روانشناسى يا معرفتالنفس علم روان و ذهن است. روانشناسان بر سر تعريف ذهن و روان اختلاف دارند. برخى ذهن را مترادف با روح مىدانند و لذا از جسم و بدن متمايز مىکنند و بعضى ذهن و مغز را در ارتباط متقابل مىبينند و هر دو را يکى مىبينند بهطور کلى روانشناسى جديد را مىتوان علمى دانست که روابط متمايل بين موجودات زنده و محيط را مطالعه مىکند و مفاهيم عمده آن را مواردى چون عاطفه، غريزه، شعور، هوش از نظر ارتباط خود با رفتار فرد تشکيل مىدهد و علم روانشناسى جديد از فعاليتهاى هابز فيلسوف انگليسى سرچشمه گرفته است و توجه به روشهاى تجربى از قرن ۱۹ ميلادى منجر به کارهاى شارگو عصبشناس فرانسوى و ژانه طبيب و روانشناس فرانسوى گرديد. نظريه تکامل موجب ظهور روانشناسى ديناميک ويليامز جيمز فيلسوف و روانشناس آمريکايى شد و فرويد اتريشى متخصص بيمارىهاى روانى چشمانداز روانشناسى را وسعت بخشيد، در حال حاضر علم روانشناسى در تعليم و تربيت و امور صنعتي، تجارى و ادارى مورد استفاده قرار گرفته و به روانشناسى اجتماعي، استخدامي، تجربي، تحليلى تربيتي، صنعتي، فردي، کودک، مردم، خانواده و ... تقسيم شده است.
