انسان همواره نيازهائى دارد که مىتواند عامل اصلى حرکت، تلاش و رفتارهاى وى باشد. چنانکه شناخت نيازهاى اساسى فرد و فراهمآوردن شرايط و امکاناتى که وى بتواند در حد مناسب و متعادل به رفع نيازهاى خود بپردازد، از سويى موجب پيشگيرى از مشکلات، اختلالات و نابسامانىهاى جسمى و روانى وى مىشود و از سوى ديگر مراتب رشد و شکوفائى استعدادهاى وى را هر چه بيشتر ميسر مىسازد.
مطالعه و بررسى نيازهاى اساسى انسان، فهم مناسبترى از علل و انگيزههاى رفتارى افراد را موجب مىشود و گامى اساسى در تعليم و تربيت و نيز در تعديل و درمان ناهنجارىهاى روانى و رفتارى به شمار مىرود.
لازم به تذکر است که انگيزه و نياز معمولاً مترادف يکديگر بهکار مىرود. ولى بهصورت دقيقتر، نياز به کمبود درونى اطلاق مىشود، حال آنکه انگيزه متوجه هدف خاصى است که رفتار فرد را، بهدنبال آن نياز و بهمنظور ارضاء آن، پيش مىبرد. يعنى انگيزه عبارت است از نوعى ميل نسبت به رسيدن به چيزى مشخص يا هدفى معين.
انواع و طبقهبندى نيازها:
در زمينه تعدد و نحوه تقسيمبندى نيازها و انگيزهها، صاحبنظران و روانشناسان نظرات متفاوتى دارند. براى مثال برخى از صاحبنظران و روانشناسان، احتياجات و انگيزههاى زيادى براى بشر قائل شدهاند ولى روانشناسانى مانند فرويد Freud و آدلر Adler، تعداد احتياجات و انگيزههاى انسان را به يکى دو مورد محدود مىکنند. ولى در هر حال، در يک ديد اجمالي، نيازهاى اساسى انسان را مىتوان به دو دسته تقسيمبندى کرد: