قریب به یک سال است که گروهک تروریستی داعش منطقه را درگیر خونریزی و جنگ کرده است و با اعمال تروریستی خود جان و مال و آسایش ملتهای خاورمیانه را به مخاطره انداخته است.
قریب به یک سال است که گروهک تروریستی داعش منطقه را درگیر خونریزی و جنگ کرده است و با اعمال تروریستی خود جان و مال و آسایش ملتهای خاورمیانه را به مخاطره انداخته است.
نگاهی به پیشینه این گروهک نشان میدهد که داعش تفاوت بنیادینی با دیگر گروههای تروریستی دهههای اخیر در خاورمیانه ندارد. در حقیقت این گروهک انشعابی از گروهک موسوم به «توحید و جهاد» به سرکردگی ابو مصعب الزرقاوی است که شاخه القاعده در عراق را شکل میداد. هرچند گروهک داعش در اواخر سال ۲۰۰۶ میلادی رسماً اعلام وجود کرد اما در سایه گروههای بزرگتر تروریستی همچون طالبان و القاعده چندان موردتوجه قرار نگرفت و رسانهای نشد تا بهتدریج با کمک برخی کشورهای منطقهای و فرا منطقهای برای مقابله با نظام سوریه تقویت شد و جنایات آنها شکل گستردهتری به خود گرفت و به معضلی جدی برای امنیت منطقه و جهان بدل شد. حال امروز سؤال این است که راه مبارزه و از بین بردن این غده چرکین چیست؟
هرچند در کوتاهمدت و برای جلوگیری از سقوط شهرها و کشتار مردم حملات نظامی به این گروهک کارساز خواهد بود اما این روش نمیتواند بهعنوان یک راهبرد طولانیمدت دنبال شود، چراکه منطقه را درگیر یک نبرد فرسایشی میکند و این آشفتگی فضا را برای جولان گروهکهای مشابه داعش بازتر مینماید.
نگاهی به افرادی که به این گروهک تروریستی پیوسته و میپیوندند نشان میدهد این افراد از کشورها، نژادها، فرهنگها و حتی زبانهای متفاوتی هستند؛ از آسیای جنوب شرقی تا آمریکا و آفریقا و اروپا و کشورهای عربی افرادی در این گروهک حضور دارند؛ باید دید کدام حلقه مشترک است که این افراد بیگانه با یکدیگر را به یکدیگر متصل میکند و یک گروهک تروریستی را شکل میدهد. فارغ از سران این گروهک که میتوان گفت از سوی برخی دولتهای منطقهای و فرامنطقهای برای ایجاد زمینه حضور آنها در خاورمیانه و یا مبارزه با ملتهای مستقل، مأمور به انجام این اعمال تروریستی هستند، مهمترین وجه اشتراک اعضای رده پایین این گروهک را فارغ از دریافت پول و امکانات باید در اعتقادات غلط و افراطی آنها دانست که ریشه در آموزشهای دروغین وهابی دارد و گمان میکنند با ارتکاب این جنایات هولناک به وظیفه شرعی خویش عمل میکنند و رضایت خداوند را به دست میآورند!
این تفکرات التقاطی توسط روحانینمایان وهابی که در مدارس و مکاتب بهظاهر دینی به شستشوی مغزی جوانان سادهلوح میپردازند تا آنها را در خدمت اهداف پلید خویش قرار دهند گسترش مییابد، چنانکه القاعده برآمده از مدارس وهابی پاکستان همچون «مکتب الخدمه» بود؛ بنابراین به نظر میرسد اساسیترین راه برای اضمحلال این گروهک و گروههای تروریستی مشابه آن همچون طالبان، القاعده، النصره، بوکوحرام و ... از بین بردن آبشخورهای فکری آنها از طریق افشای هرچه بیشتر اکاذیب وهابیون و تعطیلی مدارس آنها و آگاهی بخشی به مسلمانان از طریق رسانههای جمعی میباشد.
نویسنده: خدایار سعیدوزیری ـ روزنامه آفتاب یزد
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است