نظريه عقلانى - عاطفى (Retional-Emotive) در نيمهٔ دوم قرن بيستم توسط آلرت اليس (Ellis) پايهگذارى شد. وى نخست روانکاو بود، اما در خلال سالهاى ۱۹۵۰ - ۱۹۶۰ ميلادى در جستجوى روشى بر آمد که بتواند مشکلات روانى را سريعتر حل کن و نهايتاً نظريهٔ عقلانى - عاطفى را بنا نهاد.
نظريهٔ عقلانى - عاطفى از افکار فلاسفهاى چون اپيکتتوس (Epictetus)، زنو (Zeno)، و سيسرو (Cicero) سرچشمه گرفته است. به نظر اپيکتتوس، خود واقعه اضطراب و نگرانى ايجاد نمىکند، بلکه ريشهٔ اضطراب و نگرانى در افکار و نظام اعتقادى نامعقول انسان قرار دارد. اجتماعى بودن انسان، اثر عقيده و فکر بر رفتار، و حاکم بودن انسان بر سرنوشت خويش - که همگى در نظريهٔ روانشناسى فردى توسط آدلر نيز مطرح شده است - در پيدايش نظريهٔ عقلانى - عاطفى مؤثر بودهاند. انسان پس از برخورد با محرک بر اساس تفسير و برداشت خويش، بدان پاسخ مىدهد. لذا افکار و نظام اعتقادى فرد در چگونگى پاسخ به محرکها تأثير دارد. از اينرو، نظريهٔ عقلانى - عاطفى با نظريههاى روانشناسى فردى و رفتار درمانى وجوه اشتراکى دارد (اليس، ۱۹۷۳).