انسان هميشه درحال يادگرفتن است. از لحظهٔ تولد تا دم ‌مرگ، ما ياد مى‌گيريم لبخند بزنيم، لباس بپوشيم، راه ‌برويم، صحبت کنيم، احساس امنيت کنيم، عشق بورزيم، بخوانيم و بنويسيم. ما براساس تجربه‌ شخصي، آزمايش و خطا، سرمشق، مشاهده، تنبيه و تشويق، گوش دادن و ديدن و لمس‌کردن ياد مى‌گيريم. گاه يادگرفتن ما برحسب اتفاق است و براى آن هيچ‌نوع برنامه‌ريزى قبلى انجام نگرفته است. گاهى يادگيرى ما براساس آموزش است. دراينجا آن نوع يادگيرى مورد توجه است که براى آن برنامه‌ريزى شده باشد. تعريفى از يادگيرى که به حيطهٔ کار تکنولوژى نزديکى بيشترى دارد تعريف زير است:


“يادگيرى يعنى تغيير کم و بيش دائمى در رفتار بالقوه يادگيرنده، مشروط براينکه اين تغيير براثر تجربه رخ داده باشد نه اينکه حاصل عواملى چون خستگي، استعمال داروهاى مخدر، و تغييرات ناشى از بلوغ باشد“. در اين تعريف به تغييرات موقتى رفتار که ناشى از خستگي، انطباق حسى يا عوامل انگيزشى است اهميتى داده نمى‌شود.