميزان نمى‌فهمند و هوش آنها بيک اندازه نيست. بهمين‌نظر موضع‌گيرى‌ها در قبال کودکان به يک گونه نمى‌تواند باشد. ممکن است تشويقى براى يک کودک اقناع کننده باشد و براى کودک همسّن او که از هوش برترى برخوردار است اهانت و تحقير بحساب آيد.


اينکه سعى دارند کودکان تيزهوش را از ديگر کودکان جدا کنند و تربيت نمايند به علل گوناگون است از جمله رعايت همين نکات که از ظرافت خاصى برخوردارند. ممکن است فردى در سن بلوغ باشد و کودکان بينديشد و کودکى کم‌سن و سال باشد و به اندازه بالغان فکر کند. اين تفاوت‌ها را بايد مورد توجه قرار داد.

شرط تداوم

فرزند شما ممکن است عمل مهمى را انجام دهد و شما او را مستحق تشويق بدانيد. ولى در اين امر شيوه‌اى در پيش گيريد که قابل ادامه باشد. آنچنان نباشد که براى يک عمل عادى کودک تمام لغات و اصطلاحات مربوط به تشويق و تقدير کودک را يکباره به کار بريد.


همچنين ممکن است فرزند شما در کلاس اول ابتدائى شاگرد اول شود. بخاطر شاگرداول شدن او خريد يک دوچرخه خطاست. زيرا بر اين اساس شما بذر توقعى بزرگ را در اندرون او کاشته‌ايد. اگر اين کودک در کلاس پايانى دوره ابتدائى رتبه اول شود ناگزير بايد براى او اتومبيل بخريد!!

مستقيم بودن تشويق

برخى از پدران و مادران عادت دارند که بخاطر اخلاق و رفتار کودک و هم بعلت پيشرفت تحصيلى او جايزه‌اى تهيه کرده و محرمانه به مدرسه ببرند و از معلم و مديرش بخواهند که آن را به اسم خود در سر صف به کودک تحويل دهد.


اين کار نوعى ارتکاب خطا براى معلم است. زيرا کودک اين توقع را از او دارد که در مراحله بعدى گام‌هاى مهم‌تر و يا لااقل مساوى آن بردارد و در حاليکه معلم عاجز است. ثانياً براى ديگر کودکان حسرت‌آفرين است که فلان طفل همکلاسى بخاطر فلان مسئله بچنين جايزه‌اى دست يافته و آنها سرشان بى کلاه مانده و ثالثاً اگر روزى اين حقيقت براى کودک کشف شود ديگر به چنين والدين و معلمى اعتماد نخواهد کرد و ...

خوددارى از دادن سند

فرزند و يا شاگرد خود را تشويق کنيد بدان شرط که تشويق شما سندى براى ابراز غرور و احساس اقناع هميشگى از اخلاق و رفتار و پيشرفت نشود و او فکر کند که بر اين اساس واجد جميع کمالات شده و ديگر نيازى به کار و تلاش ندارد.


براين اساس به او نوشته‌اى ندهيد که از اخلاق و رفتارش کاملاً رضايت داريد. اگر چنين نوشته‌اى مى‌دهيد آن را محدود کنيد، بدينگونه که تا اين تاريخ از اخلاق و رفتار او رضايت داشته‌ايد. بدين معنى که معلوم نيست براى فردا هم چنين رضايتى حاصل باشد. براى فردا تلاش و کوششى جديد لازم است و او همچنان بايد در کار اصلاح و پيشرفت خود باشد.

شرط قيمت و بها

بسيارى از پدران و مادران به واقع براى خودشان جايزه‌اى مى‌خرند نه براى فرزندان آنها شايد نمى‌دانند که فرزندشان بين طلا و برنج، بين کائوچو و پلاستيک فرق نمى‌گذارند. چيز قيمتى يا ارزان براى کودک يکسان است.


براى تشويق کودک و جايزه دادن به او اشيائى گران‌قيمت مى‌خرند و آنگاه براى اينکه آن شيئ نشکند آن را در قفسه‌اى قرار داده و آن را قفل و کودک را از بازى محروم مى‌کنند. در چنين صورت بدست کودک چه رسيده است؟ آيا بهتر نبود که همان اسباب‌بازى ارزان‌قيمت پلاستيکى براى کودک تهيه مى‌شد و از آن بهره‌مند مى‌گشت؟

شرط سازندگى

تشويق کودک بگونه‌اى باشد که در او سازندگى ايجاد کند نه غرور و نه خودپسندى و خودبيني. تشويق بايد اخلاق او را بهتر سازد، راه و روش او را براى رسيدن به هدف جهت دهد، به ميزان کار و تلاش او بيفزايد و بالاخره او را از پيش بهتر سازد.


همچنين اسباب و ابزارى که براى تشويق کودک تهيه مى‌کنيم بايد به گونه‌اى باشند که فکر و ذهن او را بحرکت اندازند، در او ابتکار و ابداع پديد آورند و کودک با آنها به صورت فعال برخورد کند نه منفعل. مثلاً اسباب‌بازى تشويقى از نوع ماشين کوکى نباشند، بلکه از نوع وسايل ساختمانى باشد و ...


همچنين نکات ديگرى هم در اين زمينه مورد نظر است از جمله رعايت نياز کودک، رعايت شوق و رغبت کودک به شيئ. شايد کودکى همه گاه در آرزوى داشتن يک ساعت‌مچى است. بهتر است تشويق و جايزه او همين شيئ باشد و ...