منابع تحقيق تاريخى را مىتوان به دو گروه عمدهٔ زير تقسيم کرد: منابع دست اول، منابع دست دوم يا دست چندم.
منابع دست اول، منابعى هستند که مستقيماً در ارتباط با حادثه يا پديده قرار مىگيرند و ممکن است به شکل کتبي، شفاهي، تصويري، مادّى و مانند آن مشاهده شوند.
منابع دست چندم، منابعى هستند که بهطور غيرمستقيم در ارتباط با حادثه قرار دارند و به اتکاى منابع دست اول تهيه مىشوند که ممکن است بصورت نقلقولهاى مستقيم يا غيرمستقيم يا بصورت کتبى و شفاهي، چند دست بگردند و از سندى به سند ديگر انتقال يابند. طبيعى است هرچه اين اسناد بيشتر دست بدست شوند، ارزش آنها بيشتر کاهش مىيابد، چون امکان دخل و تصرف يا افتادگى و بىدقّتى در آنها وجود دارد؛ بنابراين، محقق تاريخى بايد تحقيق خود را به اسناد دست اول يا نزديکتر به آن متکى نمايد.
منابع مکتوب تحقيق تاريخى
مدارکى هستند که بصورت کتبى نوشته شدهاند و در رابطهٔ مستقيم با پديده و واقعهٔ مورد مطالعه قرار دارند، مانند: کتابها، اجازهنامهها، فرمانها، بيوگرافىها، پروندههاى اداري، شجرهنامهها، سفرنامهها، تابلوهاى خطاطي، آراء دادگاهها، صورتجلسهها، گزارشهاى رسمي، وصيّتنامهها، قراردادها، قبالهها، کتيبهها و سنگنبشتهها، استشهادها، اظهارنامهها، آگهىها، صورتجسابها، نمايشنامهها، گزارشهاى تحقيقى و ... که عمدتاً خود فرد يا ناظر يا کاتب حاضر آنها را به رشتهٔ تحريز درآورده است و بهطورکلى از اعتبار بالايى برخوردارند.
منابع شفاهى تحقيق تاريخى
اسنادى هستند که سينه به سينه منتقل شده يا در خاطرات مردم قرار دارند و از حافظهها گرفته مىشوند. عمدهٔ اين منابع عبارتند از: ضربالمثلها، خاطرهها، نقلقولهايى که براساس شنيدههايى است که از حادثه يا پديدهاى نقل شده است، سخنرانىها، مصاحبهها و مذاکرات و مجادلات و گفتگوهايى که دربارهٔ مسئلهاى انجام شده و مثلاً از نوارهاى ضبط شده قابل استخراج است، آداب و سنن جامعه که براى تصوير وقايع تاريخى و فرهنگى مورد استفاده قرار مىگيرد، موسيقي، شعر، طنز و لطيفههايى که بر سر زبانهاست.
منابع تصويرى تحقيقات تاريخى
اين منابع در دورههاى اخير و پس از اختراع دستگاههاى تصويربردارى (عکس و فيلم) توسعه يافته است. در گذشته اين منابع محدود بود و غالباً از حدود تابلوهاى نقاشى خارج نمىشد، ولى امروزه اين منابع بسيار غنى و وسيع است و در آينده نيز گسترش بيشترى خواهد يافت. اين منابع عبارتند از: تابلوهاى نقاشي، عکسها، انواع فيلم از جمله فيلمهاى مستند، نقشهها، کروکىها، نمودارها، تابلوهاى مينياتور، طرحها، عکسهاى هوايي، تصاوير ماهوارهاى و مانند آن.
منابع ساختمانى تحقيقات تاريخى
اين منابع بناهايى هستند که در دورههاى تاريخى ساخته شده و هنوز بهصورت آثار باستانى باقى ماندهاند و حاوى اطلاعات خوبى از ويژگىهاى دورهٔ تاريخى احداث بنا هستند. ساختمانها، کاخها، پلها، جادهها، کندهکارىها، نقوش ساختماني، مقبرهها، سنگقبرها، سکونتگاهها، زيارتگاهها، کاروانسراها، آبانبارها، قلعهها و نظاير آنها از اين مقولهاند.
منابع مادى و ابزارى تحقيقات تاريخى
اين منابع اجسامى هستند که از دورههاى تاريخى باقى ماندهاند و باستانشناسان با تجزيهوتحليل آنها مىتوانند ويژگىهاى زمان مربوط را تصويرسازى کنند و منبع خوبى براى مطالعات تاريخى فراهم آورند. اين منابع عبارتند از: سلاحها، ظروف، ابزار کار کشاورزى و صنعتي، وسايل حملونقل، وسايل خانگي، سفالها، لباسها، سکهها، اشياء هنري، مجسمهها، پيکرها، درها، سنگوارهها، لوحها، ابزار موسيقي، اسکلتها و مانند آن.
اسناد الکترونيکى
اين اسناد سابقهٔ طولانى ندارند، ولى از منابع تحقيق تاريخى هستند که براى آينده ارزش پيدا مىکنند. اين منابع عبارتند از: حافظهٔ رايانه، ديسکها، ديسکتها و ميکروفيش، ميکروفيلم، جعبههاى اطلاعاتى و ...
انواع نقد اسناد
محقق تاريخى با تکيه بر اسناد و مدارک و منابع تهيهٔ آنها مىتواند اطلاعات را براى تجزيهوتحليل جمعآورى کند؛ بنابراين، مهمترين وظيفهٔ او بررسي، نقد و ارزيابى سند است تا از اين طريق اعتبار آن نزد او تأييد شود و با اطمينان خاطر بتواند به آن اتکا نمايد. به اين اقدام، نقد سند گفته مىشود که بر دو نوع است: نقد بيرونى و نقد دروني. (روشهاى تحقيق در علوم تربيتى و رفتاري؛ ص ۱۸۴)
نقد بيرونى
محقق حقيقى بودن و اصالت سند را مورد بررسى قرار مىدهد. يعنى اينکه آيا سند مربوط به واقعه است يا خير؟ و آيا احتمال جعلى بودن وجود ندارد؟ محقق تاريخى بايد سند را با ساير اسناد و شواهد تاريخى مربوط مقايسه نمايد؛ مثلاً او بايد امضا و مهر، تاريخ نوع خط، نوع جوهر بکار رفته، نوع کاغذ، پوست يا چرم يا چوب و غيره، نوع کلمات، سبک نگارش و غير آن را مورد بررسى و ارزيابى قرار دهد و آن را با ساير اطلاعات مربوط به شخص، واقعه يا تکنولوژى دورهٔ مروبط به سند مقايسه نمايد و از صحت تعلق آن به موضوع مورد مطالعه اطمينان حاصل نمايد.
نقد درونى
پس از اطمينان از صحت ارتباط سند با موضوع مورد مطالعه، ارزيابى محتواى مطالب مطرح مىشود که آيا اطلاعات صحيح است و تصوير درستى از موضوع يا واقعه را ارائه مىدهد؟ آيا مطالب آن با موازين عقلى تطبيق مىکند؟ آيا مطالب آن با ساير اطلاعات تأييد شده از منابع ديگر همخوانى و تناسب دارد؟ آيا در بيان واقعيت غلّو نشده است؟ آيا سند تحت فشار و احساس ترس يا براى خودشيرينى نوشته نشده است؟ آيا سند واقعيت را وارونه جلوه نمىدهد؟