بسيارى از مدارس قديمى با ساختمانهاى کوچک و غيربهداشتى که اغلب خانههاى استيجارى است، در شهرها و روستاها وجود دارند که موجد مشکلات فراوانى است. در چنين محيطهائى اغلب، در اثر فقدان پنجره کافي، نور طبيعى به قدر کفايت وارد اطاقها نمىشود و نور مصنوعى هم براى روشن کردن کلاسها کافى نمىباشد، در ضمن تهويه مناسب هم صورت نمىگيرد. وسيله گرمکردن کلاسها بسيار ابتدائى است بهطورى که شاگردان مجاور بخارى بر اثر گرما و شاگردان دورتر به واسطه سرما در زحمت مىباشند. ميز و صندلى کلاسها براى نشستن شاگردان مناسب نبوده و در بسيارى از مدارس از نيمکتهاى بدون پشت استفاده مىشود. تعداد توالت و دستشوئى کمتر از حد معمول بوده و تسهيلات موجود از نظر بهداشتى در وضع بسيار نامطلوبى قرار دارد. همچنين اغلب مدارس در زمينهاى کوچک بنا گرديده و فضاى کافى جهت بازى شاگردان وجود ندارد.
در چنين مدارسي، آموزش اصول بهداشتى زياد مثمرثمر نخواهد بود، زيرا دانشآموزان کمسن و سال، افکار غلط و عادات مضر را به سهولت مىآموزند که بيرون آوردن آن از مغز آنها با وجود تلاش مربى و کارشناسان بهداشت بسيار مشکل خواهد بود. مثلاً وقتى به دانشآموزى گفته مىشود که بايد قبل از صرف غذا و پس از خروج از توالت دست خود را بشويد ولى تسهيلات لازم براى شستن دست در اختيار وى قرار ندارد، مسلماً در ايجاد چنين عادتى موفقيتى بهدست نخواهد آمد. از اينرو ايجاد محيط بهداشتى مناسب، همراه با تعليمات صحيح، مکمل يکديگر خواهند بود.