آگاهىها، فنون و مهارتهاى موردنياز والدين در طريق ايفاى مسؤوليت پدرى و مادرى خود بسيار است که شرح و تفصيل آن نياز به بحثى جداگانه دارد. آنچه را که ما در اين بحث جستجو مىکنيم مسأله غريزهجنسى و صفات و خصايص آن و نيز بيدارى نابهنگام و عوارض و خطرات آنهاست.
معنى و مفهوم غريزه
نيروئى پيچيده در درون انسان که بخشى از فعاليت و رفتار او را شکل و جهت مىدهد که آن نيرو:
- امرى همگانى است و در همه افراد، از همه نژادها و گروهها وجود دارد.
- مرزشناس نيست، و در همه مناطق و محدودههاى زيستى کرهزمين حضور دارد.
- قدرت آن از درون برمىخيزد، هرچند عوامل بيرونى در بيدارى و تشديد آن نقش دارند.
- رشد آن در انسان داراى صورت تدريجى است. در مرحلهاى از عمر بيدار مىشود و در مرحلهاى ديگر به اوج خود مىرسد.
- توان آن بسيار و داراى نقش حرکتآفرينى است و برخى از صاحبنظران آن را قوىترين غرائز معرفى کردهاند که ادعاىشان مورد ترديد و سؤال است.
- عوامل اجتماعي، طبيعي، القائى آن را از بين نمىبرند ولى مىتوانند آن را سرکوب، تعديل و يا هم چون آتشى زيرخاکستر نگه دارند و به هنگاميکه موانع از ميان برداشتهشوند حرکت و فعاليت آن ازنو آغاز مىگردد.
صفات و خصايص
غرايز و از جمله غريزهجنسى به غير از بعد مادٌى و جنبه بيوشيميائى آن که زمينهساز شناسائى و موجد تحول و تغيير در انسانند سه ويژگى دارند که هرسه براى اتٌخاذ مواضع مناسب جهت والدين و مربيان هشداردهنده و درسآموز هستند. آن صفات عبارتند از:
جنبه ادراکى
غرايز داراى جنبه ادراکى هستند و آدمى در آنچه که مربوط به غريزههاى خويش است ادراک دارد. مثلاً در رابطه با غريزه شکم درک مىکند که گرسنه و يا سير است، در رابطه با غريزه جنسى درک مىکند که بالغ و خواستار ازدواج است. بعبارت ديگر در رابطه با وضع خويش آگاه و هشيار است.
جنبه انفعالى
غرايز زمينه را براى انفعال و تحتتأثير قرار گرفتن آدمى فراهم مىکنند. در رابطه با غريزه گرسنگى ما تحتتأثير بوى نان، بوىکباب و هرغذائى هستيم که از ما رفع گرسنگى کنند و در رابطه با غريزه جنسى تحتتأثير جنس مخالف و حرکات و ادا و اطوارهاى تحريککننده اوئيم. ديدار اوليه دوجوان مجرد، در آستانه ازدواج از يکديگر چنان آنها را تحتتأثير قرار مىدهد که ممکن است زبانشان به لکنت بيفتد و از خجالت سرخ شوند.
جنبه حرکتى
غرياز در افراد حرکت ايجاد مىکنند و آنها را براى وصول به هدف غريزه به تلاش واميدارند. انسان گرسنه براى دستيابى به غذا به تکاپو مىافتد و انسان بالغ در تلاش براى فراهم کردن زمينه جهت ازدواج و تشکيل کانون است. و هرمقدار شرايط تحريک شديدتر باشد حرکت و تلاش بيشتر است، تاحدى که ممکن است انديشه خلاف و انحراف در او قوت بخشد و او را از مسير شرافت دور و منحرف دارد.
اهميٌت و قدرت غريزه
در مسأله اهميٌت غريزه نخست بايد به ذکر اين نکته بپردازيم که برخلاف تصور برخى از مکاتب و خطوط فکري، غريزه جنسى امرى پست، پليد و ناپاک نيست.
در اهميٌت آن بايد گفت عامل حرکت، رشد، کار و توليد و فعاليت است، عامل پيدايش ادبياتى مخصوص و هنرى ويژه است. سببى براى بروز زيباترين عواطف از محبٌت و مودٌت، عشق و اخلاص و ... و درباره قدرت غريزه و مخصوصاً غريزه جنسى بحثهاى بسيار به عمل آمده و اظهارنظر روانشناسان و روانکاوان در اين عرصه بسيار زياد است. برخى از آنان کوشيدهاند غريزه جنسى را مهمترين غرايز معرفى کنند.
بيدارى غريزه
غرايز امانتهاى خداوندى هستند که در نهاد آدمى قبل از ولادت به وديعه گذاشته شده و زمينهساز حرکت و تلاش در جهت وصول به هدف و از جمله اسباب و ابزارى به حساب مىآيند.
در انسان بروز و ظهور و در نهايت شکوفايى غرايز، برخلاف حيوانات داراى صورت تدريجى است. نخستين تجليات آن را در برخى از کودکان از سنين سهسالگى مىبينيم که بصورت بازى با خود و گاهى دستکارى آلتتناسلى و تا حدودى کشف منبع لذت است. در حدود ۴ سالگى طفل نسبت به آن آشنا و تقريباً حساس است و مراقبت دارد که او را بابدن برهنه نبينند. در سنين ۵-۶ سالگى رشد هورمونهاى جنسى کنداست. در ۶-۷ سالگى که طفل وارد دنياى تميز و تشخيص مىشود نسبت به وضع خود از اين بابت آگاه است و در سنين ۸ سالگى در برخى از کودکان تماشاى بدن ديگران لذتآور مىشود و پس از اين سن بر دامه آن افزوده مىشود تا بتدريج که به سن بلوغ مىرسد و خواستار اقناع آن گردد.
بيدارىها بايد توأم با مراقبت، کنترل و زمينهسازى صيانتها توسط والدين و مربيان باشد. دو نکته هشداردهندهٔ در اين مورد وجود دارد:
- نخست اينکه کودکان از همان سنين خردسالى براى احساس لذات بدنى آمادگى دارند و غفلت و مسامحه در مراقبت از آن زمينهساز صدمه و سقوط براى او و خانواده و ديگران است.
- ديگر اينکه بيدارىها بايد تحتکنترل باشد که نابهنگام و پيشرس نباشد. چون اين امر موجب صدمهها و زيان مىگردد.
عوارض و خطرات بيدارى جنسى
برخلاف انديشه و مواضع فکرى برخى از غربيان، نبايد از پيشرسى بيدارى جنسى کودکان استقبال کرد. اين سخن بدان معنى نيست که بخواهيم کودک را در رابطه با اعضاى وجودى خود غافل و جاهل نگه داريم، بلکه غرض اين است که بزور تصنٌع و تحريک در او بيدارى و به دنبال آن هوس و اشتهائى پديد نياوريم. بيدارى نابهنگام ميل جنسى سبب اشتغال فکرى کودک و توجه او به امورى است که فعلاً در برنامه زندگى او پيشبينى نشدهاند.
بررسىهاى علمى نشان دادهاند که بيدارى نابهنگام جنسى زمينهساز بروى پارهاى از هوسمندىهاى ناصواب، عادات نامناسب و انحرافآميزى چون حالت خوارضائي، قراردادن خود در معرض سوءاستفادههاى جنسى و غريزى و بالاخره توسعه مفاسد و آلودگىهاست.