از آنجا که تقريباً همهٔ انسان‌ها براى يافتن پاسخ سؤال‌ها و حل مشکلات خود ناچار به کاوش هستند، مى‌توان گفت که همه مشغول تحقيق هستند. ولى آنان تشريفات و آداب يک تحقيق علمى و اساسى را رعايت نمى‌کنند. بعلاوه، در اين تحقيقات نتايج حاصل شده کاربرى فردى دارد و معمولاً تکرارى است؛ يعنى اينکه در حوزهٔ معرفت‌شناسى بشر مطالب تازه‌اى ارائه نمى‌کند.


با توجه به توضيحات مذکور، وجه تمايز تحقيقات علمى با ساير انواع تحقيق مشخص مى‌شود؛ يعنى اينکه واژهٔ تحقيق اطلاق عام دارد و مى‌توان آن را براى هر نوع فعاليت جستجوگرانه و کاوشگرانه‌اى که افراد براى پاسخگويى به مسئله‌اى يا کشف مجهولى انجام مى‌دهند بکار گرفت. اما اصطلاح تحقيق علمي اطلاق خاص دارد و مى‌توان آن را براى نوع خاصى از فعاليت‌هاى تحقيقاتى بکار برد.


انسان براى ادامهٔ زندگى ناچار است روابط خود را با هر يک از مظاهر حيات تنظيم کند و براى اين کار نياز به آگاهى دارد. به‌علاوه، شناخت جهان خلقت و عالم طبيعت از اين جهت براى او ضرورى است که بتواند رموز آن را کشف و از دستاوردها و نتايج آن براى بهبود زندگى استفاده کند. کشف عوامل و عناصر و پديده‌هاى جهان خلقت هم وظيفه‌اى است که برعهده بشر قرار داد شده و هم ضرورتى است که ناچار است آن را براى تأمين نيازهاى زندگى و بهبود آن به‌کار بگيرد. اين ضرورت نوع بشر را وادار به تفحص و کنجکاوى و تحقيق نموده که در اثر آن قلمرو معرفتى خوبى به‌دست آورده و از نتايج آن نيز بهره برده است.